کلمه جو
صفحه اصلی

gunner


معنی : توپچی، تفنگساز، شکارچی
معانی دیگر : (ارتش)، تیرانداز، (نیروی دریایی آمریکا) افسر ویژه گر توپ و اژدر و موشک

انگلیسی به فارسی

توپچی، شکارچی، تفنگساز


تفنگدار، توپچی، تفنگساز، شکارچی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soldier, sailor, or the like who operates or helps to operate artillery.

(2) تعریف: a naval warrant officer specializing in guns, missiles, and other ordnance.

• gunman; one skilled in operating a gun; shooter; one who hunts using a gun
a gunner is a member of the armed forces who is trained to use guns.

مترادف و متضاد

توپچی (اسم)
artillerist, gunner, gunslinger, cannoneer, gunman, bombardier

تفنگساز (اسم)
gunner, gunslinger, gunman

شکارچی (اسم)
gunner, woodman, hunter, huntsman, jaeger

جملات نمونه

1. He hoped that the rear gunner had been able to parachute to safety.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود که توپچی عقب با چترنجات در امان باشد
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که تفنگ عقب بتواند به ایمنی چتر بگیرد

2. He looked backwards expecting to see the rear gunner running up the fuselage to report that his gun had jammed.
[ترجمه ترگمان]او به عقب نگاه کرد و انتظار داشت که توپچی پشت سر لاشه هواپیما را ببیند و گزارش دهد که تفنگش فشرده شده است
[ترجمه گوگل]او به عقب نگاه کرد و انتظار داشت که اسلحه عقب در حال حرکت بدنه بدنه باشد تا گزارش کند که تفنگش چنگ زده بود

3. He had Reacher and the gunner lean out to watch the very delicate tail rotor.
[ترجمه ترگمان]او reacher داشت و توپچی خم شده بود تا ملخ را تماشا کند
[ترجمه گوگل]او ریچر و اسلحه دار را برای تماشای روتور دم بسیار ظریف گذاشت

4. Reacher and the gunner sat in the darkness behind me, in the pockets.
[ترجمه ترگمان]reacher و توپچی که در تاریکی پشت سر من نشسته بودند، در جیب های من نشسته بودند
[ترجمه گوگل]ریکر و تفنگدار در تاریکی پشت سر من در جیب نشسته بودند

5. We carried no gunner on this trip.
[ترجمه ترگمان]ما در این سفر توپچی نداشتیم
[ترجمه گوگل]ما در این سفر هیچ تفنگدار را نداشتیم

6. His rear gunner lay sprawled dead in the back.
[ترجمه ترگمان]توپچی rear در پشت افتاده بود
[ترجمه گوگل]تفنگ عقب خود را در پشت گذاشت

7. But, in fact, Gunner meets the girl of his dreams right there in town.
[ترجمه ترگمان]اما در واقع، gunner دختر رویاهایش را در شهر ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]اما، در حقیقت، Gunner با دختری که از رویاهایش در آنجا در شهر است، ملاقات می کند

8. Luckily the rear gunner wasn't at home at the time!
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه توپچی rear در آن موقع در خانه نبود!
[ترجمه گوگل]خوشبختانه اسلحه عقب در آن زمان در خانه نبود

9. Behind the galley was the mid-upper gunner in an open cockpit armed with a. 303in Lewis gun on a Scarf ring.
[ترجمه ترگمان]پشت این کشتی، توپچی نیمه بالایی بود که در یک محوطه باز شده و مسلح شده بود توی اسلحه \"لوئیس\" توی حلقه شال \"لوئیس\" بود
[ترجمه گوگل]در پشت مجلل، تفنگ میانی بالا در یک کابین باز بود که مسلح بود اسلحه Lewis 303 بر روی یک حلقه شال

10. A crew chief and gunner in the pockets behind them manned the two machine guns on the new pylon mounts.
[ترجمه ترگمان]فرمانده و توپچی در جیب های پشت سر آن ها مسلسل را روی اسب های جدید سوار کردند
[ترجمه گوگل]سربازان و تفنگداران در جیب های پشت سر آنها دو اسلحه را بر روی پایه های پیلونی جدید مونتاژ کردند

11. The rear gunner was killed by that burst, as his gun swung up to a vertical position as he slumped down.
[ترجمه ترگمان]توپچی پشت سر او را کشته بود و تفنگش را به حالت عمودی بالا برده بود
[ترجمه گوگل]تفنگ عقب توسط این انفجار کشته شد، به عنوان تفنگ خود را به سمت یک موقعیت عمودی به عنوان او افت کرد پایین رفت

12. Riker and I and Reacher and the gunner sat around the Huey and ate lunch.
[ترجمه ترگمان]و من و riker و توپچی کنار او نشسته بودیم و ناهار می خوردیم
[ترجمه گوگل]ریکر و من و ریکر و اسلحه در اطراف Huey نشسته و ناهار خوردند

13. The crew comprises a commander and gunner, who sit in the turret, and a driver.
[ترجمه ترگمان]این جاشو ان شامل یک فرمانده و توپچی، که در برج نگهبانی می دهند و یک راننده
[ترجمه گوگل]خدمه شامل یک فرمانده و تفنگدار است که در برجک و راننده نشسته است

14. The Prussian gunner officer saw another troop of Dragoons threatening to outflank his position.
[ترجمه ترگمان]افسر توپچی پرو سی یک گروهان دیگر از سواران سواره نظام را دید که از جناح چپ به جناح راست موضع گرفته بود
[ترجمه گوگل]افسر تفنگ پرسی شاهد یک نیروی دیگر از Dragoons ها بود که تهدیدی برای خروج از موقعیت خود داشت

پیشنهاد کاربران

( توپچی ) Gunner [اصطلاح دریانوردی]

noun
1.
a member of the armed forces who operates or specializes in guns.
2.
a person who hunts game with a gun.


کلمات دیگر: