1. Nothing on day three, but watch for fish excreta.
[ترجمه ترگمان]، روز سوم هیچی نیست ولی حواست به ماهی excreta باشه
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در روز سه، اما برای دفع ماهی تماشا کنید
2. Fish package their excreta into a thin gelatinous tube before disposal.
[ترجمه ترگمان]ماهی بسته خود را در یک لوله نازک gelatinous قبل از مصرف بسته بندی می کند
[ترجمه گوگل]ماهی قبل از دفع مجدد، مجرای ادرار خود را در یک لوله ژلاتینی نازک قرار می دهد
3. They do not feed on fish excreta and waste matter.
[ترجمه ترگمان]آن ها غذای ماهی و مواد زائد را تغذیه نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی دفع اسیدهای ماهی و مواد زائد تغذیه نمی کنند
4. All excreta is eventually metabolized, often by forms of life that are very different from those that produced it.
[ترجمه ترگمان]همه excreta در نهایت metabolized هستند، اغلب با اشکال زندگی که بسیار متفاوت از آن هایی هستند که آن را تولید می کنند
[ترجمه گوگل]تمام دفع ادرار در نهایت متابولیزه می شود، اغلب به شکل های زندگی است که بسیار متفاوت از آنهایی است که آن را تولید می کنند
5. On one occasion excreta was placed in the fridge and there was an unexplained minor fire.
[ترجمه ترگمان]یک دفعه excreta را در یخچال گذاشته بودند و یک آتش سوزی کوچک و غیرقابل توضیحی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در یک مورد مجرای ادرار در یخچال گذاشته شد و یک آتش غیر قابل توضیح وجود داشت
6. The excreta not because of weightlessness, but will scatter to the installment outside.
[ترجمه ترگمان]The نه به خاطر بی وزنی، بلکه به قسط بیرون پراکنده می شود
[ترجمه گوگل]اکستنشن نه به دلیل وزنی بودن، بلکه به قسمت خارج از قسمت پراکنده می شود
7. The excreta of humans and land animals contain soluble refractory organic matter.
[ترجمه ترگمان]The انسان ها و حیوانات زمین حاوی مواد آلی محلول soluble هستند
[ترجمه گوگل]عصاره انسان و حیوانات سرزمین حاوی مواد آلی مقاوم در برابر محلول است
8. The collected excreta are homogenized, dried and finely ground.
[ترجمه ترگمان]The جمع آوری شده یکدست، خشک و دقیق هستند
[ترجمه گوگل]عصاره جمع آوری شده هموژنیزه می شود، خشک و ریزه کاری می شود
9. Unilateral nasal white or grey neoplasms with continuous excreta or foul smell and nasal vestibule anabrosis should be first considered to be possible secondary nasal stones of nasal foreign bodies.
[ترجمه ترگمان]یک ماده در بینی یک جانبه و یا بوی زننده و یا بوی زننده و مجاری بینی، باید ابتدا به عنوان حفره های بینی در مجاری بینی و مجاری بینی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]ابتلا به نئوپلاسم های سفید و یا خاکستری بینی یک طرفه با دفع مداوم و یا ضعف مداوم و آنابروسی وستیو بینی، باید در ابتدا به نظر برسد که ممکن است سنگ های ثانویه بینی از بدن خارجی خارجی بینی باشد
10. Nitrogen turnover from grazing livestock excreta is the key process in the nitrogen cycle of pasture ecosystems.
[ترجمه ترگمان]جابجایی نیتروژن از چریدن دام ها، فرآیندی مهم در چرخه نیتروژن اکوسیستم ها می باشد
[ترجمه گوگل]گردش نیتروژن از دفع دام حیوانی فرآیند کلیدی در چرخه نیتروژن اکوسیستم های مرتعی است
11. The excreta of aquatic animals - fish, frogs, turtles, snakes, etc - contain similar refractory materials.
[ترجمه ترگمان]استفاده از حیوانات آبزی - ماهی، قورباغه ها، لاک پشت ها، مارها و غیره - حاوی مواد refractory مشابه است
[ترجمه گوگل]دفع حیوانات آبزی - ماهی، قورباغه ها، لاک پشت ها، مار ها و غیره - حاوی مواد نسوز مشابه است
12. Another example is the water-borne pathogen Cryptosporidium, a minute organism found in the excreta of farm animals.
[ترجمه ترگمان]مثال دیگر پاتوژن ها، یک ارگانیسم minute که در the حیوانات مزرعه یافت می شود
[ترجمه گوگل]مثال دیگر یک پاتوژن منتقل شده از آب Cryptosporidium است، یک ارگانیزم دقیقه در دفع حیوانات مزرعه یافت می شود
13. Many prisoners spread their cell walls with their own excreta.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زندانیان دیواره ای سلولی خود را با excreta خود گسترش دادند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زندانیان دیواره سلولی خود را با دفع ادرار خود منتشر می کنند
14. Humans usually become infected with Lassa virus from exposure to excreta of infected Mastomys.
[ترجمه ترگمان]انسان ها معمولا از قرار گرفتن در معرض سرایت ویروس Mastomys آلوده به ویروس Lassa آلوده می شوند
[ترجمه گوگل]انسانها معمولا با آلوده شدن ویروس لسا از مواجهه با دفع مازاد آلوده آلوده می شوند