1. Miserliness was passing by Love in a big boat. Love said:"Miserliness, can you take me with you ?"
[ترجمه ترگمان]Miserliness از کنار عشق در قایق بزرگ می گذشت عشق گفت: \" \"Miserliness، می توانی مرا با خودت ببری؟\" \" \" \"
[ترجمه گوگل]بدبختی با عشق در قایق بزرگ گذشت عشق گفت: 'بی شرمانه، می توانی مرا با من ببری؟'
2. But his miserliness was offset by a generosity toward the victims of the systems he despised.
[ترجمه ترگمان]اما miserliness او با سخاوت نسبت به قربانیان سیستم هایی که مورد تحقیر قرار گرفته بود جبران می شد
[ترجمه گوگل]اما بدبختی او با شکیبایی نسبت به قربانیان سیستم هایی که او نومید شده بود، جبران شد
3. Miserliness is a capital quality to run in families.
[ترجمه ترگمان]Miserliness یک کیفیت سرمایه ای است که باید در خانواده ها اجرا شود
[ترجمه گوگل]بدبختی یک کیفیت سرمایه برای اجرا در خانواده است
4. More than the miserliness of the landlord, the mother is lamenting the capriciousness of her fate.
[ترجمه ترگمان]مادر مقدس، بیشتر از آنکه در نظر داشته باشد، بر سرنوشت سرنوشت خود افسوس می خورد
[ترجمه گوگل]بیش از بدبختی صاحبخانه، مادر گول زده از فریب سرنوشت او است
5. It is a sort of purification of the soul on the individual level, a cure against miserliness, and a social safety net.
[ترجمه ترگمان]این نوعی تزکیه روح در سطح فردی، درمان علیه miserliness، و یک شبکه امنیت اجتماعی است
[ترجمه گوگل]این نوعی تصفیه روح در سطح فردی است، درمان در برابر بدبختی و یک شبکه ایمنی اجتماعی
6. The wise person should go beyond the evil of greed and miserliness .
[ترجمه ترگمان]آدم عاقل باید فراتر از شر حرص و آز باشد
[ترجمه گوگل]شخص عاقل باید فراتر از شرارت حرص و آزاری باشد
7. It is the best weapon for cutting the selfish knot of miserliness .
[ترجمه ترگمان]این بهترین سلاح برای بریدن رشته خودخواهی است
[ترجمه گوگل]این بهترین سلاح برای برش گره خودخواهانه از بدبختی است
8. Then she began to realize that it is not just a matter of feeding them. The monks bring many benefits to others and she was able to overcome her greed and miserliness .
[ترجمه ترگمان]بعد متوجه شد که فقط مساله تغذیه آن ها نیست راهب ها منافع بسیاری برای دیگران می آورند و او قادر بود بر حرص و طمع خود غلبه کند
[ترجمه گوگل]سپس او شروع به درک کرد که این مسئله صرفا تغذیه آنها نیست راهبان به مزایای بسیاری برای دیگران می رسانند و قادر به غلبه بر حرص و طمع او شدند
9. Aristotle advocates the golden mean principle of consumption ethics, objects to waste and miserliness, attaches importance to temperance, and emphasizes the education of people's consumption ethics.
[ترجمه ترگمان]\"ارسطو\" از اصل طلایی اصول اخلاقی مصرف، اشیا به مواد زائد و miserliness استفاده می کند، و اهمیت قائل شدن به \"میانه روی\" را مشخص می کند و بر آموزش اخلاق مصرف مردم تاکید می کند
[ترجمه گوگل]ارسطو از اصل اصلی طلایی اخلاق مصرفی حمایت می کند، اشیاء را به زباله ها و بدبختی می کشد، اهمیت اعتدال را به چشم می خورد، و بر آموزش اخلاق مصرف مردم تأکید می کند
10. The monks bring many benefits to others and she was able to overcome her greed and miserliness .
[ترجمه ترگمان]راهب ها منافع بسیاری برای دیگران می آورند و او قادر بود بر حرص و طمع خود غلبه کند
[ترجمه گوگل]راهبان به مزایای بسیاری برای دیگران می رسانند و قادر به غلبه بر حرص و طمع او شدند