کلمه جو
صفحه اصلی

insolubility


معنی : ماندگاری، غیر محلولی، ناگذاری
معانی دیگر : حل نشدنی

انگلیسی به فارسی

غیر محلولی، حل نشدنی، ناگذاری، ماندگاری


ناپایداری، ماندگاری، غیر محلولی، ناگذاری


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being impossible to dissolve in a liquid; quality of being impossible to solve

مترادف و متضاد

ماندگاری (اسم)
persistence, durability, insolubility, perdurability

غیر محلولی (اسم)
insolubility

ناگذاری (اسم)
insolubility

جملات نمونه

1. Model RB not only avoids the trivial asymptotic insolubility of previous random CSP models but also has the great advantage of being able to determine the phase transition points exactly.
[ترجمه ترگمان]RB مدل نه تنها از مدل های مجانب مشابهی از مدل های CSP تصادفی قبلی اجتناب می کند، بلکه مزیت بزرگی را نیز دارد که می تواند نقاط گذار فازی را دقیقا تعیین کند
[ترجمه گوگل]مدل RB نه تنها از عدم قطعیت نسبی اختلالات مدل CSP های تصادفی قبلی جلوگیری می کند بلکه دارای مزیت بزرگی است که می تواند دقیقا به نقطه انتقال فاز تعریف شود

2. Due to aqueous insolubility of silymarin, the solid dispersion was prepared by the solvent method using PVP K30 as the hydrophilic carrier matrix.
[ترجمه ترگمان]با توجه به insolubility آبی of، پراکندگی جامد با روش حلال با استفاده از PVP K۳۰ به عنوان ماتریس حامل hydrophilic تهیه شد
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم تفکیک پذیری آب سیلیمارین، پراکندگی جامد با استفاده از روش حلال با استفاده از PVP K30 به عنوان ماتریس حامل هیدرولیکی تهیه شد

3. The water insolubility of the deposited coating permits rinsing with water to remove bath drag-out.
[ترجمه ترگمان]تخلیه آب رسوبات ته نشین شده، آب را با آب تمیز می کند تا کشش حمام را حذف کند
[ترجمه گوگل]عدم تحمل آب از پوشش رسوب اجازه می دهد تا شستشو با آب برای حذف کشیدن حمام

4. MOTIVATION: Protein insolubility is a major obstacle for many experimental studies.
[ترجمه ترگمان]MOTIVATION: insolubility پروتیین یک مانع بزرگ برای بسیاری از مطالعات تجربی است
[ترجمه گوگل]انگیزش: عدم تحمل پروتئین مانع اصلی بسیاری از مطالعات تجربی است

5. As their insolubility in organic solvents,(sentence dictionary) long chain fatty acid salts mainly stay with Kerogen and few enter asphaltene fraction.
[ترجمه ترگمان]به عنوان insolubility آن ها در حلال های آلی (فرهنگ لغت حکم)، نمک های اسید چرب زنجیره طولانی عمدتا با kerogen باقی می مانند و اندک اندک اندک اندک وارد می کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان ناپایداری آنها در حلال های آلی، (واژه فرهنگ لغت) نمک های اسید چرب طولانی مدت عمدتا با Kerogen باقی می ماند و تعداد کمی از کسر آسفالتین را وارد کنید

6. The degradation or assimilation of fatty materials is often restricted because of their relative insolubility.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و همانندسازی مواد چربی اغلب به دلیل of نسبی آن ها محدود می شود
[ترجمه گوگل]تخریب یا جذب مواد چربی اغلب به سبب عدم تحمل نسبی آن محدود شده است

7. The use of water as the reaction medium is environmentally friendly and PPO can be separated easily due to its insolubility in water.
[ترجمه ترگمان]استفاده از آب به عنوان واسطه واکنش، سازگار با محیط زیست است و PPO می تواند به راحتی به علت insolubility در آب از هم جدا شود
[ترجمه گوگل]استفاده از آب به عنوان محیط واکنش محیط زیست سازگار است و PPO می تواند به راحتی به علت عدم حلاب بودن آن در آب جدا شود

8. The flocculant can improve the sewage treatment efficiency, ensure the full use of the flocculant, avoid the aftertreatment problems caused by insolubility, and save precious water resources.
[ترجمه ترگمان]flocculant می تواند راندمان درمان فاضلاب را بهبود بخشد، استفاده کامل از the را تضمین کند، از مشکلات aftertreatment ناشی از insolubility اجتناب کند و منابع آب با ارزش را ذخیره کند
[ترجمه گوگل]Flocculant می تواند راندمان درمان فاضلاب را بهبود بخشد، اطمینان حاصل شود که استفاده کامل از flocculant، جلوگیری از مشکلات پس از درمان ناشی از نامحلول، و صرفه جویی در منابع آب گرانبها

9. Basic zinc chloride is made by crystallization. It has low contamination of mineral elements, low hygroscopic and insolubility in water.
[ترجمه ترگمان]کلرید روی پایه با crystallization ساخته می شود آن آلودگی کم عناصر معدنی، رطوبت hygroscopic کم و insolubility در آب را دارد
[ترجمه گوگل]کلرید کلرید روی با کریستالسیون تولید می شود آلودگی کم عناصر معدنی، کم هیدروکسیک و غیر قابل حل در آب است

10. It has low contamination of mineral elements, low hygroscopic and insolubility in water.
[ترجمه ترگمان]آن آلودگی کم عناصر معدنی، رطوبت hygroscopic کم و insolubility در آب را دارد
[ترجمه گوگل]آلودگی کم عناصر معدنی، کم هیدروکسیک و غیر قابل حل در آب است

11. In this review, we mainly discussed the source of the insolubility particle in large volume injection, and proposed the reasonable effective control measures.
[ترجمه ترگمان]در این بررسی، ما عمدتا درباره منشا ذره insolubility در تزریق حجم زیاد بحث کردیم و معیارهای کنترل موثر را پیشنهاد کردیم
[ترجمه گوگل]در این بررسی، ما به طور عمده منبع ذرات غیر قابل حل در حجم تزریق حجم زیادی را مورد بحث قرار دادیم و اقدامات موثر کنترل موثر را پیشنهاد کردیم

12. This misunderstanding should be regarded as the fundamental legal reason led to the complexity and insolubility of the compensation problem.
[ترجمه ترگمان]این سو تفاهم باید به عنوان یک دلیل قانونی بنیادی در نظر گرفته شود که منجر به پیچیدگی و کاهش مساله غرامت می شود
[ترجمه گوگل]این سوء تفاهم باید به عنوان دلیل اصلی قانونی در نظر گرفته شود که منجر به پیچیدگی و عدم پذیرش مشکل جبران شود

13. MgSO4 and Epichlorohydrin has no impacts to the degree of xanthate acidification, but they can enhance the degree of crosslink and the insolubility.
[ترجمه ترگمان]MgSO۴ و epichlorohydrin هیچ اثری بر میزان اسیدی شدن xanthate ندارند، اما می توانند درجه of و the را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]MgSO4 و Epichlorohydrin هیچ تاثیری بر میزان اسیدی سازی زنجان ندارد، اما می توانند درجه Crosslink و غیر قابل تجزیه را افزایش دهند

14. The coupling of SCG with chitin and protein molecules in cell wall resulted in insolubility.
[ترجمه ترگمان]جفت شدگی of با کیتین و مولکول های پروتئینی در دیواره سلولی منجر به insolubility شد
[ترجمه گوگل]اتصال SCG با مولکول های کیتین و پروتئین در دیواره سلولی باعث عدم حل شدن می شود

15. It is rather difficult to densify W-Cu powders composite, due to the insolubility and poor wetting property between W and Cu.
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حدی دشوار است که پودر Cu W - Cu به علت the و wetting poor بین W و Cu نشان داده شود
[ترجمه گوگل]دشوار است که کامپوزیت پودر W-Cu را به دلیل عدم تحمل و ملات مرطوب ضعیف بین W و Cu کند

پیشنهاد کاربران

حل ناپذیری
غیرقابل حل بودن


کلمات دیگر: