1. the elections gave him his new innings
انتخابات دوران کامروایی او را تجدید کرد.
2. England scored 282 in their first innings.
[ترجمه ترگمان]انگلستان ۲۸۲ ران در اولین دور ضربه زنی کسب کرد
[ترجمه گوگل]انگلستان در اولین نوازش 282 امتیاز کسب کرد
3. They managed to blank the Giants for five innings.
[ترجمه ترگمان]آن ها توانستند برای پنج دور ضربه زنی تیم Giants را خالی کنند
[ترجمه گوگل]آنها توانستند غولها را برای پنج نوبت خالی کنند
4. The first innings is finished.
[ترجمه ترگمان]ضربه های اول به پایان رسید
[ترجمه گوگل]اولین نوبت تمام شده است
5. Jack hit up 30 runs in the first innings.
[ترجمه ترگمان]جک در اولین دور ضربه زنی ۳۰ ران کسب کرد
[ترجمه گوگل]جک تا 30 اجرا در ابتدای نوشت
6. England made 300 runs in their first innings.
[ترجمه ترگمان]انگلستان در اولین دور ضربه زنی ۳۰۰ ران کسب کرد
[ترجمه گوگل]انگلستان در اولین نوازش 300 اجرا می کند
7. He's had a good innings but now it's time for him to retire and let someone younger take over as director.
[ترجمه ترگمان]وقت زیادی دارد، اما حالا وقتش است که برود و یک نفر کوچک تر را به عنوان مدیر اداره کند
[ترجمه گوگل]او یک پیروزی خوب داشته است، اما اکنون زمان آن است که او بازنشسته شود و اجازه دهید کسی که جوانتر به عنوان کارگردان شود
8. They began to choke up in the last innings.
[ترجمه ترگمان]در آخرین نوبت شروع به خفه شدن کردند
[ترجمه گوگل]آنها در آخرین نوازش ها خفه شدند
9. The game was called after five innings because of rain.
[ترجمه ترگمان]این بازی پس از پنج دور ضربه زنی به خاطر باران نامگذاری شد
[ترجمه گوگل]این بازی پس از پنج نوبت به دلیل باران نامیده شد
10. Middlesex forfeited their first innings and Durham were 11 without loss in their second innings when bad light ended play.
[ترجمه ترگمان]در دور نخست ضربه زنی و Durham در دور دوم ضربه زنی خود را از دست دادند و در دومین دور ضربه زنی خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]میدل اسکس اولین پیروزی خود را از دست داد و دورمان 11 ساله بود که در نهایت ناپدید شد
11. Welshpool completed their innings at home to Much Wenlock.
[ترجمه ترگمان]Welshpool innings خود را در خانه به Much رساندند
[ترجمه گوگل]ولزلپن خانه هایشان را به چندین ونکل تکمیل کرد
12. He scored 143 in his final innings in January.
[ترجمه ترگمان]او در آخرین دور ضربه زنی در ماه ژانویه ۱۴۳ امتیاز کسب کرد
[ترجمه گوگل]او در ژانویه در 14 بازی آخر خود موفق به گلزنی شد
13. He took nine wickets in an innings on seven occasions.
[ترجمه ترگمان]او در یک دور ضربه زنی در هفت مورد نه ویکت گرفت
[ترجمه گوگل]او هفت بار در یک نوبت به 9 ویکت رسید
14. Laxman batted for 12 hours in two innings over three days here, and naturally was man of the match.
[ترجمه ترگمان]Laxman به مدت ۱۲ ساعت در دو دور ضربه زنی به مدت ۱۲ ساعت ضربه زد و طبیعتا مرد مسابقه بود
[ترجمه گوگل]لاکسمن 12 ساعت در دو نوبت بیش از سه روز در اینجا کتک زد و به طور طبیعی مرد بازی بود
15. Jason Boyd allowed three runs in two innings.
[ترجمه ترگمان]جیسون بوید در دو دور ضربه زنی به سه ران اجازه داد
[ترجمه گوگل]جیسون بوید اجازه داد سه اجرا در دو نوبت انجام شود