کلمه جو
صفحه اصلی

flying saucer


معنی : بشقاب پرنده
معانی دیگر : بشقاب پرنده

انگلیسی به فارسی

بشقاب پرنده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various bright disk-shaped objects occasionally seen hovering or flying at high altitudes, often presumed to be spacecraft from another world; UFO.

• flying disk-shaped object alleged to be extraterrestrial, unidentified flying object, ufo
people refer to oval shaped flat objects that they see in the sky which they believe to be spacecraft from other planets as flying saucers.

مترادف و متضاد

بشقاب پرنده (اسم)
flying saucer

spaceship


Synonyms: UFO, extraterrestrial spacecraft, extraterrestrial vessel, spacecraft, spaceship, unidentified flying object


جملات نمونه

1. The monster got zapped by a flying saucer .
[ترجمه ترگمان] اون هیولا یه بشقاب پرنده پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]هیولا با یک بشقاب پرنده زخمی شد

2. The flying saucer is yet an unsolved mystery.
[ترجمه ترگمان] نعلبکی پرنده هنوز یه معمای حل نشده وجود داره
[ترجمه گوگل]بشقاب پرنده هنوز یک رمز و راز حل نشده است

3. His flying saucer, however, is made of glass fibre and runs on compressed air.
[ترجمه ترگمان]saucer در حال پرواز از الیاف شیشه ساخته شده است و در هوای فشرده اجرا می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، بشقاب پرنده او از فیبر شیشه ای ساخته شده و بر روی هوا فشرده می شود

4. If you stare at the flying saucer long enough it begins to vibrate.
[ترجمه ترگمان]اگر به آن نعلبکی پرنده خیره شوید به اندازه کافی شروع به لرزیدن می کند
[ترجمه گوگل]اگر به مدت طولانی در بشقاب پرنده نگاه کنید، شروع به ارتعاش می کند

5. There was a rumor of a flying saucer having been seen.
[ترجمه ترگمان]شایعه ای در نعلبکی پرنده دیده می شد
[ترجمه گوگل]شایعه ای مبنی بر اینکه یک بشقاب پرنده دیده می شود وجود داشت

6. Was it a flying saucer from another planet?
[ترجمه ترگمان]یه بشقاب پرنده دیگه از یه سیاره دیگه بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این یک بشقاب پرنده از یک سیاره دیگر بود؟

7. The temple crumbles, and a flying saucer rises from the debris and disappears.
[ترجمه ترگمان]معبد فرو می ریزه، و یک saucer در حال پرواز از خرابه ها بالا می رود و ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]معبد فرو می ریزد و یک بشقاب پرنده از بقایای بالا می رود و ناپدید می شود

8. Want to see a flying saucer?
[ترجمه ترگمان]میخوای یه بشقاب پرنده ببینی؟
[ترجمه گوگل]میخواهید بشقاب پرنده ای را ببینید؟

9. What does this mean as far as our flying saucer program is concerned?
[ترجمه ترگمان]این موضوع تا آنجا که به برنامه پرواز ما مربوط می شود چه معنایی دارد؟
[ترجمه گوگل]این به چه معنی است تا زمانی که برنامه پرواز بشقاب ما مربوط است؟

10. Sports products target shooting with the flying saucer.
[ترجمه ترگمان]محصولات ورزشی با the در حال پرواز هدف قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]محصولات ورزشی هدف تیراندازی با بشقاب پرنده را هدف قرار می دهد

11. He asseverated that he had seen a flying saucer.
[ترجمه ترگمان]تاکید کرد که یک بشقاب پرنده دیده است
[ترجمه گوگل]او تصریح کرد که او یک بشقاب پرنده را دیده بود

12. The three men, the flying saucer would have more to China's soft rib.
[ترجمه ترگمان]سه مرد که در نعلبکی پرنده پرواز می کردند بیشتر به دنده نرم چین می خورد
[ترجمه گوگل]این سه مرد، بشقاب پرنده، بیشتر به نوار نرمی چین میچرخد

13. The flying saucer retains what it can of its original structure and changes what it must.
[ترجمه ترگمان]The پرواز آنچه را که می تواند از ساختار اصلی خود حفظ کند و آنچه را که باید را تغییر دهد، حفظ می کند
[ترجمه گوگل]بشقاب پرنده آنچه را که می تواند از ساختار اصلی آن حفظ کند و آنچه که باید تغییر می دهد را تغییر می دهد


کلمات دیگر: