کلمه جو
صفحه اصلی

evacuee


معنی : مهاجر
معانی دیگر : (کسی که از محل جنگ زده یا مصیبت زده و غیره تخلیه شده است) فراری، پناهنده، جنگ زده، تخلیه شده، فراری یا پناهنده ای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه میکند

انگلیسی به فارسی

فراری یا پناهنده ای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه می‌کند ، مهاجر، فراری


evacuee، مهاجر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has been removed from a place, esp. for safety.

• one who has been removed from a dangerous place
an evacuee is someone who has been sent away from a place because it has become too dangerous to stay there, especially in war.

مترادف و متضاد

مهاجر (اسم)
expatriate, fugitive, colonist, refugee, emigrant, emigre, evacuee, out-migrant, remittance man

جملات نمونه

1. On reaching Dubai the evacuees are taken straight to Dubai international airport.
[ترجمه محسن برازنده] در هنگام رسیدن به دبی ، جنگ زده ها مستقیماًبه فرودگاه بین امللی دبی برده شدند.
[ترجمه ترگمان]در رسیدن به دبی، این شرایط مستقیما به فرودگاه بین المللی دبی منتقل می شود
[ترجمه گوگل]در حال رسیدن به دبی، evacuees به طور مستقیم به فرودگاه بین المللی دبی می رود

2. Thousands of evacuees crossed the border to safety this morning.
[ترجمه ترگمان]این صبح هزاران نفر از ساکنان منطقه از مرز عبور کردند
[ترجمه گوگل]هزاران تخلیه از صبح تا مرز عبور کردند

3. The happiest results came when householders gave their evacuees time to settle in and made some attempt to understand their cultural differences.
[ترجمه ترگمان]شادترین نتایج زمانی رخ داد که صاحبان خانه ها زمان خود را برای حل و فصل اختلافات فرهنگی خود به آن ها دادند و سعی کردند تفاوت های فرهنگی خود را درک کنند
[ترجمه گوگل]نتایج شادتر زمانی رخ داد که خانه داران زمان خود را به محل سکونت خود بازگردانده و تلاش خود را برای درک تفاوت های فرهنگی خود انجام دادند

4. Many evacuees went home during that first winter, but when the blitz began, there was another exodus from London.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد در زمستان اول به خانه بازگشتند، اما زمانی که این حمله آغاز شد، مهاجرت دیگری از لندن آغاز شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد تخلیه شده در طی این زمستان اول، به خانه رفتند، اما زمانی که رعد و برق آغاز شد، یکی دیگر از خروج از لندن بود

5. In Modesto, evacuees from a neighborhood bordering the Tuolomne River returned home and found that the landscape no longer made sense.
[ترجمه ترگمان]در Modesto، evacuees از محله ای هم مرز با رودخانه Tuolomne به خانه بازگشت و متوجه شد که چشم انداز دیگر منطقی نیست
[ترجمه گوگل]در مودستو، از محله ای که در مجاورت رودخانه Tuolomne تخلیه شده است، از خانه بیرون می آید و متوجه شد که چشم انداز دیگر معنی ندارد

6. What was the actual medical condition of the evacuees?
[ترجمه ترگمان]وضعیت پزشکی چی بود؟
[ترجمه گوگل]وضعیت پزشکی واقعی evacuees چیست؟

7. The volunteer evacuees wait for the cavalry.
[ترجمه ترگمان]افراد داوطلب برای سواره نظام منتظر می مانند
[ترجمه گوگل]داوطلبان در حال خروج از سواره نظام هستند

8. They can live nearly for free, with evacuee subsidies.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند تقریبا به طور رایگان با یارانه های evacuee زندگی کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند تقریبا به صورت رایگان با یارانه های تخلیه زندگی کنند

9. Evacuee/refugee (200 After Katrina, refugees became evacuees.
[ترجمه ترگمان]Evacuee \/ پناهنده (۲۰۰ بعد از کاترینا، پناهندگان به صورت evacuees درآمدند
[ترجمه گوگل]Evacuee / پناهنده (200 پس از کاترینا، پناهندگان تبعید شدند

10. At the same time, almost every evacuee mother and most of the Kiev mothers worried that their health had been affected by the accident.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، تقریبا همه مادران evacuee و بیشتر مادران کیف نگران این بودند که سلامت آن ها تحت تاثیر حادثه قرار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]در همان زمان، تقریبا هر مادر وحشی و بسیاری از مادران کیف نگران بودند که سلامت آنها تحت تاثیر تصادف بوده است

11. Yamaguchi not an evacuee himself, living on a 9-by-9-foot grass mat in a junior high school gymnasium here with 000 other people.
[ترجمه ترگمان]یاماگوچی برای خودش an نبود، با یک حصیر دم ۹ فوتی در سالن دبیرستان دبیرستان در اینجا با ۰۰۰ نفر دیگر زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]Yamaguchi خود را evacuee نیست، زندگی می کنند در یک کمد 9 تا 9 پا در یک دبیرستان ژیمناستیک در اینجا با 000 نفر دیگر

12. A Russian man, an evacuee from the Chechen Capital Grozny, reaches out for a final pat of his dog, Jan. 2 199
[ترجمه ترگمان]در روز ۲ ژانویه، یک مرد روس که اهل چچن، گروزنی پایتخت چچن بود، برای دیدار نهایی از سگش، در روز ۲ ژانویه، دست به دست هم داد
[ترجمه گوگل]یک مرد روسی، یک تخلیه کننده از چچن پایتخت گروسنی، برای دومین بار از سگ خود، ژانویه 199

13. To get the source node and the evacuee amount on which, the method to model the initial population distribution is studied.
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به نود منبع و مقدار evacuee که در آن، روش مدل سازی توزیع اولیه جمعیت مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن گره منبع و مقدار تخلیه که در آن، روش برای مدل توزیع اولیه جمعیت مورد مطالعه قرار گرفته است

14. It's been described as the biggest child movement operation since the evacuees in 193 but infinitely happier.
[ترجمه ترگمان]این عملیات به عنوان بزرگ ترین عملیات جنبش کودکان از زمان the در ۱۹۳ مورد، اما بی نهایت شادتر توصیف شده است
[ترجمه گوگل]از زمان تخلیه در سال 193 به عنوان بزرگترین عملیات جنبش کودکان شناخته شده است، اما بی نهایت شادتر است

پیشنهاد کاربران

مهاجر کوچ کننده


کلمات دیگر: