کلمه جو
صفحه اصلی

foam rubber


معنی : اسفنج لاستیکی، ابر حمام، ابر لاستیکی
معانی دیگر : (لاستیک اسفنج مانند که در تشک و مبل و غیره به کار می رود) ابر، اسفنج

انگلیسی به فارسی

اسفنج لاستیکی، ابر حمام، ابرلاستیکی


انگلیسی به انگلیسی

• light and spongy rubber (used in mattresses, cushioning, etc.)

اسم ( noun )
• : تعریف: a firm, lightweight spongy rubber, used esp. in upholstered seats and for mattresses.

مترادف و متضاد

اسفنج لاستیکی (اسم)
foam rubber

ابر حمام (اسم)
sponge, foam rubber, sponge rubber

ابر لاستیکی (اسم)
foam rubber

جملات نمونه

1. Foam rubber is soft rubber full of small air - bubbles.
[ترجمه ترگمان]لاستیک فوم یک لاستیک نرم پر از حباب های هوا کوچک است
[ترجمه گوگل]لاستیک فوم لاستیک نرم با هوای کوچک - حباب است

2. She sat there, reclined against a foam rubber cushion.
[ترجمه ترگمان]او آنجا نشسته بود و به کاناپه پلاستیکی که کف آن تکیه داده بود تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]او آنجا نشسته، در برابر یک کوسن لاستیکی فوم کج شده است

3. Beneath a layer of foam rubber there was a dark brown carpet of coffee beans.
[ترجمه ترگمان]زیر لایه ای از پلاستیکی، فرش قهوه ای رنگ قهوه ای رنگی دیده می شد
[ترجمه گوگل]در زیر یک لایه از لاستیک فوم یک فرش قهوه ای قهوه ای فرش وجود دارد

4. Foam rubber provides good insulation.
[ترجمه ترگمان]لاستیک فوم، عایق بندی خوبی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]لاستیک فوم عایق خوب را فراهم می کند

5. The foam rubber squeaked beneath her weight.
[ترجمه ترگمان]کف لاستیکی زیر وزن او جیرجیر می کرد
[ترجمه گوگل]لاستیک فوم زیر وزنش جیغ کشید

6. They just ate the foam rubber mattress cover.
[ترجمه ترگمان] اونا فقط تشک rubber رو خوردند
[ترجمه گوگل]آنها فقط پوشش تشک لاستیکی فوم را خوردند

7. Brassieres upholstered with foam rubber were produced as beauty aids even for the well-endowed and even for prepubescent girls.
[ترجمه ترگمان]brassieres upholstered با rubber فوم به صورت زیبایی و حتی برای دختران well و حتی برای دختران prepubescent، تولید شدند
[ترجمه گوگل]برس یقه ای با لاستیک فوم به عنوان کمک های زیبایی حتی برای دختران به خوبی و حتی برای دختران پیش دبستانی تولید می شود

8. Her legs felt like foam rubber.
[ترجمه ترگمان]پاهایش مثل لاستیک foam شده بود
[ترجمه گوگل]پاهای او مانند لاستیک فوم احساس کردند

9. All synthetic fabrics, plastics, chipboard, plywood, foam rubber and other man-made materials are excluded from the oasis.
[ترجمه ترگمان]تمام پارچه های مصنوعی، پلاستیک، chipboard، plywood، rubber فوم و سایر مواد دست ساز از واحه حذف می شوند
[ترجمه گوگل]تمام پارچه های مصنوعی، پلاستیک، چوب، تخته سه لا، لاستیک فوم و سایر مصالح ساختمانی از اواسط حذف می شوند

10. Standing it on a block of foam rubber, filter matting, or a piece of polystyrene tile can also prove effective.
[ترجمه ترگمان]با ایستادن بر روی یک بلوک از لاستیک فوم، یک پادری فیلتر یا یک قطعه کاشی پلی استایرن نیز می تواند موثر باشد
[ترجمه گوگل]آن را در یک بلوک از لاستیک فوم، ماتریکس فیلتر و یا یک قطعه از کاشی پلی استایرن می تواند موثر باشد

11. Foam rubber latex-mattresses produced by internal air bubble shape is the cellular organization.
[ترجمه ترگمان]latex پلاستیکی و mattresses پلاستیکی که توسط شکل حباب هوایی داخلی تولید می شوند، سازمان تلفن همراه است
[ترجمه گوگل]تشک های لاستیکی لاتکس تولید شده توسط شکل حباب هوا درونی سازمان سلولی است

12. The experiment is such: Researcher uses foam rubber or plastic from the female alar collect secretion, dissolve is in at the inunction after alcohol the labrum of a few females.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش چنین است: این پژوهشگر از rubber فوم یا پلاستیک از ماده alar مونث استفاده می کند، ترشح ترشح می کند، حل می شود و در at بعد از الکل چند ماده است
[ترجمه گوگل]آزمایش چنین است: محقق با استفاده از لاستیک فوم و یا پلاستیک از آلر زن را ترشح جمع آوری، در حالی که حلال بعد از الکل از چند زن است، حل شده است

13. He wrapped each component in several layers of foam rubber.
[ترجمه ترگمان]او هر کدام از این مولفه ها را در چندین لایه پلاستیکی پیچیده کرد
[ترجمه گوگل]او هر جزء را در چند لایه لاستیک فوم پیچیده کرد


کلمات دیگر: