کلمه جو
صفحه اصلی

requital


معنی : عقبی، تاوان، ثواب، سزا
معانی دیگر : اجر، پاداش، عوض، پاس

انگلیسی به فارسی

اجر، پاداش، سزا، عوض، پاس


انگلیسی به انگلیسی

• reciprocal act; compensation, repayment; revenge, retaliation

مترادف و متضاد

عقبی (اسم)
afterworld, armageddon, doomsday, last judgment, judgment day, requital, retribution

تاوان (اسم)
indemnity, fine, requital, compensation, reparation, mulct, penalty

ثواب (اسم)
requital, oblation

سزا (اسم)
requital, retribution, reward, remuneration, punishment

جملات نمونه

1. in requital of your valuable services
به پاس آن خدمات گرانبهای شما

2. One's due, reward, or punishment; requital.
[ترجمه ترگمان]یک پاداش، پاداش، یا تنبیه
[ترجمه گوگل]یک دلیل، پاداش یا مجازات؛ مجازات

3. He gave her requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه ترگمان]تمام چیزهایی را که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه گوگل]او از همه چیزهایی که از من گرفته بود، تقدیر خود را به او داد

4. In requital for, I can promise any your requests.
[ترجمه ترگمان]در requital، من می توانم به شما هر گونه درخواست شما را بدهم
[ترجمه گوگل]برای درخواست، من می توانم هر درخواست شما را تحمل کنم

5. " He gave her in requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه ترگمان]او او را از همه چیزهایی که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه گوگل]'او را به خاطر تمام چیزهای دیگر که از من گرفته بود، به او تقدیم کرد

6. What requital can we make for all his kindness to us?
[ترجمه ترگمان]چه requital می تواند با همه مهربانی و kindness نسبت به ما داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم برای همه مهربانی هایمان برای ما چه مزایایی بگذاریم؟

7. A full requital of his striving pain.
[ترجمه ترگمان]دردی که از درد و رنج او سرچشمه می گرفت
[ترجمه گوگل]پرخرج کامل از درد و رغبت او

8. We received food and lodging in requital for ( or of ) our services.
[ترجمه ترگمان]ما برای (یا)خدمات خود غذا و غذا دریافت کردیم
[ترجمه گوگل]ما (و یا) خدمات ما غذا و اقامت را دریافت کردیم

in requital of your valuable services

به پاس آن خدمات گران‌بهای شما



کلمات دیگر: