کلمه جو
صفحه اصلی

respectability


معنی : احترام
معانی دیگر : اشخاص محترم، محترمان، (جمع) رعایت ادب، ملاحظه کاری، تواضع، آبرو، آبرومندی، حیثیت، حرمت، ارجمندی

انگلیسی به فارسی

احترام


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition or quality of having a good reputation and social standing.
مشابه: decency

- He lost respectability once the scandal was uncovered.
[ترجمه ترگمان] وقتی رسوایی آشکار شد، آب رو از دست داد
[ترجمه گوگل] هنگامی که رسوایی کشف شد، احترام خود را از دست داد
- The parents had worked hard for respectability in their community and they were determined to protect it.
[ترجمه ترگمان] والدین در جامعه خود سخت کار می کردند و مصمم بودند از آن محافظت کنند
[ترجمه گوگل] والدین برای احترام به جامعه خود سخت تلاش کردند و مصمم بودند از آن محافظت کنند

• quality of being respectable, honorableness, worthiness of esteem

مترادف و متضاد

احترام (اسم)
tribute, regard, deference, honor, greeting, respect, obeisance, curtsey, curtsy, reverence, respectability, revere

جملات نمونه

1. lapse from respectability
از احترام افتادن

2. the city's respectability
اشخاص محترم شهر

3. The country has again achieved international respectability after years of isolation.
[ترجمه ترگمان]این کشور پس از سال ها انزوا دوباره به شهرت بین المللی دست یافته است
[ترجمه گوگل]کشور پس از سالها انزوای دوباره به اهمیت بین المللی رسیده است

4. His super-clean image gave a veneer of respectability to the new professional set-up.
[ترجمه ترگمان]تصویر عالی او ظاهر احترام آمیز را به مجموعه حرفه ای جدید داد
[ترجمه گوگل]تصویر فوق العاده تمیز او روکش احترام به تنظیم حرفه ای جدید

5. The respectability of youth lies in their courage and great expectations.
[ترجمه ترگمان]آبروی جوانان در شجاعت و انتظارات زیاد است
[ترجمه گوگل]احترام جوانان به شجاعت و انتظارات آنها بستگی دارد

6. Alternative medicine has only just started to gain respectability in our society.
[ترجمه ترگمان]پزشکی جایگزین تازه شروع به جلب احترام در جامعه ما کرده است
[ترجمه گوگل]طب جایگزین فقط شروع به احترام در جامعه ما کرده است

7. He is now respectability incarnate.
[ترجمه ترگمان]حالا او مثل یک آدم محترم است
[ترجمه گوگل]او اکنون ارادتمندانه است

8. The theory has now gained scientific respectability.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر این نظریه کام لا محترم و محترم به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این تئوری اکنون به اهمیت علمی رسیده است

9. His pornography was covered by a veil of respectability.
[ترجمه ترگمان]pornography او را با نقاب احترام پوشانده بودند
[ترجمه گوگل]پورنوگرافی او پوشیده از احترام بود

10. He longed to throw off the mask of respectability.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست این نقاب احترام را از خود دور کند
[ترجمه گوگل]او تمایل داشت تا ماسک احترام را از بین ببرد

11. Psychology has recently gained the respectability it should always have had with respect to pain, for two completely irrelevant reasons.
[ترجمه ترگمان]روان شناسی، به تازگی این احترام را به دست آورده است که همیشه باید با توجه به درد، به دو دلیل کاملا بی ربط، داشته باشد
[ترجمه گوگل]روانشناسی به تازگی به عنوان یکی از دلایلی کاملا نامناسب به آن احترام می گذارد که همیشه باید در رابطه با درد به دست آورد

12. But non-silly respectability is an important qualification for power.
[ترجمه ترگمان]اما این احترام غیر احمقانه یک صلاحیت مهم برای قدرت است
[ترجمه گوگل]اما احترام غیر احمقانه یک امتیاز مهم برای قدرت است

13. They too oppose it, for reasons of respectability, but their opposition is less than impassioned.
[ترجمه ترگمان]آن ها هم با آن مخالفت می کنند، به دلایل احترام، اما مخالفت آن ها کم تر از احساسات پرشور است
[ترجمه گوگل]آنها با توجه به احترام به آن مخالف هستند، اما مخالفت آنها کمتر از مشتاقانه است

14. Often they are cloaked in the respectability of scientific terminology or social acceptability.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها در پوشش اصطلاحات علمی یا مقبولیت اجتماعی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]اغلب آنها در احترام اصطلاحات علمی یا پذیرش اجتماعی مخفی هستند

15. Had critical respectability and box-office success made Lucas bankable?
[ترجمه ترگمان]آیا این مقام و مقام و مقام و مقام و مقام و مقام و مقام شرکت لوکاس bankable را به خود جلب کرده بود؟
[ترجمه گوگل]آیا احترام انتقادی و موفقیت جعبه دفتر لوکاس بود؟

the city's respectability

اشخاص محترم شهر


those respectabilities that make group life bearable

آن ملاحظه‌کاری‌هایی که زندگی دسته‌جمعی را تحمل‌پذیر می‌کند



کلمات دیگر: