کلمه جو
صفحه اصلی

phonemics


معنی : صوت شناسی، واجشناسی، علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
معانی دیگر : (با فعل مفرد) واج شناسی، واک شناسی

انگلیسی به فارسی

(زبان‌شناسی) واج‌شناسی، علم شناسایی تلفظ کلمات و صداها، صوت‌شناسی


واج شناسی، صوت شناسی، واجشناسی، علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: phonemicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the scholarly study of phonemes.

• study of phonemes (smallest units of a language)

مترادف و متضاد

صوت شناسی (اسم)
acoustics, phonemics, phonetics

واج شناسی (اسم)
phonemics

علم شناسایی تلفظ کلمات و صداها (اسم)
phonemics


کلمات دیگر: