1. in requital of your valuable services
به پاس آن خدمات گرانبهای شما
2. One's due, reward, or punishment; requital.
[ترجمه ترگمان]یک پاداش، پاداش، یا تنبیه
[ترجمه گوگل]یک دلیل، پاداش یا مجازات؛ مجازات
3. He gave her requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه ترگمان]تمام چیزهایی را که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه گوگل]او از همه چیزهایی که از من گرفته بود، تقدیر خود را به او داد
4. In requital for, I can promise any your requests.
[ترجمه ترگمان]در requital، من می توانم به شما هر گونه درخواست شما را بدهم
[ترجمه گوگل]برای درخواست، من می توانم هر درخواست شما را تحمل کنم
5. " He gave her in requital of all things else which ye had taken from me.
[ترجمه ترگمان]او او را از همه چیزهایی که از من گرفته بودید به او داد
[ترجمه گوگل]'او را به خاطر تمام چیزهای دیگر که از من گرفته بود، به او تقدیم کرد
6. What requital can we make for all his kindness to us?
[ترجمه ترگمان]چه requital می تواند با همه مهربانی و kindness نسبت به ما داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم برای همه مهربانی هایمان برای ما چه مزایایی بگذاریم؟
7. A full requital of his striving pain.
[ترجمه ترگمان]دردی که از درد و رنج او سرچشمه می گرفت
[ترجمه گوگل]پرخرج کامل از درد و رغبت او
8. We received food and lodging in requital for ( or of ) our services.
[ترجمه ترگمان]ما برای (یا)خدمات خود غذا و غذا دریافت کردیم
[ترجمه گوگل]ما (و یا) خدمات ما غذا و اقامت را دریافت کردیم