کلمه جو
صفحه اصلی

insemination


معنی : کاشتن، ابستن کردن، تلقیح
معانی دیگر : کاشتن، ابستن کردن، تلقیح

انگلیسی به فارسی

کاشتن، ابستن کردن، تلقیح


انگلیسی به انگلیسی

• impregnation, injecting of sperm into the womb of a female; sowing of seeds; implanting of ideas

مترادف و متضاد

کاشتن (اسم)
implantation, insemination

ابستن کردن (اسم)
insemination

تلقیح (اسم)
insemination, inoculation, vaccination

جملات نمونه

1. Both children were conceived by donor insemination .
[ترجمه ترگمان]هر دو کودک توسط تلقیح شده لقاح مصنوعی انجام شدند
[ترجمه گوگل]هر دو کودک با تلقیح اهدا کننده در نظر گرفته شدند

2. Lesbians who wished to become parents by artificial insemination found themselves pilloried by the media.
[ترجمه ترگمان]Lesbians که می خواستند از طریق لقاح مصنوعی به پدر و مادر تبدیل شوند، خود را توسط رسانه ها مورد استهزا قرار دادند
[ترجمه گوگل]لزبین ها که آرزو داشتند با تلقیح مصنوعی به والدین تبدیل شوند، رسانه هایشان را از بین بردند

3. Only first conceptions as a result of artificial insemination were used for the analysis.
[ترجمه ترگمان]تنها در برداشت اول به عنوان نتیجه لقاح مصنوعی برای آنالیز استفاده شد
[ترجمه گوگل]تنها تحلیل های اولیه در نتیجه تلقیح مصنوعی برای تحلیل استفاده شد

4. Leaflets on HIV/AIDS, donor insemination and other topics are available.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به اچ آی وی \/ ایدز، تلقیح اهدایی و سایر موضوعات در دست است
[ترجمه گوگل]برگه های مربوط به اچ آی وی / ایدز، تلقیح کننده کمک کننده و سایر موضوعات موجود است

5. It was to do with artificial insemination, but everything about Spake just screams turkey and chicken-choker.
[ترجمه ترگمان]این کار مربوط به insemination لقاح مصنوعی بود، اما همه چیز در مورد spake فقط صدای بوقلمون و choker بود
[ترجمه گوگل]این کار را با تلقیح مصنوعی انجام داد، اما همه چیز در مورد Spake فقط بوسیله ترکیه و مرغ-چاکر فریاد می زند

6. Insemination was defined as successful if the woman did not menstruate when expected and subsequently had a positive pregnancy test result.
[ترجمه ترگمان]insemination به عنوان یک موفقیت تعریف شد اگر آن زن زمانی که انتظار می رفت عمل نکند و متعاقبا نتیجه تست بارداری مثبت داشته باشد
[ترجمه گوگل]تلقیح تخمک گذاری به عنوان موفقیت آمیز در صورتی تعریف شد که زن در هنگام انتظار قاعدگی نداشته باشد و پس از آن نتایج آزمایش مثبت حاملگی داشته باشد

7. Producers use artificial insemination to fertilize the eggs. The turkeys grow quickly.
[ترجمه ترگمان]تولیدکنندگان از لقاح مصنوعی برای بارور کردن تخم استفاده می کنند بوقلمون ها به سرعت رشد می کنند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان از تلقیح مصنوعی برای تخم های تخمگذار استفاده می کنند بوقلمون ها به سرعت رشد می کنند

8. Research on artificial insemination and semen freezing and artificial hatching and starting in Grus vipio will promote the reproduction of the crane under artificial breeding.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد لقاح مصنوعی و semen مصنوعی و hatching مصنوعی و آغاز آن در Grus vipio، تولید مثل و زاد و ولد را به موجب زاد و ولد مصنوعی افزایش خواهد داد
[ترجمه گوگل]تحقیقات در زمینه تلقیح مصنوعی و انجماد اسپرم و انفجار مصنوعی و شروع آن در Grus vipio باعث افزایش تولید مثل جرثقیل تحت کشت مصنوعی می شود

9. Sperm must be diluted and treated during artificial insemination and in vitro fertilization.
[ترجمه ترگمان]باید در طول لقاح مصنوعی و لقاح مصنوعی رقیق شود و درمان شود
[ترجمه گوگل]اسپرم باید در حین تلقیح مصنوعی و لقاح آزمایشگاهی رقیق شود

10. Even for an artificial insemination, at least the man must reach orgasm and ejaculate.
[ترجمه ترگمان]حتی برای یک لقاح مصنوعی، حداقل آن مرد باید به ارضا شدن و خروج من باشد
[ترجمه گوگل]حتی برای تلقیح مصنوعی، حداقل انسان باید به ارگاسم و انزال برسد

11. AID or artificial insemination by a donor.
[ترجمه ترگمان]کمک یا تلقیح مصنوعی توسط یک اهدا کننده
[ترجمه گوگل]AID یا تلقیح مصنوعی توسط یک اهدا کننده

12. Indirect insemination, as in the flour beetle, provides a third possible adaptive advantage.
[ترجمه ترگمان]تلقیح غیرمستقیم مانند سوسک آرد، یک مزیت سازگار سوم را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]تلقیح غیر مستقیم، همانطور که در سوسک آرد، سومین مزیت انطباقی ممکن را فراهم می کند

13. Artificial insemination : Introduction of semen a female's vagina or cervix by means other than sexual intercourse.
[ترجمه ترگمان]تلقیح مصنوعی: مقدمه منی که در رحم جنسی یک زن را نشان می دهد و یا دهانه رحم بوسیله دیگری غیر از آمیزش جنسی
[ترجمه گوگل]تلقیح مصنوعی: معرفی مایع منی یا واژن زنانه یا گردن رحم به وسیله سایر موارد مقاربت جنسی

14. To get the first hand information about insemination of the first generation seeder, penman does dynamic insemination experiment on field.
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن اطلاعات دست اول درباره لقاح در نسل اول، penman یک آزمایش لقاح مصنوعی روی زمین انجام می دهد
[ترجمه گوگل]برای دستیابی به اطلاعات دست اول درباره تلقیح از نسل اول نسل اول، پانمن آزمایش آزمایش پوکی استخوان را انجام می دهد

پیشنهاد کاربران

تلقیح مصنوعی


کلمات دیگر: