1. He will receive physiotherapy on his damaged left knee.
[ترجمه ترگمان]او در زانوی چپ آسیب دیده فیزیوتراپی دریافت می کند
[ترجمه گوگل]او فیزیوتراپی را در زانو چپ آسیب دیده خود دریافت خواهد کرد
2. Physiotherapy is part of rehabilitating accident victims.
[ترجمه ترگمان]فیزیوتراپی بخشی از توان بخشی قربانیان حادثه است
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپی بخشی از احیای قربانیان حادثه است
3. I'm undergoing regular physiotherapy for a back problem.
[ترجمه ترگمان]من یه مشکل درست و حسابی دارم برای یه مشکل پشتی
[ترجمه گوگل]من فیزیوتراپی منظم برای یک مشکل برگشت دارم
4. She needed a six-month course of physiotherapy after she broke her leg.
[ترجمه ترگمان]اون به یه دوره ۶ ماه of احتیاج داشت بعد از اینکه پاش شکسته
[ترجمه گوگل]او پس از شکستن پای او به دوره شش ماه فیزیوتراپی نیاز داشت
5. She had physiotherapy to restore the flexibility of her muscle.
[ترجمه ترگمان]او فیزیوتراپی خود را انجام داده بود تا انعطاف پذیری ماهیچه خود را احیا کند
[ترجمه گوگل]او تا به حال فیزیوتراپی برای بازگرداندن انعطاف پذیری عضله او بود
6. She receives physiotherapy three or four times a week and is regularly visited by the district nurse.
[ترجمه ترگمان]چهار یا چهار بار در هفته فیزیوتراپی دریافت می کند و مرتبا توسط پرستار منطقه بازدید می شود
[ترجمه گوگل]او فیزیوتراپی را سه تا چهار بار در هفته دریافت می کند و به طور منظم توسط پرستار منطقه ای بازدید می شود
7. Consulting suites, physiotherapy and hydrotherapy units.
[ترجمه ترگمان]مجموعه های مشاور، فیزیوتراپی و واحدهای hydrotherapy
[ترجمه گوگل]سوئیت مشاوره، واحد فیزیوتراپی و آبرسانی
8. It's likely she could face lengthy physiotherapy and recovery may be slow.
[ترجمه ترگمان]این احتمال وجود دارد که او بتواند با فیزیوتراپی طولانی مواجه شود و بهبود ممکن است کند باشد
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد او می تواند فیزیوتراپی طولانی را تجربه کند و بهبودی ممکن است کند باشد
9. Physiotherapy and anti-inflammatory tablets are helping to clear up tendonitis which forced him to return home early from Majorca earlier this month.
[ترجمه ترگمان]فیزیوتراپی و قرص های ضد التهاب به پاک سازی tendonitis کمک می کنند که او را مجبور کردند زودتر از اوایل این ماه از ماجورکا به خانه باز گردند
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپی و قرص های ضد التهابی کمک می کنند تا تاندونیت را روشن کنند و او را مجبور به بازگشت به خانه در اوایل ماه جون می دانند
10. His doctor should arrange physiotherapy to teach him and his carers the right exercises to build up strength and co-ordination.
[ترجمه ترگمان]پزشک او باید فیزیوتراپی ترتیب دهد تا به او و مراقبان خود تمرینات مناسب برای ایجاد قدرت و هماهنگی بدهد
[ترجمه گوگل]دکتر او بایستی فیزیوتراپی را ترتیب دهد تا به او و مراقبین او تمرین های مناسب برای ایجاد قدرت و هماهنگی بدهد
11. The protester needed hospital treatment and months of physiotherapy after being run down.
[ترجمه ترگمان]این معترض پس از اینکه به بیمارستان آمد نیازمند درمان بیمارستان و ماه ها فیزیوتراپی بود
[ترجمه گوگل]پروتکل نیاز به درمان بیمارستانی و ماه فیزیوتراپی پس از زایمان دارد
12. He'll need intensive physiotherapy.
[ترجمه ترگمان]به بخش مراقبت های ویژه احتیاج داره
[ترجمه گوگل]او به فیزیوتراپی فزاینده نیاز دارد
13. Peter's wife, Meg, runs her own physiotherapy practice.
[ترجمه ترگمان]همسر \"پیتر\"، \"مگ\"، تمرین physiotherapy خودش رو انجام میده
[ترجمه گوگل]همسر پیتر، مگ، تمرین فیزیوتراپی خود را اجرا می کند
14. However, shortage of physiotherapy and other services, together with rapid hospital discharge, militates against such results being achieved.
[ترجمه ترگمان]با این حال، کمبود فیزیوتراپی و خدمات دیگر همراه با تخلیه سریع بیمارستان، militates در برابر چنین نتایجی حاصل می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، کمبود فیزیوتراپی و سایر خدمات، همراه با تخلیه سریع بیمارستان، علیه چنین نتایجی به دست می آید
15. Opened in 187 it now provides physiotherapy, x-ray, a casualty service and minor operations.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تعداد فیزیوتراپی، اشعه ایکس، خدمات تلفات و عملیات جزئی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]در سال 187 افتتاح شد و اکنون فیزیوتراپی، اشعه ایکس، سرویس تلفات و عملیات جزئی را فراهم می کند