1. They were forced to live in overcrowded and insanitary conditions.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور به زندگی در شرایط شلوغ و insanitary شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور شدند در شرایط پر از نفوذ و انزجار زندگی کنند
2. British prisons remain disgracefully crowded and insanitary.
[ترجمه ترگمان]زندان های انگلستان هنوز خیلی محترمانه و پر مخاطره باقی می مانند
[ترجمه گوگل]زندان های بریتانیایی شلوغ و بی عدالتی باقی مانده اند
3. Therefore puppies housed after weaning in insanitary surroundings are at greatest risk from this vice.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل puppies که پس از از شیر گرفتن در محیط insanitary زندگی می کنند، در معرض خطر این گناه قرار دارند
[ترجمه گوگل]بنابراین توله سگها پس از شخم زدن در محیط بی نظیر در معرض خطر بیشتری از این عفونت قرار می گیرند
4. The dingy and insanitary environment in the shantytown is a breeding ground for crime.
[ترجمه ترگمان]محیط دلگیر و insanitary در شهرک کلبه ای، زمینه ای برای تولید جرم محسوب می شود
[ترجمه گوگل]محیط زیست و بی عدالتی در شانتیتون، یک منطقه پرورش جرم و جنایت است
5. Insanitary conditions in the restaurant.
[ترجمه ترگمان]شرایط insanitary در رستوران
[ترجمه گوگل]شرایط عصبی در رستوران
6. The elementary school buildings are out of date and some are insanitary . . . .
[ترجمه ترگمان]ساختمان های مدارس ابتدایی از تاریخ ساخته شده اند و برخی از آن ها insanitary هستند
[ترجمه گوگل]ساختمان های مدرسه ابتدایی قدیمی هستند و برخی از آنها غیرعادی هستند
7. Furthermore, it was only during this period that scientific advance identified the main links between insanitary conditions and disease.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تنها در طول این دوره بود که پیشرفت علمی پیوندهای اصلی بین شرایط insanitary و بیماری را شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تنها در طول این دوره، پیشرفت علمی، ارتباطات اصلی بین شرایط انسانی و بیماری را مشخص کرد
8. Woolf also acknowledged as relevant factors such as overcrowding and insanitary physical conditions, but did not regard these as crucial.
[ترجمه ترگمان]Woolf همچنین به عنوان عوامل مرتبط مانند ازدحام و شرایط فیزیکی غیر ضروری به رسمیت شناخته شد، اما این موارد را مهم تلقی نکرد
[ترجمه گوگل]وولف نیز به عنوان عوامل مربوطه از قبیل overcrowding و شرایط فیزیکی انسانی تأیید کرد، اما این ها را بسیار مهم دانسته اند
9. They therefore attracted labour without any hindrance, providing jerry-built, damp and insanitary hovels for letting to local farm workers.
[ترجمه ترگمان]بنا بر این، آن ها بدون هیچ مانعی، کارگران را جذب کردند و خانه های ساخت jerry، مرطوب و insanitary را تامین کردند تا به کارگران مزرعه محلی اجازه دهند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، آنها بدون هیچ گونه مانعی کار را جذب می کردند، و مجبور می شدند تا کارگران مزرعه محلی را به مجادله های جری، مایع و انسانی برگردانند
10. All four are still suffering ill-health due to torture, poor diet and insanitary prison conditions.
[ترجمه ترگمان]هر چهار نفر هنوز به خاطر شکنجه، رژیم غذایی ضعیف و شرایط زندان insanitary، هنوز بیمار هستند
[ترجمه گوگل]به دلیل شکنجه، رژیم غذایی ضعیف و شرایط زندان انسانی، هنوز هم چهار نفر هنوز از بدرفتاری رنج می برند
11. They must have contracted them from bacteria transported from the teeming insanitary slums on the other side of town.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید آن ها را از باکتری که از محله های پرجمعیت و پرجمعیت در طرف دیگر شهر حمل می کردند، منتقل کرده باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید آنها را از باکتری هایی که از لانه های غیرواقعی غواصی در طرف دیگر شهر منتقل شده اند، قراردادند
12. A monumental granite drinking fountain towered up, with battered, insanitary metal cups hanging from it by chains.
[ترجمه ترگمان]فواره ای از سنگ خارا بلندی که با چنگال خرد شده بود، با cups که از زنجیر آویزان شده بود با زنجیر آویزان شده بود
[ترجمه گوگل]یک چشمه نوشیدنی گرانیت بنای یاد شده با فنجان های فلزی خرد شده و بی نظیری که از زنجیر آن آویزان شده بود برجای گذاشت
13. Amnesty claims the prisoners are being kept in overcrowded and insanitary conditions.
[ترجمه ترگمان]سازمان عفو بین الملل ادعا می کند که زندانیان در شرایط پر ازدحام و insanitary نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]عفو ادعا می کند که زندانیان در شرایط پرجمعیت و انزوا نگه داشته می شوند
14. When Britain was reaching the height of its power there were children running around with no shoes on their feet living in miserable and insanitary conditions, especially in the north and Scotland.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بریتانیا به اوج قدرت خود رسید، کودکانی بودند که بدون هیچ کفشی به اطراف می دویدند و در شرایط بد و insanitary زندگی می کردند، به خصوص در شمال و اسکاتلند
[ترجمه گوگل]زمانی که بریتانیا به قدرت خود رسید، کودکان در حال فرار بودند و کفش های خود را در شرایط نادان و عصبانی، به خصوص در شمال و اسکاتلند، در حالیکه کفش هایشان را نمی دیدند وجود داشت