1. And Felton's miscue off Neil Smith offered them a glimmer of hope.
[ترجمه ترگمان]و بلافاصله فلتون از طرف اقای اسمیت به آن ها بارقه ای از امید داد
[ترجمه گوگل]نیل اسمیت، نجات دهنده فلوتون، به آنها امیدوار شد
2. Arizona made 20 miscues against Oregon State, including a dozen in that sloppy second half.
[ترجمه ترگمان]آریزونا ۲۰ نفر را به ایالت ارگان تبدیل کرد، از جمله ده دوازده نفر در آن نیمه دوم
[ترجمه گوگل]آریزونا 20 مورد اشتباه را علیه دولت اورگان انجام داد، از جمله یک دهم در آن نیمه دوم نزولی
3. Miscue - incorrect striking of the cue ball.
[ترجمه ترگمان]ضربه درست - نادرست توپ نشانه
[ترجمه گوگل]Miscue - اشتباه نادرست از توپ نشانه است
4. You are a miscue !
[ترجمه ترگمان]تو یک miscue!
[ترجمه گوگل]تو خلوت هستی
5. A decreasing number of self-corrections, showing that unconsciously made miscues are often semantically acceptable and do not need correction.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از اصلاحات خود را کاهش داده و نشان می دهد که miscues ها اغلب به لحاظ معنایی قابل قبول هستند و نیازی به اصلاح ندارند
[ترجمه گوگل]تعدادی از خود تصحیح کاهش یافته است، نشان می دهد که اشتباهات ساخته شده ناخودآگاه اغلب از لحاظ معنایی قابل قبول است و نیازی به اصلاح نیست
6. But as a first-half Merson free kick ricocheted to him eight yards from goal he miscued.
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان یک شوت نیمه آزاد در ۸ متری گل به او برخورد کرد
[ترجمه گوگل]اما به عنوان یک ضربه پنالتی مرسون به ریکوچستر او به هشت هکتار از هدف دروغ گفت
7. The case has been beset by the kinds of official miscues typical in rape cases here.
[ترجمه ترگمان]این پرونده با انواع of رسمی که در موارد تجاوز در اینجا وجود دارد، احاطه شده است
[ترجمه گوگل]این پرونده با انواع اشتباهات رسمی در پرونده های تجاوز در اینجا قرار گرفته است
8. The crucial point is that spelling errors are not simply mistakes: they are miscues, with reasons for each miscue.
[ترجمه ترگمان]نکته مهم این است که اشتباه ات هجی کردن، اشتباه نیستند: آن ها miscues هستند، به دلایلی برای هر miscue
[ترجمه گوگل]نکته حیاتی این است که اشتباهات املایی اشتباه نیستند: آنها اشتباه است و دلایل هر یک از ناسا
9. The diagnostic purpose is particularly important and is best exemplified by a discussion of miscue analysis.
[ترجمه ترگمان]هدف تشخیصی به طور خاص مهم است و به خوبی با بحث تجزیه و تحلیل miscue نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]هدف تشخیصی مخصوصا مهم است و بهتر است با بحث درباره تجزیه و تحلیل ناسازگاری نشان داده شود
10. Research methodology used in studies on reading processes consists of, among others, the chronometrical experimental methods, verbal protocol and miscue analysis.
[ترجمه ترگمان]روش شناسی تحقیق مورد استفاده در مطالعات بر روی فرآیندهای خواندن شامل موارد دیگر، روش های تجربی chronometrical، پروتکل شفاهی و آنالیز miscue است
[ترجمه گوگل]روش تحقیقاتی که در مطالعات انجام شده در فرآیند خواندن مورد استفاده قرار می گیرد، از جمله روش های متقاطع، پروتکل کلامی و تجزیه و تحلیل ناسازگار است