کلمه جو
صفحه اصلی

follow out


معنی : بانجام رساندن، دنبال کردن
معانی دیگر : به طور کامل انجام دادن، به اتمام رساندن، اخذ نتیجه

انگلیسی به فارسی

بانجام رساندن، اخذ نتیجه، دنبال کردن


دنبال کردن، بانجام رساندن


انگلیسی به انگلیسی

• carry out to the end; go out after someone

مترادف و متضاد

به انجام رساندن (فعل)
accomplish, complete, follow out, outwork, process

دنبال کردن (فعل)
trace, follow out, chase, course, pursue, track, persecute, continue, follow, dog

جملات نمونه

1. It is important to follow out the exact words of agreement.
[ترجمه ترگمان]مهم است که کلمات دقیق توافق را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که کلمات دقیق توافق را دنبال کنید

2. You follow out his instructions carefully.
[ترجمه ترگمان]دستورهای او را با دقت دنبال کنید
[ترجمه گوگل]شما دستورالعمل های خود را با دقت دنبال کنید

3. The police examination was thorougly followed out.
[ترجمه ترگمان]آزمایش پلیس نیز از میان رفته بود
[ترجمه گوگل]معاینه پلیس به شدت دنبال شد

4. She was followed out on to the patio by a fresh-faced, uniformed policeman.
[ترجمه ترگمان]او با یک پلیس یونیفرم پوش و یونیفرم پوش به حیاط خلوت وارد حیاط شد
[ترجمه گوگل]او به وسیله یک پلیس تازه وارد و یکپارچه به پاسیو منتقل شد

5. We must follow out the Party's policies and decisions.
[ترجمه ترگمان]ما باید سیاست ها و تصمیمات حزب را دنبال کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از سیاست ها و تصمیمات حزب پیروی کنیم

6. It is important to follow out the exact words of the agreement.
[ترجمه ترگمان]مهم است که کلمات دقیق توافقنامه را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که کلمات دقیق توافق را دنبال کنید

7. It is important that you follow out his instructions carefully.
[ترجمه ترگمان]مهم است که دستورالعمل های او را به دقت دنبال کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که به دقت از دستورالعمل خود پیروی کنید

8. It is important that we follow out his instructions carefully.
[ترجمه ترگمان]مهم است که دستورالعمل های او را به دقت دنبال کنیم
[ترجمه گوگل]مهم است که ما دستورالعمل های خود را با دقت دنبال کنیم

9. I began to follow out these lines.
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون رفتن از این سطور کردم
[ترجمه گوگل]من این خطوط را دنبال کردم

10. It is important to follow out the doctor's directions.
[ترجمه ترگمان]مهم است که دستورها پزشک را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که دستورالعمل پزشک را دنبال کنید

11. You just follow out your own ideas.
[ترجمه ترگمان]تو فقط ایده های خودت رو دنبال می کنی
[ترجمه گوگل]شما فقط ایده های خود را دنبال کنید


کلمات دیگر: