کلمه جو
صفحه اصلی

philatelic


معنی : مربوط به تمبر شناسی
معانی دیگر : مربوط به تمبر شناسی

انگلیسی به فارسی

مربوط به تمبر شناسی


فیلسوف، مربوط به تمبر شناسی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the study and collection of postage stamps

مترادف و متضاد

مربوط به تمبر شناسی (صفت)
philatelic

جملات نمونه

1. Oaxaca's philatelic museum, meanwhile, announced that it would issue a stamp bearing Morales' image and signature.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، موزه philatelic Oaxaca اعلام کرد که یک تمبر حامل تصویر و امضای مورالس را منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در عین حال، موزه فیلسوف اوآچاا، اعلام کرد که تصویر و امضاء مورالس را تمبر نشان می دهد

2. If you know any philatelic homepages have not listed above, please inform us by sending email.
[ترجمه ترگمان]اگر می دانستید که any philatelic در بالا ذکر نشده اند، لطفا با ارسال ایمیل به ما اطلاع دهید
[ترجمه گوگل]اگر شما می دانید که هر صفحهای صفحه فیسبوک در بالا ذکر نشده است، لطفا با ارسال ایمیل به ما اطلاع دهید

3. The philatelic souvenirs are now available at all the post offices of the city.
[ترجمه ترگمان]اکنون souvenirs philatelic در تمام دفاتر پستی شهر موجود هستند
[ترجمه گوگل]سوغاتی های فیلتلی در حال حاضر در تمام ادارات پست در دسترس است

4. Philatelic help me learn not to the classroom to learn things.
[ترجمه ترگمان]کمک به من به من کمک می کند یاد بگیرم که به کلاس درس ندهم تا چیزها را یاد بگیرم
[ترجمه گوگل]فیلیپینی به من کمک نمی کند تا به کلاس درس برای یادگیری چیزها یاد بگیرند

5. In October 200 the Philatelic and Numismatic Office of the Vatican City State produced a CD with a selection of musical works by Handel, Haydn and Mendelssohn-Bartholdy.
[ترجمه ترگمان]در اکتبر دویست و Philatelic و numismatic اداره ایالت واتیکان یک سی دی با مجموعه آثار موسیقی هندل، هایدن و مندلسون - Bartholdy تولید کردند
[ترجمه گوگل]در اکتبر سال 200، اداره فیلادلی و نیوماتیک ایالت ایالت واتیکان، یک CD با مجموعه ای از آثار هنری هندل، هیدن و مندلس سان بارتولدی تهیه کرد

6. Guangzhou Philatelic Exhibition Center is nearly 1500 square meters, set up three major exhibition hall.
[ترجمه ترگمان]مرکز نمایشگاه Philatelic Guangzhou نزدیک به ۱۵۰۰ متر مربع است که سه تالار بزرگ نمایشگاه را برپا کرده است
[ترجمه گوگل]مرکز نمایشگاه فیلادلی گوانگژو تقریبا 1500 متر مربع است و سه سالن بزرگ نمایشگاه را تاسیس می کند

7. I have philatelic friends in foreign countries, and we exchange collections.
[ترجمه ترگمان]من دوستان زیادی در کشورهای خارجی دارم، و ما در حال جمع آوری اعانه هستیم
[ترجمه گوگل]من دوستان فلسطینی در کشورهای خارجی دارم، و ما مجموعه ها را مبادله می کنیم

8. Please send your completed order form to "Hongkong Post Philatelic Bureau, Freepost No. 53 Hong Kong" (postage stamp is not required for local mail).
[ترجمه ترگمان]لطفا فرم سفارش تکمیل شده خود را به دفتر Hongkong پست Philatelic، شماره ۵۳ هنگ کنگ بفرستید (تمبر پستی برای پست محلی مورد نیاز نیست)
[ترجمه گوگل]لطفا فرم سفارش تکمیل شده خود را به �اداره پست فالکلند هنگ کنگ�، شماره فورست 53 هنگ کنگ ارسال کنید (پستی برای پست محلی لازم نیست)

9. Performance pledges are published for the delivery of mail, philatelic and counter services.
[ترجمه ترگمان]تعهدات عملکرد برای تحویل پست، philatelic و خدمات متقابل منتشر می شوند
[ترجمه گوگل]تعهدات عملکرد برای تحویل پست الکترونیکی، خدمات فیلترینی و خدمات مقابله با آن منتشر می شود


کلمات دیگر: