1. The monster got zapped by a flying saucer .
[ترجمه ترگمان] اون هیولا یه بشقاب پرنده پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]هیولا با یک بشقاب پرنده زخمی شد
2. The flying saucer is yet an unsolved mystery.
[ترجمه ترگمان] نعلبکی پرنده هنوز یه معمای حل نشده وجود داره
[ترجمه گوگل]بشقاب پرنده هنوز یک رمز و راز حل نشده است
3. His flying saucer, however, is made of glass fibre and runs on compressed air.
[ترجمه ترگمان]saucer در حال پرواز از الیاف شیشه ساخته شده است و در هوای فشرده اجرا می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، بشقاب پرنده او از فیبر شیشه ای ساخته شده و بر روی هوا فشرده می شود
4. If you stare at the flying saucer long enough it begins to vibrate.
[ترجمه ترگمان]اگر به آن نعلبکی پرنده خیره شوید به اندازه کافی شروع به لرزیدن می کند
[ترجمه گوگل]اگر به مدت طولانی در بشقاب پرنده نگاه کنید، شروع به ارتعاش می کند
5. There was a rumor of a flying saucer having been seen.
[ترجمه ترگمان]شایعه ای در نعلبکی پرنده دیده می شد
[ترجمه گوگل]شایعه ای مبنی بر اینکه یک بشقاب پرنده دیده می شود وجود داشت
6. Was it a flying saucer from another planet?
[ترجمه ترگمان]یه بشقاب پرنده دیگه از یه سیاره دیگه بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این یک بشقاب پرنده از یک سیاره دیگر بود؟
7. The temple crumbles, and a flying saucer rises from the debris and disappears.
[ترجمه ترگمان]معبد فرو می ریزه، و یک saucer در حال پرواز از خرابه ها بالا می رود و ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]معبد فرو می ریزد و یک بشقاب پرنده از بقایای بالا می رود و ناپدید می شود
8. Want to see a flying saucer?
[ترجمه ترگمان]میخوای یه بشقاب پرنده ببینی؟
[ترجمه گوگل]میخواهید بشقاب پرنده ای را ببینید؟
9. What does this mean as far as our flying saucer program is concerned?
[ترجمه ترگمان]این موضوع تا آنجا که به برنامه پرواز ما مربوط می شود چه معنایی دارد؟
[ترجمه گوگل]این به چه معنی است تا زمانی که برنامه پرواز بشقاب ما مربوط است؟
10. Sports products target shooting with the flying saucer.
[ترجمه ترگمان]محصولات ورزشی با the در حال پرواز هدف قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]محصولات ورزشی هدف تیراندازی با بشقاب پرنده را هدف قرار می دهد
11. He asseverated that he had seen a flying saucer.
[ترجمه ترگمان]تاکید کرد که یک بشقاب پرنده دیده است
[ترجمه گوگل]او تصریح کرد که او یک بشقاب پرنده را دیده بود
12. The three men, the flying saucer would have more to China's soft rib.
[ترجمه ترگمان]سه مرد که در نعلبکی پرنده پرواز می کردند بیشتر به دنده نرم چین می خورد
[ترجمه گوگل]این سه مرد، بشقاب پرنده، بیشتر به نوار نرمی چین میچرخد
13. The flying saucer retains what it can of its original structure and changes what it must.
[ترجمه ترگمان]The پرواز آنچه را که می تواند از ساختار اصلی خود حفظ کند و آنچه را که باید را تغییر دهد، حفظ می کند
[ترجمه گوگل]بشقاب پرنده آنچه را که می تواند از ساختار اصلی آن حفظ کند و آنچه که باید تغییر می دهد را تغییر می دهد