1. he was guiltless of the plot
او در توطئه دست نداشت.
2. The three men, determined, though guiltless, to die well, had all put on their Sunday suits.
[ترجمه ترگمان]سه مرد که بی گناه بودند، هر چند که بی گناه بود، همگی لباس های روز یکشنبه را پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]سه مرد، که هرچند گناهکار نبودند، به خوبی میمیرند، تا به حال لباسهای خود را برای یکشنبه گذاشته بودند
3. The guiltless freedom and profound family security that Maddy and Patrick enjoy speak eloquently for extended family.
[ترجمه ترگمان]آزادی بی گناه و امنیت خانواده عمیق که Maddy و پاتریک از آن لذت می برند، با فصاحت و بلاغت برای خانواده بسط یافته سخن می گویند
[ترجمه گوگل]آزادی بی گناه و امنیت عمیق خانواده که Maddy و Patrick از آن لذت می برند، به شکلی پر از خانواده های بزرگ صحبت می کنند
4. Guiltless Gourmet Baked Not Fried tortilla chips.
[ترجمه ترگمان]guiltless Gourmet Baked chips Fried tortilla نیست
[ترجمه گوگل]چیپس چغندر قهوه ای پخته شده بدون ذوق خورده
5. The United States itself would not be guiltless.
[ترجمه ترگمان]خود آمریکا بی گناه است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده خود به خودی گناهکار نخواهد بود
6. Yet he felt guiltless, breaking the promises he had made himself.
[ترجمه ترگمان]با این حال احساس گناه می کرد و قولی را که به او داده بود شکست
[ترجمه گوگل]با این حال، او احساس بی گناه کرد، وعده هایی را که خود ساخته بود شکست
7. I am guiltless of offending him.
[ترجمه ترگمان]من از این که او را رنجانده بودم به خود لرزیدم
[ترجمه گوگل]من گناهکارانه از او نیستم
8. Nor were governments guiltless in this matter.
[ترجمه ترگمان]دولت بی تقصیر در این زمینه نبود
[ترجمه گوگل]در این زمینه دولتها گناهکار نبودند
9. Desdemona. A guiltless death I die.
[ترجمه ترگمان]دزد مونا قبل از مرگ من مرگ را اعلام خواهم کرد
[ترجمه گوگل]دزدمونا مرگ بی گناه من میمیرم
10. I, however, feel guiltless about taking advantage when someone is down, and Vegas is way down.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که کسی پایین می آید، احساس گناه می کنم، و لاس وگاس در حال پایین رفتن است
[ترجمه گوگل]من، با این حال، احساس گناه در مورد استفاده از زمانی که کسی پایین است، و وgas است راه پایین است
11. And many worthy and chaste dames even thus, All guiltless, meet reproach.
[ترجمه ترگمان]و بسیاری از آن خانم های محترم و پاک دامن تا این گونه، همه گناهان را با ملامت ملاقات می کنند
[ترجمه گوگل]و بسیاری از شهروندان با ارزش و شایسته حتی در این صورت همگی گناهکارند
12. And still more often the condemned is the burden bearer for the guiltless and unblamed.
[ترجمه ترگمان]و در عین حال اغلب محکوم به گناه for و unblamed است
[ترجمه گوگل]و هنوز هم اغلب محکوم، بار مسئولانه برای افراد بی گناه و ناخوشایند است
13. And David said to Abishai, Destroy him not: for who can stretch forth his hand against the LORD's anointed, and be guiltless ?
[ترجمه ترگمان]و دیوید به Abishai گفت: نابودش کن، چون که چه کسی می تواند دست خود را در برابر لرد سیاه دراز کند و بی گناه باشد؟
[ترجمه گوگل]و داوود به ابشعی گفت: «او را نابود نکن، زیرا کسی که می تواند دستش را بر روی مسیح خداوند بکشد و بی گناه باشد؟
14. The clocks go back tomorrow, which means an extra, delicious, guiltless hour in bed.
[ترجمه ترگمان]فردا ساعت پس از ساعت خواب، ساعتی که در رختخواب است، ساعت به خیر و خوشی پیش خواهد رفت
[ترجمه گوگل]ساعتها فردا برگردانده می شود که به معنی ساعت اضافی، خوشمزه و گناهکار در رختخواب است