کلمه جو
صفحه اصلی

hydrogen bomb


معنی : بمب هیدروژنی
معانی دیگر : بمب هیدروژنی

انگلیسی به فارسی

بمب هیدروژنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an extremely powerful bomb whose destructive energy comes from the fusion of hydrogen nuclei under intense heat and pressure, forming helium nuclei.

• enormously destructive nuclear weapon based on the sudden release of atomic energy
a hydrogen bomb is a nuclear bomb in which energy is released from hydrogen atoms.

مترادف و متضاد

بمب هیدروژنی (اسم)
hydrogen bomb

nuclear bomb


Synonyms: fusion bomb, H-bomb, thermonuclear bomb


جملات نمونه

1. The main source of helium-3 is in fact hydrogen bomb recycling!
[ترجمه ترگمان]منبع اصلی هلیوم - ۳ در واقع بازیافت بمب هیدروژنی است!
[ترجمه گوگل]منبع اصلی هلیم 3 در واقع بازیافت هیدروژن بم است!

2. Truman ordered the development of the hydrogen bomb accelerated.
[ترجمه ترگمان]ترومن دستور داد که توسعه بمب هیدروژنی افزایش یابد
[ترجمه گوگل]ترومن دستور توسعه بمب هیدروژنی را داد

3. The Soviet Union tested its own hydrogen bomb within a year, and the nuclear arms race escalated further.
[ترجمه ترگمان]اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را در طول یک سال تست کرد و رقابت سلاح های هسته ای بیشتر شد
[ترجمه گوگل]اتحاد جماهیر شوروی طی یک سال بمب هیدروژنی خود را آزمایش کرد و مسابقه تسلیحات هسته ای بیشتر شد

4. Do you know when China's first hydrogen bomb was exploded?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید اولین بمب هیدروژنی چین منفجر شد؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید زمانی که اولین بمب هیدروژنی چین منفجر شد؟

5. Which scientist was eager to make the hydrogen bomb?
[ترجمه ترگمان]کدام یک از دانشمندان مشتاق ساختن بمب هیدروژنی بودند؟
[ترجمه گوگل]کدام دانشمند مشتاق بمب هیدروژن بود؟

6. United States detonated her first hydrogen bomb, at Eniwetok Atoll in the Marshall Islands in mid - Pacific.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده اولین بمب هیدروژنی اش را در Eniwetok Atoll در جزایر مارشال در میانه اقیانوس آرام منفجر کرد
[ترجمه گوگل]ایالات متحده اولین بمب هیدروژنی خود را در انیووتک آتال در جزایر مارشال در اواسط اقیانوس آرام منفجر کرد

7. She called the hydrogen bomb the ultimate detergent — an obvious Freudian slip.
[ترجمه ترگمان]او بمب هیدروژنی را مواد شوینده نهایی خواند - یک لغزش آشکار فرویدی
[ترجمه گوگل]او بمب هیدروژن را مواد شوینده نهایی نامید - لغزش فرویدانه واضح است

8. In 196 the Soviet Union tested a hydrogen bomb with a force estimated at 58 megatons.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را با نیرویی که در ۵۸ megatons برآورد شده بود آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]در سال 196 اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را با نیروی تخمین زده در 58 مگاتن آزمایش کرد

9. A hydrogen bomb has a built-in atomic bomb, which is needed to trigger the fusion reaction.
[ترجمه ترگمان]یک بمب هیدروژنی یک بمب اتمی ساخته شده است که برای واکنش همجوشی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]یک بمب هیدروژن دارای یک بمب اتمی ساخته شده است که برای ایجاد واکنش فیوز لازم است

10. Might it not be the equivalent of a small hydrogen bomb?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است معادل یک بمب هیدروژنی کوچک نباشد؟
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است معادل یک بمب هیدروژن کوچک باشد؟

11. The heat released in this reaction, which is like a controlled hydrogen bomb explosion, is what makes the star shine.
[ترجمه ترگمان]گرمای آزاد شده در این واکنش، که شبیه انفجار بمب هیدروژنی کنترل شده می باشد، چیزی است که باعث درخشش ستاره می شود
[ترجمه گوگل]گرما آزاد شده در این واکنش، مانند یک انفجار بمب هیدروژنی کنترل شده، چیزی است که ستاره را درخشش می دهد

12. The large scale release of fusion energy has so far occurred only in stars and in the hydrogen bomb.
[ترجمه ترگمان]انتشار گسترده انرژی واکنش تنها در ستارگان و در بمب هیدروژنی رخ داده است
[ترجمه گوگل]انتشار گسترده انرژی همجوشی تاکنون تنها در ستارگان و در بمب هیدروژنی رخ داده است

13. He seems convinced of the inherent stability of the hydrogen bomb - after all, he does build the damn things.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او نسبت به پایداری ذاتی بمب هیدروژنی متقاعد شده باشد - هر چه باشد، او چیزهای لعنتی را می سازد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد از ثبات ذاتی بمب هیدروژن متقاعد شده است - پس از همه، او چیزهای لعنتی را ساخت


کلمات دیگر: