کلمه جو
صفحه اصلی

minium


معنی : شنگرف، گل اخری، شنجرف قرمز، اکسید قرمز، خاک سرخ، سرنج
معانی دیگر : (رنگ) شنگرفی، قرمز روشن، خاک سر، گل اخری بفرمول o4 pb3

انگلیسی به فارسی

سرنج، شنگرف، شنجرف قرمز، اکسید قرمز، خاک سرخ، گلاخری به فرمول Pb2+2Pb4+O4


حدس زدن، شنگرف، گل اخری، شنجرف قرمز، اکسید قرمز، خاک سرخ، سرنج


مترادف و متضاد

شنگرف (اسم)
vermilion, vermeil, cinnabar, minium, vermillion

گل اخری (اسم)
minium, ruddle, ocher, red ocher, raddle, yellow ocher

شنجرف قرمز (اسم)
minium

اکسید قرمز (اسم)
minium

خاک سرخ (اسم)
minium, ocher, ochre

سرنج (اسم)
putty, minium, red lead

جملات نمونه

1. The results show that the minium covering ratio is 25% when the caliber is a little less than the double diameter of particles (d).
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که نسبت پوشش minium ۲۵ % است هنگامی که کالیبر آن کمی کم تر از قطر دوتایی ذرات است (d)
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که نسبت پوشش Minium 25٪ است، زمانی که کالیبر کمی کمتر از قطر دو ذره (d) است

2. Which minium level of your considered hotel should be achieved?
[ترجمه ترگمان]کدام سطح minium از هتل مورد نظر شما باید به دست آید؟
[ترجمه گوگل]کدام سطح پایین هتل مورد نظر شما باید باشد؟

3. To solve the problem, a method of minium distortion in clustering is proposed.
[ترجمه ترگمان]برای حل این مشکل، روشی از اعوجاج minium در خوشه بندی پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]برای حل این مشکل، روش اعوجاج کمینه در خوشه بندی پیشنهاد شده است

4. Higher package price and minium stay will be applied for hotel stay during the specified period.
[ترجمه ترگمان]قیمت بسته های بالاتر و اقامت minium برای اقامت در هتل ها در طول دوره مشخص شده اعمال خواهد شد
[ترجمه گوگل]هزینه اقامت در بالاترین قیمت و اقامت کمتری برای اقامت در هتل در طول مدت مشخص شده اعمال خواهد شد

5. Options are sun roof, alu minium wheels, six way speakers with CD player, leather seats, etc.
[ترجمه ترگمان]گزینه ها عبارتند از: سقف خورشید، alu minium، شش راه speakers با پخش کننده سی دی، صندلی چرمی و غیره
[ترجمه گوگل]گزینه ها عبارتند از سقف آفتاب، چرخ های آلومینیومی، شش اسپیکر با CD پخش، صندلی های چرمی و غیره

6. Our minium deposit for a savings accout is 100 dollars.
[ترجمه ترگمان]ذخیره minium ما برای ذخیره پس انداز ۱۰۰ دلار است
[ترجمه گوگل]سپرده اولیه ما برای حساب پس انداز 100 دلار است

7. After we presented a new architecture called Minium Operating Unit-Based (MOUB), we also designed and implement a microprocessor model of MOUB.
[ترجمه ترگمان]بعد از ارایه یک معماری جدید به نام واحد عملیاتی Minium (MOUB)، ما همچنین یک مدل microprocessor از MOUB را طراحی و اجرا کردیم
[ترجمه گوگل]پس از ارائه یک معماری جدید به نام Minium Operating Unit Based (MOUB)، ما همچنین مدل ریزپردازنده MOUB را طراحی و پیاده سازی کردیم

8. Typically you would need a minium of $2500 to open a standard size forex account.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول شما برای باز کردن یک حساب استاندارد به مبلغ ۲۵۰۰ دلار نیاز دارید
[ترجمه گوگل]به طور معمول شما یک مبلغ معادل 2500 دلار برای باز کردن حساب استاندارد فارکس forex دارید

9. The name derives from the minium, or red lead, used to emphasize initial letters in medieval illuminated manuscripts.
[ترجمه ترگمان]نام برگرفته از minium یا سرب قرمز است که برای تاکید بر حروف اولیه در نسخه های خطی illuminated قرون وسطی بکار می رود
[ترجمه گوگل]این نام از minium یا سرب قرمز استفاده می شود که برای تأکید بر حروف اول در نسخ خطی روشنایی قرون وسطی مورد استفاده قرار می گیرد

10. The red color was usually produced by use of a red kind of lead and it was the Latin name of this red lead that gave the color its name because the lead was called minium.
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز معمولا با استفاده از نوع قرمز سرب تولید می شد و نام لاتین این سرب قرمز بود که نام خود را به این دلیل که سرب minium نامیده می شد، می داد
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز معمولا با استفاده از نوع قرمز سرب تولید شد و نام لاتین این سرب قرمز رنگ بود که نام آن رنگ بود چرا که سرنام minium نامگذاری شد

11. Because of the limitation of image reconstruction theory, the spatial resolution and random dispersion of CT value determine the minium measuring size of Industrial Computed Tomography(ICT).
[ترجمه ترگمان]با توجه به محدودیت تئوری بازسازی تصویر، تفکیک مکانی و پراکندگی تصادفی ارزش CT the اندازه اندازه گیری شده از روش محاسبه شده صنعتی (ICT)را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به محدودیت تئوری بازسازی تصویر، وضوح فضایی و پراکندگی تصادفی مقدار CT، اندازه اندازه Minium را با استفاده از توموگرافی کامپیوتری صنعتی (ICT) تعیین می کند

12. According to the principle, of energy and loss, the steam control condition for minium life loss was established. The application of this condition was preliminarily explored.
[ترجمه ترگمان]طبق این اصل، از نظر انرژی و از دست دادن، شرایط کنترل بخار برای کاهش تلفات جانی دوباره برقرار شده است کاربرد این شرط مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل، انرژی و از دست دادن، شرایط کنترل بخار برای از دست دادن زندگی minium ایجاد شد استفاده از این شرایط به طور پیشگیرانه مورد بررسی قرار گرفت

13. On the basis of analysing their features of separate or simultaneous coduction, a technological route to build database and compile map simultaneously with minium cost is researched.
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز ویژگی های آن ها از coduction جداگانه یا همزمان، یک مسیر تکنولوژیکی برای ایجاد پایگاه داده و کامپایل همزمان با هزینه minium مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل ویژگی های خود را از تقسیم جداگانه یا همزمان، یک مسیر تکنولوژیکی برای ساخت پایگاه داده و کامپایل نقشه به طور همزمان با هزینه minium مورد بررسی قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

خرده نگاری ، مینیاتوری


کلمات دیگر: