کلمه جو
صفحه اصلی

excellency


معنی : برتری، خوبی، عالیجناب، حضرت، جناب
معانی دیگر : (با e بزرگ) جناب، جنابعالی، علیا مخدره، سرکار علیه خانم...، حضرتعالی (عنوان استاندار و فرماندار و مطران و اسقف و سفیر و غیره)، جناب اقای، عالیجناب باحرف بزرگ، علو

انگلیسی به فارسی

جناب، جناب آقای، عالیجناب (با حرف بزرگ)، برتری، خوبی، علو


عالی، جناب، عالیجناب، حضرت، جناب اقای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: excellencies
(1) تعریف: (usu. cap.) a title of honor of certain high officials such as ambassadors or archbishops.

(2) تعریف: (usu. pl.) qualities of superiority or excellence.

• remarkable feature, superior quality (in a person or thing); title of honor given to certain high officials
people use your excellency, his excellency, or excellency to refer to or address important officials.

مترادف و متضاد

برتری (اسم)
influence, power, leadership, precedence, advantage, preponderance, excellence, superiority, supremacy, preference, priority, profit, predominance, vantage, primacy, hegemony, distinction, predomination, prominence, salience, saliency, headship, majesty, excellency, predominancy, pre-eminence

خوبی (اسم)
good, boon, excellence, beauty, goodness, kindness, kindliness, fairness, comeliness, good quality, excellency

عالیجناب (اسم)
eminence, eminency, excellency

حضرت (اسم)
honor, honour, majesty, excellency, holiness, sainthood

جناب (اسم)
honor, honour, excellency

جملات نمونه

1. upon the ordinance of his excellency the mayor
بنا به فرمایش جناب شهردار

2. farewell ceremonies on the occasion of his excellency the ambassador's trip
مراسم بدرود به مناسبت سفر جناب سفیر

3. The excellency of hogs is fatness, of men virtue.
[ترجمه F.E.S] برتری گراز ها، چاقی است و این ویژگی مثبت نر هاست
[ترجمه ترگمان]یکی از خوک ها چاقی و فضیلت آدمیان است
[ترجمه گوگل]غلبه بر خوک ها چاق است، از فضیلت مردان است

4. I am reluctant to trust anyone totally, Your Excellency.
[ترجمه FES] من کلا تمایلی به اعتماد به کسی ندار م. عالجناب
[ترجمه احمد حسینی] عالی جناب ! من تمایلی به اعتماد به کسی ندارم
[ترجمه ترگمان]جناب اشرف! من میل ندارم به کسی اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]من تمایلی به اعتماد به کسی ندارم، عالی است

5. His Excellency the Spainish Ambassador is here to see you.
[ترجمه F.E.S] عالیجناب، سفیر اسپانیا اینجاست تا شما ببیند
[ترجمه ترگمان]عالی جناب سفیر Spainish برای دیدن شما آمده
[ترجمه گوگل]معاون وی سفیر اسپانیائی در اینجا است تا شما را ببیند

6. His excellency the President will be waiting for you in the hall.
[ترجمه ترگمان]حضرت اشرف! رئیس جمهور در تالار منتظر شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور او در انتظار شما در تالار است

7. His Excellency will be pleased to see you now.
[ترجمه ترگمان]جناب اشرف از دیدن شما خوشحال خواهد شد
[ترجمه گوگل]معاون او خوشحال خواهد شد که شما را ببیند

8. After you, your excellency.
[ترجمه FES] بعد از شما، جناب
[ترجمه ترگمان]بفرمایید، حضرت اشرف!
[ترجمه گوگل]بعد از تو، عالیت

9. If Your Excellency has any opinion, can contact page to leave opinion.
[ترجمه FES] اگر جناب عالی نظری دارید ، می توانید با صفحه ( اینترتی ) ارتباط برقرار کنید و نظر ( کامنت ) بگذارید
[ترجمه ترگمان]اگر عالی جناب عقیده ای داشته باشد، می توانید با صفحه تماس بگیرید تا نظر خود را ترک کنید
[ترجمه گوگل]اگر معاون شما هیچ نظری داشته باشد، می توانید با صفحه تماس بگیرید تا عقاید را ترک کنید

10. Let us have a few minutes'break, and Your Excellency may do what you want to.
[ترجمه ف.ع.س] بیابید چند دقیقه استراحت کنیم و جنابعالی می توانید آنچه که می خواهید انجام دهید
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید چند دقیقه ای استراحت کنیم، عالی جناب ممکن است کاری را که می خواهید انجام بدهید
[ترجمه گوگل]بگذارید چند دقیقه طول بکشد، و شما می توانید آنچه را که می خواهید انجام دهید

11. "Our dear son, Excellency, Baraka Hussein Abu oumama, your intervention is the name of the USA. is a must, so that Nato (NATO) would withdraw finally from the Libyan affair, " Gadhafi wrote.
[ترجمه ترگمان]\" پسر عزیز ما، جناب رئیس جمهور، Baraka حسین ابو oumama، مداخله شما نام ایالات متحده است قذافی نوشت: \" این یک اجبار است، به طوری که ناتو (ناتو)بالاخره از لیبی کناره گیری خواهد کرد \"
[ترجمه گوگل]پسر عزیز ما، معاون، باراکا حسین ابووماما، مداخله شما نام ایالات متحده آمریکا است ضروری است، به طوری که ناتو (ناتو) در نهایت از امور لیبی خارج خواهد شد

12. Your Excellency, take a look on this beautiful pattern!
[ترجمه ترگمان]عالی جناب، به این طرح زیبا نگاه کنید!
[ترجمه گوگل]جناب عالی، نگاهی به این الگوی زیبا می اندازیم!

13. To the health of Your Excellency, Premier Howard.
[ترجمه ترگمان]جناب نخست وزیر، جناب وزیر،
[ترجمه گوگل]به سلامتی عالی شما، نخست وزیر هوارد

14. His Excellency the French ambassador will be present at the meeting.
[ترجمه ترگمان]جناب سفیر کبیر فرانسه در این جلسه حضور خواهند داشت
[ترجمه گوگل]معاون او سفیر فرانسه در جلسه حضور خواهد داشت

15. Your Excellency President Gloria Macapagal Arroyo.
[ترجمه ترگمان] جناب رئیس جمهور \"گلوریا Macapagal\"، \"Arroyo Arroyo\"
[ترجمه گوگل]پرزیدنت پرزیدنت گلوریا مکاپاگال آرریو

did Your Excellency call me?

آیا حضرت‌عالی مرا صدا زدید؟


His Excellency the Ambassador came.

جناب سفیر تشریف فرما شدند.


Dinner is ready, Excellency.

عالیجناب، شام حاضر است.



کلمات دیگر: