کلمه جو
صفحه اصلی

greenhorn


معنی : مبتدی، نوچه، ادم خام یا ناشی، ادم تازه کار
معانی دیگر : تازه کار، بی تجربه، خام دست، (نادر) مهاجر تازه وارد

انگلیسی به فارسی

greenhorn، ادم خام یا ناشی، مبتدی، نوچه، ادم تازه کار


نوچه، آدم تازه کار، مبتدی، آدم خام یا ناشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a youthful or inexperienced person.
مشابه: naif, novice

(2) تعریف: one who can be easily tricked; gullible person.
مشابه: dupe

• inexperienced new arrival; beginner, novice; gullible person, one who can be easily tricked or deceived
a greenhorn is someone who has recently come to live in america; used in american english, an informal word.
a greenhorn is also a person who has had very little experience of life or of a particular job; an informal word.

مترادف و متضاد

مبتدی (اسم)
abecedarian, beginner, novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, youngling

نوچه (اسم)
novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, pupa

ادم خام یا ناشی (اسم)
greenhorn

ادم تازه کار (اسم)
greenhorn

inexperienced person


Synonyms: amateur, apprentice, babe, beginner, colt, hayseed, ingénue, learner, naif, neophyte, newcomer, new hand, novice, recruit, rube, simpleton, tenderfoot, tyro, virgin


Antonyms: expert, professional


جملات نمونه

1. The greenhorns headed out to the corral for their first ride.
[ترجمه ترگمان]یک کشیش ساده لوح برای اولین سواری به اصطبل رفت
[ترجمه گوگل]برای اولین بار سوار سبزها به سمت مرجانی رفتند

2. The greenhorn lacked the skills they he would need to live in the hard rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بودند که او برای زندگی در کشوری سخت سخت نیاز داشت
[ترجمه گوگل]Greenhorn فاقد مهارت هایی بود که او در کشور سخت سخت زندگی می کرد

3. About 100 years ago, greenhorn was a popular expression in the American Westwest.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ سال پیش، greenhorn یک چهره محبوب در the آمریکایی بود
[ترجمه گوگل]حدود 100 سال پیش، سبز هورن بیان عظیمی در غرب غرب آمریکا بود

4. Now ubiquitous, Jang is the caretaker-mentor while Kim's greenhorn youngest son, Kim Jong-un, is belatedly groomed as dauphin.
[ترجمه ترگمان]اکنون همه جا حاضر، جنگ رهبر سرپرست است، در حالی که جوان ترین پسرش، کیم جونگ اون، به طور اتفاقی به عنوان یک پسر به کار برده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه جا، جانگ سرپرست و مربی است، در حالی که جوان ترین پسر پسر کیم، کیم جونگ اون، به طور ناگهانی به عنوان dauphin نگهداری می شود

5. For a newcomer, a so-called greenhorn, there is nothing he can do, especially since the workmen are mostly Irish and one must speak English well in order to keep a tight rein on them.
[ترجمه ترگمان]برای یک تازه وارد، یک آدم تازه کار احمق، کاری از دست او بر نمی آید، مخصوصا از وقتی که کارگرها بیشتر ایرلندی هستند و باید انگلیسی حرف بزنند
[ترجمه گوگل]برای یک تازه وارد، به اصطلاح سبز هورن، چیزی که او می تواند انجام دهد، به ویژه از آنجایی که کارگران اکثرا ایرلندی هستند و باید به خوبی انگلیسی صحبت کنند تا بتوانند از آنها به شدت صحبت کنند

6. About 100 years ago, greenhorn was a popular expression in the American west.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ سال پیش، greenhorn یک تجلی محبوب در غرب آمریکا بود
[ترجمه گوگل]حدود 100 سال پیش، سبز هورن بیان عظیمی در غرب آمریکا بود

7. The greenhorn lack lacked the skills who he would need to live in rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بوده که برای زندگی در کشورهای سخت نیاز خواهد داشت
[ترجمه گوگل]فقدان سبزورن مهارتهایی داشت که نیاز به زندگی در کشور خشن دارد

8. The greenhorn lacked the skills he would need to live in the hard, rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بود که برای زندگی در کشوری سخت و سخت نیاز داشت
[ترجمه گوگل]Greenhorn مهارت های لازم برای زندگی در کشور سخت و خشن را نداشت

9. He is a greenhorn in this field.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه یک آدم تازه کار است
[ترجمه گوگل]او در این زمینه یک گلوله سبز است

10. That greenhorn is still wet behind the ears.
[ترجمه ترگمان]این آدم تازه کار هنوز از پشت گوش های خیس است
[ترجمه گوگل]این سبز هورن هنوز در گوشهایش مرطوب است

11. Ha ! Ha ! You're a proper greenhorn, aren't you!
[ترجمه ترگمان]ها! ها! تو آدم تازه کار هستی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]ولز! ولز! شما یک گل سرخ مناسب هستید، نه!

12. Don't take advantage of the greenhorn.
[ترجمه ترگمان]از آن آدم تازه کار سو استفاده نکن
[ترجمه گوگل]استفاده از گلبرگ را نپذیرید

13. There's nothing funnier than watching a greenhorn in action.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خنده دارتر از تماشای یک آدم تازه کار در کار نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی جالبتر از تماشای یک گلدان در عمل نیست

14. A greenhorn who has gotten burned may ask for a guru's track record.
[ترجمه ترگمان]A که به شدت سوخته است، ممکن است درخواست یک آموزگار را داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک سبزورن که سوخته شده است ممکن است برای یک رکورد گورو بخواهد


کلمات دیگر: