1. Jo really does talk a lot of piffle sometimes.
[ترجمه ترگمان]جو گاهی زیاد حرف می زند
[ترجمه گوگل]جی واقعا گاهی اوقات صحبت می کند
2. He talks such a load of piffle.
[ترجمه ترگمان]او با چنین باری از piffle حرف می زند
[ترجمه گوگل]او چنین بار سنگین را می گوید
3. Political piffle has its roots in the lowest levels of institutional politics.
[ترجمه ترگمان]piffle سیاسی ریشه های خود را در پایین ترین سطح سیاست سازمانی قرار داده است
[ترجمه گوگل]پفیل سیاسی ریشه در پایین ترین سطوح سیاست های نهادی دارد
4. Is Peter the piffle artist becoming Peter the pimpernel, who is never around when there is bad news about?
[ترجمه ترگمان]آیا پیتر the هنرمند است که در حال تبدیل شدن به پیتر the است، کسی که هیچ وقت اخبار بدی درباره آن وجود ندارد؟
[ترجمه گوگل]آیا پیتر هنرمند معشوقه تبدیل شدن به پیتر pimpernel، که هرگز در اطراف زمانی که خبر بد وجود دارد؟
5. Of course it is piffle, but not without a streak of crazy intelligence.
[ترجمه ترگمان]البته چرند است، اما نه بدون خط عقل دیوانه
[ترجمه گوگل]مطمئنا این فتنه است، اما بدون یک رشته هوش دیوانه ای نیست
6. The entire report was piffle from beginning to end.
[ترجمه ترگمان]کل گزارش از ابتدا تا به آخر رسیده بود
[ترجمه گوگل]کل گزارش از ابتدا تا انتها پافلو بود
7. Piffle and tired rationalizations . To avoid risk, in Germany those applying for a mortgage are required to have 60% of the total cost up front.
[ترجمه ترگمان]Piffle و rationalizations خسته برای اجتناب از خطر، در آلمان آن هایی که برای یک وام مسکن درخواست می کنند باید ۶۰ درصد از کل هزینه را داشته باشند
[ترجمه گوگل]اصلاح کردن و خسته کردن برای جلوگیری از ریسک، در آلمان، کسانی که برای وام مسکن درخواست می شوند، باید 60٪ از هزینه های کل را در پیش رو داشته باشند
8. Our debt "crisis" is a piffle compared to what's happening in Europe, where dire concern about possible default has spread to Spain and Italy.
[ترجمه ترگمان]بحران بدهی ما در مقایسه با آنچه در اروپا در حال رخ دادن است در مقایسه با آنچه در اروپا اتفاق می افتد می باشد، که در آن نگرانی شدید در مورد احتمال احتمالی سقوط احتمالی به اسپانیا و ایتالیا وجود دارد
[ترجمه گوگل]بحران بدهی ما در مقایسه با آنچه در اروپا اتفاق می افتد، جایی است که نگرانی های جدی در مورد پیش بینی احتمالی به اسپانیا و ایتالیا منتشر شده است
9. People who know him are sure that it's absolute piffle.
[ترجمه ترگمان]کسانی که او را می شناسند مطمئن هستند که بی هوده حرف می زنند
[ترجمه گوگل]افرادی که او را می شناسند مطمئن هستند که این فضای مطلق است
10. In this movie, has our each person's experience of life, these we have done the piffle, do these relations with between the friend, how of the neighbor as well as these cross, face their courage.
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، تجربه هر فرد از زندگی را دارد، این ما the را انجام داده ایم، این روابط را با دوست، چطور همسایه و نیز این صلیب انجام دهیم، با شهامت آن ها مواجه می شویم
[ترجمه گوگل]در این فیلم، تجربه زندگی ما هر فردی است، ما این کار را انجام داده ایم، این روابط را بین دوست، همسایه و همچنین این متقابل، با شجاعت خود روبرو می شوند
11. Of course on the grand scheme of things their relationship is nothing but piffle .
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که در این طرح بزرگ چیزی جز چرند و پرند بی هوده است
[ترجمه گوگل]البته در مورد طرح بزرگ چیزها، رابطه آنها چیزی جز تقلید کردن نیست
12. Given my propensity for skepticism when it comes to most of the paranormal piffle proffered by the prajna peddlers meditating and soaking their way to nirvana here, I was surprised the hall was full.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تمایل من به شکاکیت، هنگامی که به بیشتر موارد ماورای طبیعی که توسط خرده فروشان دوره گرد تسلیم شدند و راه خود را به نیروانا در اینجا جذب کردند، شگفت زده شدم، از اینکه تالار پر بود تعجب کردم
[ترجمه گوگل]با توجه به تمایل من به شک و تردید زمانی که آن را به بسیاری از پافورنال piffle ارائه شده توسط prajna peddlers meditating و خیساندن راه خود را به nirvana در اینجا، من شگفت زده سالن پر بود
13. Zhu De pine persuades him "not to hastily make the piffle", "must consider family member's feeling".
[ترجمه ترگمان]ژو د pine وی را قانع می کند که \"نباید عجله کند\"، \" باید احساسات اعضای خانواده را مد نظر قرار دهد \"
[ترجمه گوگل]کاج زو د او را متقاعد می کند که �به سرعت به فشردن نپردازد�، �باید احساس یک عضو خانواده را در نظر بگیرد�
14. Although I did not know what matter had to let you such despair, but I real hoped do not make the piffle, like this could let these care about you the person was sad, sad, did not know?
[ترجمه ترگمان]با آن که نمی دانستم چه کار باید کرد، اما واقعا امیدوار بودم که این حرف ها را نزنید، مثل این که به شما اجازه می داد که این اشخاص ناراحت و غمگین باشند، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]اگر چه من نمی دانستم چه چیزی باید به شما این ناامیدی را بدهد، اما امیدوار بود امیدوار نباشید، چون می توانست این را به شما برساند که شخص غمگین بود، ناراحت بود، نمی دانستید؟