1. The normally loquacious Mr O'Reilly has said little.
[ترجمه ترگمان]آقای ریلی که به طور معمول حرف می زد، کمی حرف زده بود
[ترجمه گوگل]آقای O'Reilly به طور معمول loquace گفته است کمی
2. Davis was never loquacious on the subject of his progeny.
[ترجمه ترگمان]دیویس هرگز راجع به فرزندان خود حرف نمی زد
[ترجمه گوگل]دیویس هرگز از موضوع فرزندانش شکایت نکرد
3. The normally loquacious Simpson had nothing to say.
[ترجمه ترگمان]سیمپسون ها معمولا حرفی برای گفتن نداشت
[ترجمه گوگل]سیمپسون به طور معمول لکه دار چیزی برای گفتن نداشت
4. Violette, dark-haired, vivacious, instantly installed herself as Katherine's loquacious elder sister.
[ترجمه ترگمان]violette، مو تیره، چابک، فورا خود را به عنوان خواهر بزرگ تر کاترین نصب کرد
[ترجمه گوگل]بنفش، تیره موی سر و صدا، فورا خود را به عنوان خواهر بزرگتر کاترین نصب کرد
5. Mr Justice Kirkwood also banned the loquacious Kilshaws from discussing the matter with anyone outside the court.
[ترجمه ترگمان]آقای قاضی Kirkwood همچنین the loquacious را از بحث در مورد این موضوع در خارج از دادگاه منع کرد
[ترجمه گوگل]آقای قاضی کرکوود همچنین Kilshaws باحاله را از بحث در مورد این موضوع با هر کسی که خارج از دادگاه است ممنوع کرد
6. It was the overly loquacious Lord Macaulay who called him the Smith of Smiths.
[ترجمه ترگمان]این لرد Lord پر سر و صدا بود که اسمش را اسمیت اسمیث گذاشته بود
[ترجمه گوگل]این پروردگار مازوالی است که او را اسمیت اسمیتز نامیده بود
7. Once an energetic and loquacious politician, he now makes few trips, rarely grants interviews and reads speeches from texts.
[ترجمه ترگمان]او که یک سیاست مدار پر انرژی و پر حرف است، اکنون به ندرت سفر می کند و به ندرت مصاحبه می کند و سخنرانی های خود را از متون می خواند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک سیاستمدار پر انرژی و پر سر و صدا، او در حال حاضر سفرهای کوچکی را انجام می دهد، به ندرت مصاحبه می کند و سخنرانی های متون را می خواند
8. Putnam, persuasively loquacious, was always on the lookout for new adventures and new stories to publish.
[ترجمه ترگمان]Putnam پر سر و صدا بود و همیشه مراقب ماجراها و داستان های جدیدی بود که آن را چاپ کنند
[ترجمه گوگل]پوتنم، متقاعد کننده و محکم، همیشه در جستجوی ماجراهای جدید و داستان های جدید برای انتشار بود
9. The Colonel was getting loquacious, relating his part in the anti-criminal campaign in malai-land two years back.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ پر حرف بود و در دو سال گذشته در مبارزه با بزهکاری شرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]سرهنگ فراخوانده شده بود، دو سال بعد، بخشش در کمپین مبارزه با جنایتکاران در مالای زمین، مربوط است
10. If they are sufficiently loquacious, all is well.
[ترجمه ترگمان]اگر به قدر کافی وراج است، همه چیز روبه راه است
[ترجمه گوگل]اگر آنها به اندازه کافی لاغر باشند، همه چیز خوب است
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. Fishes in a public aquarium grow loquacious, oblivious of their lack of privacy.
[ترجمه ترگمان]Fishes در یک آکواریوم عمومی پر حرف هستند و از فقدان حریم خصوصی خود بی خبر هستند
[ترجمه گوگل]ماهی ها در یک آکواریوم عمومی رشد می کنند و از کمبود حفظ حریم خصوصی فرار می کنند
13. For example, you could describe someone as"Tautologically loquacious".
[ترجمه ترگمان]برای مثال، می توانید یک نفر را به عنوان \"loquacious Tautologically\" توصیف کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شما می توانید شخص را به عنوان 'Tautologically loquate' توصیف کنید
14. A loquacious middle manager ignored such warning signals after spending 15 minutes telling a West Coast recruiter about several extraneous issues, including her husband's problems with his boss.
[ترجمه ترگمان]مدیر میانی پرگو چنین علائم هشدار را پس از ۱۵ دقیقه سپری کردن چند مشکل بزرگ، از جمله مشکلات شوهرش با رئیسش، نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]پس از گذشت 15 دقیقه، یک مدرس وسط سخنرانی چنین سیگنال های هشدار دهنده را نادیده گرفت و به یکی از متصدیان West Coast در مورد مسائل غیر قابل درک، از جمله مشکلات شوهرش با رئیسش، اشاره کرد
15. Sister Mary Loquacious has been a devout Satanist since birth.
[ترجمه ترگمان]خواهر ماری loquacious از زمان تولد یک Satanist مذهبی بوده است
[ترجمه گوگل]خواهر مری Loquacious از زمان تولد سلطان شیطانی بوده است