1. The greenhorns headed out to the corral for their first ride.
[ترجمه ترگمان]یک کشیش ساده لوح برای اولین سواری به اصطبل رفت
[ترجمه گوگل]برای اولین بار سوار سبزها به سمت مرجانی رفتند
2. The greenhorn lacked the skills they he would need to live in the hard rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بودند که او برای زندگی در کشوری سخت سخت نیاز داشت
[ترجمه گوگل]Greenhorn فاقد مهارت هایی بود که او در کشور سخت سخت زندگی می کرد
3. About 100 years ago, greenhorn was a popular expression in the American Westwest.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ سال پیش، greenhorn یک چهره محبوب در the آمریکایی بود
[ترجمه گوگل]حدود 100 سال پیش، سبز هورن بیان عظیمی در غرب غرب آمریکا بود
4. Now ubiquitous, Jang is the caretaker-mentor while Kim's greenhorn youngest son, Kim Jong-un, is belatedly groomed as dauphin.
[ترجمه ترگمان]اکنون همه جا حاضر، جنگ رهبر سرپرست است، در حالی که جوان ترین پسرش، کیم جونگ اون، به طور اتفاقی به عنوان یک پسر به کار برده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همه جا، جانگ سرپرست و مربی است، در حالی که جوان ترین پسر پسر کیم، کیم جونگ اون، به طور ناگهانی به عنوان dauphin نگهداری می شود
5. For a newcomer, a so-called greenhorn, there is nothing he can do, especially since the workmen are mostly Irish and one must speak English well in order to keep a tight rein on them.
[ترجمه ترگمان]برای یک تازه وارد، یک آدم تازه کار احمق، کاری از دست او بر نمی آید، مخصوصا از وقتی که کارگرها بیشتر ایرلندی هستند و باید انگلیسی حرف بزنند
[ترجمه گوگل]برای یک تازه وارد، به اصطلاح سبز هورن، چیزی که او می تواند انجام دهد، به ویژه از آنجایی که کارگران اکثرا ایرلندی هستند و باید به خوبی انگلیسی صحبت کنند تا بتوانند از آنها به شدت صحبت کنند
6. About 100 years ago, greenhorn was a popular expression in the American west.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ سال پیش، greenhorn یک تجلی محبوب در غرب آمریکا بود
[ترجمه گوگل]حدود 100 سال پیش، سبز هورن بیان عظیمی در غرب آمریکا بود
7. The greenhorn lack lacked the skills who he would need to live in rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بوده که برای زندگی در کشورهای سخت نیاز خواهد داشت
[ترجمه گوگل]فقدان سبزورن مهارتهایی داشت که نیاز به زندگی در کشور خشن دارد
8. The greenhorn lacked the skills he would need to live in the hard, rough country.
[ترجمه ترگمان]The فاقد مهارت هایی بود که برای زندگی در کشوری سخت و سخت نیاز داشت
[ترجمه گوگل]Greenhorn مهارت های لازم برای زندگی در کشور سخت و خشن را نداشت
9. He is a greenhorn in this field.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه یک آدم تازه کار است
[ترجمه گوگل]او در این زمینه یک گلوله سبز است
10. That greenhorn is still wet behind the ears.
[ترجمه ترگمان]این آدم تازه کار هنوز از پشت گوش های خیس است
[ترجمه گوگل]این سبز هورن هنوز در گوشهایش مرطوب است
11. Ha ! Ha ! You're a proper greenhorn, aren't you!
[ترجمه ترگمان]ها! ها! تو آدم تازه کار هستی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]ولز! ولز! شما یک گل سرخ مناسب هستید، نه!
12. Don't take advantage of the greenhorn.
[ترجمه ترگمان]از آن آدم تازه کار سو استفاده نکن
[ترجمه گوگل]استفاده از گلبرگ را نپذیرید
13. There's nothing funnier than watching a greenhorn in action.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خنده دارتر از تماشای یک آدم تازه کار در کار نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی جالبتر از تماشای یک گلدان در عمل نیست
14. A greenhorn who has gotten burned may ask for a guru's track record.
[ترجمه ترگمان]A که به شدت سوخته است، ممکن است درخواست یک آموزگار را داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک سبزورن که سوخته شده است ممکن است برای یک رکورد گورو بخواهد