1. You have to keep after your son if he refuses to be housebroken.
[ترجمه ترگمان]اگر او خوب نباشد، باید مراقب پسرت باشی
[ترجمه گوگل]شما باید بعد از اینکه پسرش از خانه بیرون رانده شود، نگه داشته شود
2. The usual run of mugging, housebreaking and shoplifting.
[ترجمه ترگمان]دزدی همیشه دزدی و دزدی از مغازه ها بوده
[ترجمه گوگل]اجرای معمول از بین بردن، خرابکاری و سرقت
3. The little springer spaniel mix is house-broken, and she walks alongside you if you put her on a leash.
[ترجمه ترگمان]سگ springer کوچک خانه خرابه، خانه خرابه، و اگر قلاده را به گردن او بگذاری، در کنار تو راه می رود
[ترجمه گوگل]مخلوط اسپانایین اسپیندر کوچک بر روی خانه خراب است و او در کنار شما پیاده می شود، اگر شما او را در یک دسته کمربند قرار دهید
4. When the police arrested Bill for housebreaking he coughed to five other burglaries he'd done.
[ترجمه ترگمان]وقتی پلیس بیل را به جرم دزدی بازداشت کرد، به پنج سرقت دیگر سرفه کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که پلیس دستگیر شد بیل برای ربودن، او به پنج سرقت دیگر که او انجام داده بود سرفه کرد
5. We're not dealing with a case of petty housebreaking.
[ترجمه ترگمان]ما با یک پرونده قتل پست سر و کار نداریم
[ترجمه گوگل]ما با یک پرونده کوچکی در مورد خرابکارانه برخورد نمی کنیم
6. He was arrested by the police on a charge of housebreaking.
[ترجمه ترگمان]پلیس به اتهام به قتل رساندن توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه گوگل]او توسط پلیس به اتهام فساد دستگیر شد
7. The idea that dog could tell a red carpet from a housebreaking pad may sound far - fetched.
[ترجمه ترگمان]این ایده که سگ می تواند به یک فرش قرمز از یک پد نشانه برود ممکن است خیلی بعید به نظر برسد
[ترجمه گوگل]ایده ای که سگ می تواند یک فرش قرمز را از پد های خرابکارانه بگوید ممکن است به نظر برسد
8. Last year there was a plague of robbery and housebreaking.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته دزدی از دزدی و دزدی بود
[ترجمه گوگل]سال گذشته یک طاعون از سرقت و ویرانی وجود داشت