1. Evidential: the retention of data as a permanent record of our activities.
[ترجمه ترگمان]evidential: حفظ داده ها به عنوان یک سابقه ماندگار از فعالیت های ما
[ترجمه گوگل]شواهد محرمانه: حفظ داده ها به عنوان یک رکورد دائمی از فعالیت های ما
2. However, the evidential task becomes more difficult if the employer opts to make and refine the patented invention himself.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر کارفرما انتخاب کند و خود اختراع ثبت شده را اصلاح کند، کار شهادتی بسیار دشوار می شود
[ترجمه گوگل]با این وجود، اگر کارفرمای خود تصمیم بگیرد که خود اختراع شده را اختراع کند، کار دشواری مشکل تر می شود
3. This evidential rule states that a party should submit to court the original evidential document rather than a copy.
[ترجمه ترگمان]این قانون شهادتی بیان می کند که یک حزب باید سند شهادتی اصلی را به جای یک کپی تسلیم دادگاه کند
[ترجمه گوگل]این قانون شواهد حاکی از آن است که یک حزب باید به جای یک کپی، مدارک ادعایی اصلی را به دادگاه ارسال کند
4. It is possible to foresee other evidential problems.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی دیگر مسایل شهادتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ممکن است دیگر مشکلات ادعایی پیش بینی شود
5. As evidential methods, the witness and evaluation expert have no independent or auxiliary litigating function, neither has the interpreter.
[ترجمه ترگمان]به عنوان روش های شهادتی، شاهد و کارشناس ارزیابی فاقد عملکرد مستقل یا کمکی هستند، نه مفسر
[ترجمه گوگل]به عنوان روش های اثبات، متقاضی شاهد و ارزیابی هیچ تابع قانونی مستقل یا کمکی ندارد و مترجم نیز ندارد
6. Therefore no matter records or archives, their evidential attribute cannot become an essential attribute that differ from each other.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هیچ سابقه و بایگانی موضوع، ویژگی شهادتی آن ها نمی تواند یک ویژگی ضروری باشد که متفاوت از هم دیگر باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین مهم نیست که پرونده یا بایگانی، ویژگی ادعایی آنها نمی تواند یک ویژگی ضروری باشد که از یکدیگر متفاوت باشد
7. Investigative experiment results have evidential characteristics, and the probative value of the results should be analyzed in specific case.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش محقق دارای ویژگی های شهادتی هستند و ارزش اثباتی نتایج باید در یک مورد خاص مورد تحلیل قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش های تحقیقاتی دارای ویژگی های اثبات پذیری هستند و ارزش اثبات نتایج را باید در مورد خاص تحلیل نمود
8. Judicial cognitive rule is an important evidential rule in evidential law, which has the force to relieve the deputy party of onus probandi.
[ترجمه ترگمان]قانون شناختی قضایی، یک قانون شهادتی مهم در قانون شهادتی است، که این قدرت را دارد که معاون حزب مسئولیت مدنی را آزاد کند
[ترجمه گوگل]حکم شناختی قضایی یک قاعده مهم ادعایی در قانون محکومیت است که نیرویی را برای از بین بردن معاون حزب محکومیت محاکمه می کند
9. The conclusion of this part will be powerfully evidential for the relevant global change research such as the rise and fall of MSL and etc.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این بخش به طور قدرتمندی برای تحقیقات مربوط به تغییرات جهانی مرتبط مانند افزایش و سقوط of و غیره خواهد بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این بخش به شدت برای تحقیقات مرتبط با تغییر جهانی مانند افزایش و سقوط MSL و غیره اثبات خواهد شد
10. So we can see an evidential reason for the selection of the miracles as narrated in the Gospels.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما می توانیم یک دلیل شهادتی را برای انتخاب معجزات که در انجیل آمده است را ببینیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما می توانیم یک دلیل اثبات کننده برای انتخاب معجزات در روایات انجیل را ببینیم
11. Somewhere in the twilight zone the evidential force of the principle must be recognized.
[ترجمه ترگمان]جایی در آن منطقه تاریک، نیروی اصلی اصل باید شناخته شود
[ترجمه گوگل]در جایی که در ناحیه گرگ و میش باشد، باید اثبات اصل این اصل به رسمیت شناخته شود
12. Acknowledgement of the evidential effect of data message has become an inevitable legal issue with the development of E-Commerce.
[ترجمه ترگمان]قدردانی از تاثیر شهادتی پیام داده به یک مساله قانونی اجتناب ناپذیر با توسعه تجارت الکترونیک تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]تأیید اثرگذاری اثبات شواهدی از پیام داده، با توسعۀ تجارت الکترونیکی، یک مسئله قانونی اجتناب ناپذیر است
13. Opening statements are not evidential, and judges normally keep tight control so that no prejudicial or inflammatory remarks are made.
[ترجمه ترگمان]اظهارات در حال باز کردن، شهادتی است، و داوران به طور معمول کنترل شدیدی را حفظ می کنند به طوری که هیچ گونه اظهارات تحریک کننده یا inflammatory ایجاد نشود
[ترجمه گوگل]اظهارات افتتاحیه اثبات نشده است و قضات معمولا کنترل شدید را به عهده دارند، به طوری که هیچ اظهارنظر عواقب یا التهابی ایجاد نشود
14. All jury members should have a copy of the evidential data.
[ترجمه ترگمان]همه اعضای هیات منصفه باید یک کپی از داده های شهادتی داشته باشند
[ترجمه گوگل]تمام اعضای هیئت منصفه باید یک کپی از اطلاعات ادعایی داشته باشند
15. That preliminary report on a matter by no means without complexities and evidential difficulties is being carefully considered.
[ترجمه ترگمان]این گزارش اولیه در مورد یک موضوع به هیچ وجه بدون پیچیدگی های و مشکلات شهادتی، به دقت مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این گزارش اولیه درباره یک موضوع به هیچ وجه بدون پیچیدگی و مشکالت ادعایی با دقت مورد توجه قرار نگرفته است