کلمه جو
صفحه اصلی

huntress


معنی : زن شکارچی، صیاد زن
معانی دیگر : (زن) شکارچی، صیاد، نخجیرگر

انگلیسی به فارسی

زن شکارچی، صیاد زن


شکارچی، زن شکارچی، صیاد زن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a female hunter.

• female hunter

مترادف و متضاد

زن شکارچی (اسم)
huntress

صیاد زن (اسم)
huntress

جملات نمونه

1. He scorned Aphrodite, he worshiped only Artemis, the huntress chaste and fair.
[ترجمه ترگمان]او Aphrodite را تحقیر کرد و فقط آرتمس را می پرستید، زن شکارچی پاک دامن و منصف
[ترجمه گوگل]او Aphrodite را نفرین کرد، او فقط Artemis، شکارچی و منصفانه پرستش

2. Female speaker Atalanta was a mythical huntress and athlete.
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان زن، رقیب اسطوره ای و ورزش کار اسطوره ای بود
[ترجمه گوگل]سخنران زن آتالانتا شکارچی اسطوره ای و ورزشکار بود

3. As huntress she both preserves and destroys game animals, but she does not draw the line at animals.
[ترجمه ترگمان]همان طور که huntress هم نگهداری می کند و هم حیوانات شکار را از بین می برد، اما او این خط را به حیوانات هم نمی کشد
[ترجمه گوگل]به عنوان شکارچی او هر دو حیوانات بازی را حفظ و از بین می برد، اما او خط حیوانات را قرعه کشی نمی کند

4. Huntress: Priestess the undead have constructed a new settlement. They are mustering new forces to send at us!
[ترجمه ترگمان]Huntress: Priestess ها اندد هستند که یک اسکان جدید ساخته اند آن ها بسیج کردن نیروهای جدید برای ارسال به ما را بسیج می کنند!
[ترجمه گوگل]شکارچی: جادوگر ارواح یک حل و فصل جدید ساخته اند آنها بسیج نیروهای جدید برای ارسال ما هستند!

5. Huntress:The Runner is in trouble! Protect her!
[ترجمه ترگمان]فیلمی که توی دردسر افتاده از او محافظت کنید!
[ترجمه گوگل]شکارچی: دونده در معرض مشکل است! محافظت از او!

6. Huntress: Priestess, the undead have constructed a final settlement! They are mustering new forces with every passing moment!
[ترجمه ترگمان]Huntress: Priestess، the، یک سازش نهایی را ساخته اند آن ها هر لحظه نیروهای جدیدی را بسیج می کنند!
[ترجمه گوگل]شکارچی: جادوگر، ارواح یک حل و فصل نهایی ساخته اند! آنها نیروی جدیدی را با هر لحظه ای گذراندند!

7. She is an excellent huntress, debilitating her foes with her arrows and disabling spellcasters.
[ترجمه ترگمان]او یک زن شکارچی بسیار خوب و debilitating است که با تیرکمان و spellcasters را از کار می اندازد
[ترجمه گوگل]او یک شکارچی عالی است که دشمنانش را با فلش هایش نابود می کند و ضربات جادوگری را از بین می برد

8. That dark, tender huntress, so full of fire and yearning, had the queerest power of symbolising all longing, and moving one' s heart.
[ترجمه ترگمان]آن زن شکارچی تاریک، که پر از آتش و آتش بود، عجیب ترین قدرت symbolising را داشت که همه آرزویش را داشت و قلب یک زن را به سوی خود می کشید
[ترجمه گوگل]این شجاع تند و تلخ، به طوری پر از آتش و آرزو، قدرت مطلق را برای نشان دادن تمام اشتیاق و حرکت قلب خود داشت

9. Huntress: Then we'd better hurry. If the undead overtake his Den before he's awakened. . .
[ترجمه ترگمان]پس بهتره عجله کنیم اگه the قبل از اینکه از خواب بیدار شه
[ترجمه گوگل]شکارچی: پس بهتر است عجله کنید اگر ارواح قبل از اینکه بیدار شوند دچار غرور می شوند

10. Titian made another painting of the divine huntress and Cadmus's grandson: The Death of Actaeon, which hangs in the National Gallery in London.
[ترجمه ترگمان]تیسین نقاشی دیگری از نوه divine و نوه cadmus را به تصویر می کشد: مرگ Actaeon، که در گالری ملی لندن آویزان است
[ترجمه گوگل]تیتان نقاشی دیگری از شکارچی الهی و نوه کادموس: The Death of Acteeon، که در گالری ملی در لندن آویزان است، ساخته شده است

11. WarChild and the Dark Huntress both asked me if it's better to collect trades or singles on the thread I set up.
[ترجمه ترگمان]WarChild و the Dark هر دو از من پرسیدند که آیا بهتر است trades یا singles را که من به آن وصل کرده ام جمع آوری کند یا نه
[ترجمه گوگل]WarChild و Dark Huntress هر دو از من پرسیدند آیا بهتر است که معاملات یا تکالیف را در موضوعاتی که تنظیم کرده ام جمع آوری کنم

12. Arethusa was once a fairy maiden huntress.
[ترجمه ترگمان]Arethusa یه زمانی یه زن زن و پری بوده
[ترجمه گوگل]Arethusa یک بار یک شکارچی پری پری بود

13. Huntress:What happened, mistress? Where are Naisha and the others?
[ترجمه ترگمان]خانم کوچولو، چی شده؟ Naisha کجان؟ بقیه کجان؟
[ترجمه گوگل]شکارچی: معشوقه چه اتفاقی افتاد؟ Naisha و دیگران کجا هستند؟

پیشنهاد کاربران

بانوی دام گستر

ماده شکارچی، صیاده، شکاربانو
[در اصطلاح عامیانه] زن شیاد، زن فرصت طلب، زن نیرنگ باز


کلمات دیگر: