1. Listen to a person to feel very euphonic, only alone the lop-eared burro that we resent this is exceptional.
[ترجمه ترگمان]گوش دادن به شخصی که بسیار ضعیف است، تنها با گوش آویخته گوش خود که از این امر رنجیده خاطر است، استثنایی است
[ترجمه گوگل]گوش دادن به یک فرد احساس بسیار euphonic، تنها به تنهایی لورپول گوشه، که ما مشتاق این استثنایی است
2. In addition to the euphonic and homophonic words of animals, there are also false words of some other kinds in Liuzhou dialect.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر کلمات euphonic و homophonic حیوانات، کلمات غلط برخی دیگر نیز در گویش Liuzhou وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر واژه های یوفونی و هموفونیک حیوانات، واژه های غلط برخی از انواع دیگر در گویش لیووژو نیز وجود دارد
3. Generally, the sound of an announcer is euphonic.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی صدای گوینده euphonic است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، صدای یک خبرنگار، صحیح است
4. Throating is the key to make euphonic singing, and the stabilization of larynx can help to reach the best state of singing.
[ترجمه ترگمان]Throating کلید ایجاد آواز خواندن است و ثبات حنجره می تواند به بهترین حالت خواندن کمک کند
[ترجمه گوگل]تندرستی کلید ایجاد آواز خواندن است و ثبات حنجره می تواند به دستیابی به بهترین وضعیت آواز کمک کند
5. The exponential wants to play the euphonic timbre, not only depending on the good piano technique, but also needing to improve the psychological technique.
[ترجمه ترگمان]نمایی می خواهد آهنگ طنین دار را اجرا کند، نه تنها بسته به تکنیک خوب پیانو، بلکه نیاز به بهبود روش روانشناسی دارد
[ترجمه گوگل]نمایشگر می خواهد تاج طوفانی را نه تنها با توجه به تکنیک پیانو خوب، بلکه همچنین نیاز به بهبود تکنیک روانشناختی نیز داشته باشد
6. Seal Yuan to speak of euphonic all is exceedingly slow-moving moderate, but more is so, listen of person more is have no base son.
[ترجمه ترگمان]یوآن برای صحبت از \"euphonic\" بسیار آهسته حرکت می کند، اما بیشتر این طور است، گوش دادن به فرد دیگر هیچ پسری ندارد
[ترجمه گوگل]مهر و موم یوان برای صحبت در مورد euphonic همه بسیار ناگهانی حرکت متوسط، اما بیشتر است، گوش دادن به شخص بیشتر است که هیچ پسر پایه
7. The song with beautiful music or euphonic and pleasant instrumental music music can adjust plant nerve, make cerebrum gets rest, help people remove fatigue.
[ترجمه ترگمان]آهنگ با موسیقی زیبا و یا موسیقی سازی موسیقی سازی لذت بخش می تواند اعصاب گیاه را تنظیم کند و مخ را آرام کند و به مردم کمک کند خستگی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]آهنگ با موسیقی زیبا یا موزیک موسیقی دلپذیر و دلپذیر می تواند عصب گیاه را تنظیم کند، مغز می تواند استراحت کند، به مردم کمک کند خستگی را حذف کنند
8. For the art of euphonic singing, the speech in the language is the most important part.
[ترجمه ترگمان]برای هنر خواندن euphonic، سخنرانی در زبان مهم ترین بخش است
[ترجمه گوگل]برای هنر آواز خواندن، سخنرانی در زبان مهمترین بخش است
9. "Stop. "Deeply dress algidity of euphonic ring out, no the Nu is from the Wei.
[ترجمه ترگمان]\" صبر کن، تا به حال algidity از حلقه euphonic بیرون آمده باشد، و هیچ یک از این Nu از وی وی نیست
[ترجمه گوگل]'متوقف کردن 'عمیقا لباس بی حوصله حلقه euphonic، نه Nu از Wei است
10. This on the hoof chance she wants to do what, so quiet euphonic, the voice of so cold Lie.
[ترجمه ترگمان]این تنها فرصتی بود که او می خواست انجام دهد، این صدای آرام و آرام، صدای دروغ گفتن بسیار سرد
[ترجمه گوگل]این در مورد شلاق زدن او می خواهد کاری انجام دهد، آرام آرام آرام، صدای دروغ بسیار سرد است
11. A scientific way of breathing is the very basis of euphonic singing.
[ترجمه ترگمان]یک روش علمی برای تنفس، اساس آواز خواندن است
[ترجمه گوگل]یک روش علمی تنفس بسیار پایه ی آواز خواندن است