کلمه جو
صفحه اصلی

excise


معنی : مالیات غیر مستقیم، مالیات کالاهای داخلی، قطع کردن، مالیات بستن بر، شکافتن
معانی دیگر : (در اصل) مالیات، باژ، ساو، ستام، مالیات غیر مستقیم (مانند مالیات بر مواد خوراکی و سیگار و بنزین)، ناراست باژ (excise tax هم می گویند)، (حق الامتیازی که برای بهره برداری از برخی منابع یا پرداختن به برخی فعالیت ها به دولت پرداخت شود) عوارض، مالیات بهره برداری، (جراحی) بریدن ودرآوردن (غده یا عضو بدن)، برآری کردن، (از متن نوشتار یا فیلم و غیره) حذف کردن، ستردن

انگلیسی به فارسی

مالیات کالاهای داخلی، مالیات غیرمستقیم، مالیات بستن بر


قطع کردن یا بریدن با عمل جراحی


مالیات بر ارزش افزوده، مالیات غیر مستقیم، مالیات کالاهای داخلی، مالیات بستن بر، شکافتن، قطع کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tax levied on the manufacture or sale of certain goods within a nation or state.
مشابه: levy

- The state may increase the excise on alcoholic beverages.
[ترجمه ترگمان] دولت ممکن است مالیات نوشیدنی های الکلی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل] دولت ممکن است مالیات بر درآمد مشروبات الکلی را افزایش دهد

(2) تعریف: a tax levied on those obtaining licenses to perform certain jobs, sports, or the like; licensing fee.
مشابه: levy
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excises, excising, excised
• : تعریف: to levy an excise tax on.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excises, excising, excised
مشتقات: excisable (adj.), excision (n.)
• : تعریف: to remove by or as though by cutting; cut out.
مشابه: trim

• tax levied on the manufacture or sale of a product within a country
cut out, cut off; remove; impose an excise tax
excise is a tax that the government of a country puts on goods produced for sale in that country; a technical term.

مترادف و متضاد

مالیات غیر مستقیم (اسم)
excise, indirect tax

مالیات کالاهای داخلی (اسم)
excise

قطع کردن (فعل)
ablate, cut off, cut, disconnect, interrupt, intercept, out, rupture, burst, cross, operate, flick, excise, cleave, fell, discontinue, traverse, intermit, exsect, excide, exscind, hew, leave off, put by, retrench, skive, stump, snip off

مالیات بستن بر (فعل)
levy, assess, excise, impose, scot

شکافتن (فعل)
fracture, rift, dispart, excise, split, rive, pierce, chink, slot, cleave, hackle, slit, fission, rip

tax on goods


Synonyms: customs, duty, import tax, levy, surcharge, tariff, toll


remove, delete


Synonyms: amputate, black out, blot out, blue pencil, cross out, cut, cut off, cut out, cut up, destroy, edit, elide, eradicate, erase, expunge, exscind, exsect, exterminate, extirpate, extract, gut, knock off, launder, lop off, resect, scissor out, scratch out, slash, stamp out, strike, trim, wipe out, X out


Antonyms: add, put in


جملات نمونه

1. Customs and excise receipts rose 5 per cent.
[ترجمه ترگمان]درآمد گمرک و گمرک ۵ درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]رسید گمرک و مالیات غیر مستقیم 5 درصد افزایش یافت

2. The excise on beer was increased under the last government.
[ترجمه ترگمان]مالیات آبجو در آخرین دولت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارزش افزوده در آبجو تحت آخرین دولت افزایش یافت

3. The abolition of excise duty in 185heralded a period of growth and prosperity for the soap industry.
[ترجمه ترگمان]لغو عوارض گمرکی در ۱۸۵، حاکی از یک دوره رشد و رونق صنعت صابون بود
[ترجمه گوگل]لغو وظیفه مالیات غیر مستقیم در سال 185 یک دوره رشد و رفاه برای صنعت صابون بود

4. H M Customs and Excise confirmed yesterday that they had to be implemented by 1 January 1990.
[ترجمه ترگمان]گمرک و گمرک روز گذشته تایید کردند که باید تا ۱ ژانویه ۱۹۹۰ اجرا شوند
[ترجمه گوگل]H M Customs and Excise روز گذشته تأیید کرد که باید آنها را تا 1 ژانویه 1990 به اجرا درآورد

5. No obvious explanation was available and Customs and Excise raised an assessment.
[ترجمه ترگمان]هیچ توضیح آشکاری در دسترس نبود و گمرک و گمرک یک ارزیابی را مطرح کردند
[ترجمه گوگل]هیچ توضیحی واضح در دسترس نبود و گمرک و کالای خصوصی ارزیابی را مطرح کردند

6. Customs and Excise men investigating the import of obscene material swooped on the home of bearded Paul Bradburn.
[ترجمه ترگمان]ماموران گمرک و گمرک در حال بررسی وارد کردن مواد مستهجن از خانه پاول Bradburn بودند
[ترجمه گوگل]گمرک و کالاهای گمرکی واردات کالاهای ناخوشایند را در خانه پل Ridburn ریش گذاشت

7. The excise tax, a provision in the bill, will go into effect seven days later.
[ترجمه ترگمان]مالیات غیرمستقیم، که در این لایحه ارائه می شود، هفت روز بعد به اجرا در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]مالیات مالیات غیر مستقیم، مقرری در این لایحه، هفت روز بعد اجرا خواهد شد

8. This means that excise duty revenue from alcoholic drinks is not buoyant.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که مالیات بر درآمد از نوشیدنی های الکلی، شناور نیست
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که درآمد مشمول مالیات غیر قانونی از نوشیدنی های الکلی ناپایدار است

9. The present one left vehicle excise duties at £100, unchanged for the fifth year running.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر قیمت یک وسیله نقلیه در ۱۰۰ پوند در سال پنجم تغییر نکرده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یکی از وظایف مالیات بر ارزش افزوده را از 100 پوند به دست آورد، بدون تغییر برای سال پنجم

10. The excise officer measures the amount of fermentable material - malt and other sugars - in the wort.
[ترجمه ترگمان]این مامور مالیات مقدار قابل تخمیر، مالت و دیگر قندها را در wort اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]افسر مالیات بر ارزش افزوده میزان مواد قابل اشتعال - مالت و سایر قندها را در کودها اندازه گیری می کند

11. Even in the eighteenth century excise returns reveal that 12 big London breweries accounted for 25 percent of the national production.
[ترجمه ترگمان]حتی در قرن هجدهم، excise نشان داد که ۱۲ کارخانه بزرگ London ۲۵ درصد از تولید ملی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]حتی در قرن هجدهم، درآمد مالیاتی نشان می دهد که 12 کارخانه شیرینی فروشی در لندن 25 درصد تولید ملی را تشکیل می دهند

12. Now he could no more excise it from his brain cells than he could sever his past from his future.
[ترجمه ترگمان]اکنون دیگر نمی توانست آن را از سلول های مغزش باز کند تا بتواند گذشته را از آینده خود جدا کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او نمی تواند آن را از سلول های مغزی خود را غیر مستقیم از او می تواند گذشته خود را از آینده خود را قطع

13. Mr. Banks Obviously Customs and Excise must be congratulated on its vigilance.
[ترجمه ترگمان]آقای بنکس ظاهرا گمرک و گمرک باید از هوشیاری خود تبریک بگویند
[ترجمه گوگل]آقای بانک ها، بدیهی است که گمرک و مالیات بر ارزش افزوده باید هشدار داد

14. The indirect taxes are collected by Customs and Excise.
[ترجمه ترگمان]مالیات غیرمستقیم با گمرک و گمرک جمع آوری می شود
[ترجمه گوگل]مالیات غیر مستقیم توسط گمرک و مالیات بر ارزش افزوده جمع آوری می شود

15. Meanwhile Customs and Excise is celebrating what it believes to be a significant blow to the drugs trade.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، گمرک و گمرک آنچه را که باور دارد ضربه قابل توجهی به تجارت مواد مخدر است را جشن می گیرند
[ترجمه گوگل]در عین حال گمرک و مالیات بر ارزش افزوده جشن می گیرند که به اعتقاد آن یک ضربه قابل توجه برای تجارت مواد مخدر است

John excised the tumor from the patient's head.

جان غده را از مغز بیمار درآورد.


The censor excised parts of the film.

سانسورچی بخشی از فیلم را زد.


پیشنهاد کاربران

excise tax - مالیات بر فروش ( در ایران به شکل کلی از همه نوع کالاها تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده دریافت می شود ) . این مالیات توسط فروشنده بسته به میزان خرید از برخی کالاها از خریدار اخذ می شود که فروشنده قبلاً آن را به دولت پرداخت کرده است و فروشنده بخشی یا کل این بار مالیاتی را بسته به امکان ( البته در یک اقتصاد بازارآزاد ) به خریدار منتقل می کند. از جمله مالیات های غیر مستقیم است که مؤدی مالیاتی به طور غیر مستقیم با دولت طرف می شود دولت به طور مستقیم ( مانند مالیات بر درآمد ) با مؤدی طرف نیست. در ایران مالیات بر دخانیات به طور خاص، در آمریکا و اروپا از مشروبات الکلی و بنزین از جمله این نوع مالیات هستند.

حذف کردن، پاک کردن، کنار گذاشتن، از شرش خلاص شدن،
get rid of, divest, dispose of, cut out, remove
, delete , cross out
it’s fine when that person is someone you can excise from your contact list, whose existence doesn’t impact on you on a daily basis.

بریدن و خارج ساختن



کلمات دیگر: