کلمه جو
صفحه اصلی

hourglass


معنی : ساعت شنی، ساعت ریگی
معانی دیگر : گاهسنج شنی، گاهسنج آبی، ساعت ریگى

انگلیسی به فارسی

ساعت ریگی، ساعت شنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that measures time by channeling a quantity of sand or mercury through a narrow opening between two larger glass bulbs in exactly one hour.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having a relatively slim waist or midsection; shaped like an hourglass.

• device for measuring time which consists of two glass bulbs joined by a narrow passage through which a quantity of sand or mercury passes in one hour
an hourglass is a device that is used to measure an hour of time. it has two linked glass sections, and sand flows slowly from the top one into the lower one, taking an hour to do so.

مترادف و متضاد

ساعت شنی (اسم)
hourglass, sandglass

ساعت ریگی (اسم)
hourglass, sandglass

جملات نمونه

1. Love is like an hourglass, with the heart filling up as the brain empties. Jules Renard
[ترجمه ترگمان]عشق مثل یک ساعت شنی است، با قلب پر کردن قلب \" جولز \" رنارد
[ترجمه گوگل]عشق مثل یک ساعت کریسمس است و قلب آن را به عنوان مغز خالی می کند ژول Renard

2. Memory is the hourglass of time, slowly become memories of old.
[ترجمه ترگمان]حافظه ساعت شنی زمان است و به آرامی خاطرات قدیمی می شود
[ترجمه گوگل]حافظه ساعت قدیم زمان است، به آرامی خاطرات قدیمی می شود

3. The sandglass remembers the time we lost. The hourglass forget, we broken unease.
[ترجمه ترگمان]sandglass یاد زمانی رو که از دست دادیم رو یادشه ساعت شنی فراموش کرد، ما ناراحت شدیم
[ترجمه گوگل]Sandglass به یاد زمانی که ما از دست دادیم ساعت کثیف را فراموش کردیم، ناامید شدیم

4. Instead of having an hourglass figure, whose curves suggested motherhood and domesticity, she was boyishly slim.
[ترجمه ترگمان]به جای داشتن یک ساعت شنی که انحنای آن پیشنهاد مادر شدن و زندگی خانوادگی را می داد، او بسیار لاغر بود
[ترجمه گوگل]به جای داشتن یک عصر یخبندان، منحنی هایی که مادر و زاد و ولد را پیشنهاد می کردند، او پسرانه باریک بود

5. Like sand in an hourglass, simultaneously pulled in both directions by the mysterious appetite of a two-headed gravity.
[ترجمه ترگمان]مانند ماسه در ساعت شنی هر دو طرف را با اشتهای عجیبی که دو سر داشت از هر دو طرف می کشید
[ترجمه گوگل]شبیه شن و ماسه در ساعت شن و ماسه، به طور همزمان در اشتباه اسرار آمیز گرانش دوجانبه در هر دو جهت کشیده شده است

6. The sand has run out of the hourglass.
[ترجمه ترگمان]ماسه از ساعت شنی خارج شده است
[ترجمه گوگل]شن و ماسه از شن و ماسه خارج شده است

7. A black widow spider has a distinctive red hourglass marking on its stomach.
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت سیاه پوست، یک ساعت شنی قرمز را روی شکمش مشخص می کند
[ترجمه گوگل]یک عنکبوت بیوه سیاه دارای علامت قرمز رنگ قرمز مشخص بر روی معده است

8. An hourglass was an instrument used to measure time in ancient times.
[ترجمه ترگمان]ساعت شنی ابزاری بود که برای اندازه گیری زمان در زمان های باستان مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]یک ساعت شن و ماسه ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری زمان در دوران باستان بود

9. The hourglass empties swiftly and delay could be deadly.
[ترجمه ترگمان]ساعت شنی به سرعت خالی می شود و تاخیر ممکن است مرگبار باشد
[ترجمه گوگل]ساعت جادویی به سرعت و به تاخیر افتادن می تواند مرگبار باشد

10. Hourglass remember, we forget the time.
[ترجمه ترگمان]یادت باشه، ما زمان را فراموش می کنیم
[ترجمه گوگل]ساعت هفت به یاد داشته باشید، زمان را فراموش میکنیم

11. Hourglass? Female, because over time, the weight can shift to the bottom.
[ترجمه ترگمان]Hourglass؟ ماده، چون در طول زمان، وزن می تواند به پایین تغییر کند
[ترجمه گوگل]ساعت مچی؟ زن، زیرا در طول زمان، وزن می تواند به پایین حرکت کند

12. Hourglass love, unnoticed, is never extinguished the lights.
[ترجمه ترگمان]عشق بدون توجه، بدون جلب توجه، هرگز چراغ ها را خاموش نمی کند
[ترجمه گوگل]عصر یخبندان، بدون توجه، هرگز چراغ ها را خاموش نمی کند

13. Use to add an hourglass for measuring time.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت شنی برای اندازه گیری زمان استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن hourglass برای اندازه گیری زمان استفاده کنید

14. On one side of the scales is an hourglass, which symbolizes the time factor.
[ترجمه ترگمان]در یک طرف مقیاس ها ساعت شنی است که نماد زمان است
[ترجمه گوگل]در یک طرف مقیاس یک ساعت شنی است که نماد عامل زمان است

15. Now research suggests that women with an hourglass figure are brighter and have cleverer children, too.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تحقیقات نشان می دهند که زنان با ساعت شنی درخشان تر و باهوش تر هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تحقیقات نشان می دهد که زنان دارای عینک شنوایی روشن تر و دارای فرزندان هوشمندتر نیز هستند

پیشنهاد کاربران

ظریف و شکننده

ساعت شنی


کلمات دیگر: