کلمه جو
صفحه اصلی

hurdle race


معنی : مسابقه پرش از روی مانع
معانی دیگر : اسپ دوانی با پرش از موانع

انگلیسی به فارسی

مسابقه موانع، مسابقه پرش از روی مانع


مترادف و متضاد

مسابقه پرش از روی مانع (اسم)
hurdle race, hurdles

جملات نمونه

1. Animal games, duck heel-and-toe walking race, bunny hurdle race, frog hop, when games swift end, climb a snail, scold: It is marathon obviously, cheating me forcedly is 100-meter dash!
[ترجمه ترگمان]بازی های حیوانات، پرش با پای اردک، و مسابقه راه رفتن، جست وخیز کنان، حلزون قورباغه، یک حلزون بالا رفتن و غر زدن: این مسابقه ماراتن است و به طور واضح به من خیانت می کند، forcedly ۱۰۰ متر است!
[ترجمه گوگل]بازی های حیوانات، رقص قورباغه و اردک، نژاد اسب وحشی، قورباغه هاپ، هنگامی که بازی سریع به پایان می رسد، صعود یک حلزون، ترساندن: این ماراتن به وضوح، تقلب من مجبور 100 متر ترس است!

2. According to characteristics of the hurdle race teaching, this paper analyzes the causes of students'fear.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی های آموزش رقابت نژادی، این مقاله علل ترس دانشجویان را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی های تدابیر نژادپرستی، این مقاله به بررسی علل آسیب دانش آموزان می پردازد

3. She's get a good chance of winning the hurdle race.
[ترجمه ترگمان]او شانس خوبی برای برنده شدن مسابقه اسب دوانی را بدست آورد
[ترجمه گوگل]او فرصت خوبی برای برنده شدن در مسابقه مانع دارد

4. Adam: Long - distance race, dash, hurdle race, relay race standing long jump jump, shotput and so on.
[ترجمه ترگمان]آدام: رقابت با فاصله طولانی، مسابقه اسب دوانی، مسابقه اسب دوانی، پرش ارتفاع، پرش ارتفاع، پرش ارتفاع و غیره
[ترجمه گوگل]آدم: نژاد راه دور، خط مشی، مسابقه مانع، مسابقه رله ایستاده پرش پرش بلند، shotput و غیره

5. He set out to break the world hurdle race record.
[ترجمه ترگمان]او برای شکستن رکورد رقابت جهان عازم شد
[ترجمه گوگل]او برای شکستن رکورد نژاد پرستی در جهان، تصمیم گرفت

6. He sussessfully wined champion in the 110 meters hurdle race in the 2004 Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]او در مسابقات المپیک ۲۰۰۴ در ۱۱۰ متر با اختلاف ۱۱۰ متر قهرمان شد
[ترجمه گوگل]او در سال 2004 در مسابقات المپیک در مسابقات 110 متری در مسابقات قهرمان جام قهرمان شد

7. Many factors influence the learning hurdle race act.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از عوامل بر مانع یادگیری رفتار مسابقه تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از عوامل بر عملکرد موانع یادگیری موثر است

8. Liu Xiang quitted the 110 m hurdle race! It is certainly pretty hard to swallow.
[ترجمه ترگمان]لیو ژیانگ یو از مسابقه ۱۱۰ میلیون دلاری بیرون رفت! قورت دادن آن قطعا سخت است
[ترجمه گوگل]لیو شیانگ مسابقه مانع 110 متر را ترک کرد! قطعا بسیار سخت است که آن را ببلعد

9. With her speed and agility, Cage cut out all her competitors in the hurdle race.
[ترجمه ترگمان]با سرعت و چابکی او، کیج (کیج)تمام رقبای خود را در مسابقه رقابت حذف می کند
[ترجمه گوگل]با سرعت و چابکی او، کاید تمام رقبای خود را در مسابقه مانع از بین برد

10. This paper has made a study of some problems about the block in hurdle race - teaching.
[ترجمه ترگمان]این مقاله مطالعه ای بر روی برخی مشکلات مربوط به بلوک در زمینه مبارزه با نژاد انجام داده است
[ترجمه گوگل]این مقاله مطالعه برخی از مشکلات مربوط به بلوک در مسابقه موانع - آموزش است

11. Leo : Hi, Lucy. Did you see Liuxiang's hurdle race?
[ترجمه ترگمان]سلام لوسی مسابقه رو دیدی؟
[ترجمه گوگل]لئو: سلام، لوسی آیا نژاد پرستی لیوسیانگ را دیدید؟

12. Write down the world record for the 110 - meter - hurdle race for males.
[ترجمه ترگمان]رکورد جهانی برای مسابقه ۱۱۰ متری برای مردان را یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]رکورد جهانی برای مسابقه 110 متری برای مردان را بنویسید

13. The coxa flexibleness has a tremendous influence to the performance of the hurdle race. The dynamic and static stretching approaches can be applied to the training of coxa flexible quality.
[ترجمه ترگمان]The flexibleness تاثیر زیادی بر عملکرد رقابت بر سر راه دارد رویکردهای کشش پویا و پویا را می توان برای آموزش کیفیت انعطاف پذیر coxa اعمال کرد
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری coxa تاثیر زیادی بر عملکرد نژاد مانع دارد رویکردهای کشش پویا و استاتیک می تواند به آموزش کوکا انعطاف پذیری اعمال شود

14. With her speed and agility Cage cut out all her competitors in hurdle race.
[ترجمه ترگمان]با سرعت و چابکی او، کیج (کیج)تمام رقبای خود را در مسابقه از بین می برد
[ترجمه گوگل]او با سرعت و چابکشی خود، کلیه رقبای خود را در مسابقات مانع از بین برد


کلمات دیگر: