1. Regarding insentient beings, are they able to recover their spirits?
[ترجمه ترگمان]با توجه به insentient، آیا می توانند روحیه خود را بهبود بخشند؟
[ترجمه گوگل]در مورد موجودات نادان، آیا آنها توانایی روحیه خود را دارند؟
2. If the chance does not arise, the spiritual nature will forever be incomplete and one will become an insentient thing, much like wood or grass.
[ترجمه ترگمان]اگر این فرصت بوجود نیاید، طبیعت روحانی تا ابد ناقص خواهد بود و انسان به چیز insentient تبدیل خواهد شد که بیشتر شبیه چوب یا علف خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر شانس ایجاد نشود، طبیعت روحانی برای همیشه ناقص خواهد بود و یک چیز غیرقابل پیش بینی تبدیل خواهد شد، مانند چوب یا علف
3. The pain destroyed their soul and froze their mind in insentient panic.
[ترجمه ترگمان]درد روح آن ها را نابود کرد و ذهن خود را در وحشت insentient منجمد ساخت
[ترجمه گوگل]درد آنها روح خود را از بین برد و ذهن خود را در وحشت ناخوشایند قرار داد
4. This is either a dissolution of the mutual involution of the atoms, or a similar dispersion of the insentient elements.
[ترجمه ترگمان]این یا انحلال of متقابل اتم ها یا پراکندگی مشابه عناصر insentient است
[ترجمه گوگل]این یا انحلال متقابل تکامل اتم ها است یا یک پراکندگی مشابه از عناصر نامطلوب
5. Veganism is still the ONLY solution to this problem, because fewer beings—sentient and insentient—would die if humans, who are physiologically herbivorous anyway, ate plants directly.
[ترجمه ترگمان]Veganism هنوز تنها راه حل برای این مشکل است، زیرا موجودات کوچک تر - sentient و insentient - اگر انسان ها که در هر حال گیاه خوار هستند می میرند، گیاهان را مستقیما خورد می کنند
[ترجمه گوگل]Veganism هنوز تنها راه حل برای این مشکل است، زیرا موجودات کمتر - ذهنی و ناپسند - می میرند اگر انسان، که به هر حال فیزیولوژیکی گیاه خوار است، مستقیما می خوردند