صفحه اصلی
executer
معنی
: مجری
معانی دیگر
: رجوع شود به: executor
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: executor
اجرایی، مجری
انگلیسی به انگلیسی
• one who puts into effect, one who carries out, one who executes
مترادف و متضاد
مجری
(اسم)
executive, enforcer, executer, pyxidium
کلمات دیگر: