معنی : گیاه زمینی، ماهی ته دریا، خواننده یاتماشاچی بی ذوق، شخص فرومایه و پست
معانی دیگر : ماهی ته زی (که در ته دریا و یا دریاچه زیست می کند)، حیوان زمینی، حیوان زمین زی، گیاه کوتاه، گیاه خزنده، (تئاتر قرون 16 و 17 در انگلیس) تماشاچی ایستاده، عامی
گیاه زمینی، ماهی ته دریا، خواننده یاتماشاچی بی ذوق، عامی، شخص فرومایه و پست
زمینی، گیاه زمینی، ماهی ته دریا، خواننده یاتماشاچی بی ذوق، شخص فرومایه و پست