کلمه جو
صفحه اصلی

foolishness


معنی : سفاهت، حماقت
معانی دیگر : نادانی، ابلهی، دیوانگی، کارابلهانه

انگلیسی به فارسی

احمقانه، حماقت، سفاهت


انگلیسی به انگلیسی

• stupidity, silliness, nonsense

مترادف و متضاد

سفاهت (اسم)
amentia, foolishness, stupidity, idiotism

حماقت (اسم)
idiocy, foolishness, stupidity, idiotism, asininity, folly, silliness, hebetude, lunacy, fatuity, unreason, tommyrot

جملات نمونه

1. Critics scored him for his foolishness.
[ترجمه ترگمان]منتقدان او را به خاطر his به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]منتقدان او را به خاطر احمق بودن به او بردند

2. First love is only a little foolishness and a lot of curiosity.
[ترجمه ترگمان]نخستین عشق فقط یک حماقت کوچک و یک عالمه کنجکاوی است
[ترجمه گوگل]عشق اول فقط کمی احمقانه و کنجکاوی زیادی است

3. The father expostulate with his son about the foolishness of leaving school.
[ترجمه ترگمان]پدر با پسرش راجع به حماقت مدرسه با پسرش حرف می زند
[ترجمه گوگل]پدر با پسر خود در مورد احمق بودن از ترک مکتب مخالفت می کند

4. The coming of spring often induces light-hearted foolishness in many people.
[ترجمه ترگمان]ظهور بهار باعث حماقت مردم در بسیاری از مردم می شود
[ترجمه گوگل]به دنیا آمدن بهار اغلب مردم بسیاری از احمقهای نادان را ایجاد می کند

5. This was foolishness on a heroic scale.
[ترجمه ترگمان]این حماقت در مقیاس قهرمانانه بود
[ترجمه گوگل]این احمق بودن در مقیاس قهرمانانه بود

6. We condemned his foolishness.
[ترجمه ترگمان]ما حماقت او را محکوم کردیم
[ترجمه گوگل]ما احمقیم را محکوم کردیم

7. The comic skIt'sent up the foolishness of young men in love.
[ترجمه ترگمان]The خنده آور، حماقت مردان جوانی را در عشق به سر می برد
[ترجمه گوگل]کمیک کمیک استعدادهای درخشان جوانان در عشق است

8. They don't accept any foolishness when it comes to spending money.
[ترجمه ترگمان]وقتی بحث پول در میان است، هیچ ابلهی قبول نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها پول زیادی را صرف پول خرج می کنند

9. His actions are a monument to foolishness.
[ترجمه ترگمان]عمل او یک بنای یادبود است
[ترجمه گوگل]اقدامات او یک بنای تاریخی برای احمقانه است

10. The comic skit sent up the foolishness of young men in love.
[ترجمه ترگمان]آن قطعه فکاهی اشعار فکاهی مردان جوان را به عشق فرا خواند
[ترجمه گوگل]اسکیت کمیک از احمقانه بودن مردان جوان عاشق شده است

11. His foolishness almost cost him his life.
[ترجمه ترگمان]حماقت او تقریبا به قیمت جانش تمام شد
[ترجمه گوگل]احمق او تقریبا او را به زندگی اش هزینه می کند

12. Jenny had to laugh at her own foolishness.
[ترجمه ترگمان]جنی مجبور بود به حماقت خودش بخندد
[ترجمه گوگل]جنی مجبور شد به احمقانه خود خنده دهد

13. Perhaps the most conspicuous example of this well-intentioned foolishness is the minimum wage.
[ترجمه ترگمان]شاید بارزترین نمونه از این foolishness حسن نیت، حداقل دست مزد باشد
[ترجمه گوگل]شاید نمونه ی برجسته تر این گناه خوب، حداقل دستمزد است

14. True education is the weapon against stupidity and foolishness. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]تعلیم درست سلاح بر ضد حماقت و حماقت است دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]آموزش درست سلاح علیه حماقت و احمقانه است دکتر T P Chia

15. It is still foolishness and a stumbling block.
[ترجمه ترگمان]هنوز احمقانه است و یک مانع سکندری خوران
[ترجمه گوگل]هنوز هم احمقانه و بلوک مانعی است

پیشنهاد کاربران

نادانی ، دیوانگی ، حماقت


کلمات دیگر: