کلمه جو
صفحه اصلی

hovel


معنی : پناه گاه، سایبان، کلبه، خیمه، خانه رعیتی، سپنج
معانی دیگر : (جایگاه گود و بی سقف برای نگهداری دام یا ابزار و غیره) آغل، آغال، زاغه، کندگاه، آلونک، کوخ، کاز، بیغوله، پیغله، کریچ، کپر

انگلیسی به فارسی

کلبه، خانه رعیتی، پناهگاه، خیمه، سایبان


هویج، کلبه، پناه گاه، خانه رعیتی، خیمه، سایبان، سپنج


انگلیسی به انگلیسی

• shack, hut, broken-down dwelling
a hovel is a small, dirty hut or house that people live in and that is in bad condition.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, uncomfortable, often dirty dwelling.
مترادف: dump
مشابه: hut, pigpen, shack, shanty, sty

- The refugees were living in hovels and had no access to clean water.
[ترجمه ترگمان] پناهندگان در hovels زندگی می کردند و دسترسی به آب تمیز نداشتند
[ترجمه گوگل] پناهندگانی که در هواپیما زندگی می کردند و دسترسی به آب تمیز ندارند

(2) تعریف: a small uncovered shed.
مشابه: shed

مترادف و متضاد

پناه گاه (اسم)
burrow, shelter, stronghold, sanctuary, asylum, harbor, refuge, awning, harborage, blindage, hovel, covert, howff, resort

سایبان (اسم)
tent, pergola, bower, umbrella, sunshade, canopy, parasol, hovel, marquee

کلبه (اسم)
lodge, hull, shack, hutch, cabana, hut, cabin, cottage, shanty, hovel, cote, kraal

خیمه (اسم)
tent, canopy, hovel, tabernacle, marquee, wigwam

خانه رعیتی (اسم)
hut, hovel, farmhouse, toft

سپنج (اسم)
shelter, hut, hovel

tiny unkempt house


Synonyms: burrow, cabin, cottage, den, dump, hole, hut, hutch, lean-to, pigpen, pigsty, rathole, rattrap, shack, shanty, shed, stall, sty


جملات نمونه

1. They lived in a squalid hovel for the next five years.
[ترجمه ترگمان]پنج سال دیگر در کلبه محقری زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در پنج سال آینده در یک خلسه وحشی زندگی می کردند

2. He thought of Hob dying in his hovel, his wife frightened of the future.
[ترجمه ترگمان]به غیر از Hob که در hovel در حال مرگ بود، همسرش از آینده می ترسید
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که هاب در چنگالش گم می شود، همسرش از آینده می ترسد

3. If you are on your own in a hovel it is nothing other than miserable.
[ترجمه ترگمان]اگر در یک زاغه باشی، چیزی جز بدبختی نیست
[ترجمه گوگل]اگر شما خود را در یک قاچاق قرار دهید، چیزی جز بدبختی نیست

4. The flounder put them back in the old hovel.
[ترجمه ترگمان]بال flounder آن ها را در کلبه قدیمی فرو می برد
[ترجمه گوگل]خرچنگ آنها را در جایگاه قدیمی قرار داد

5. The guy who owned the hovel was named Mr Bartles.
[ترجمه ترگمان]کسی که صاحب مسافرخانه بود اسمش آقای Bartles بود
[ترجمه گوگل]مردی که مالک آن بود، آقای بارتل نامگذاری شد

6. The bear moved into the gardener's hovel.
[ترجمه ترگمان]خرس به خانه باغبان رفت
[ترجمه گوگل]خرس به گوسفند باغبان منتقل شد

7. Not a hovel, not a peasant, not even a chicken nosing through the cinders.
[ترجمه ترگمان]حتی یک آلونک هم نبود، حتی یک دهقان و حتی یک مرغ هم از خاکستر بیرون نمی آمد
[ترجمه گوگل]نه یک دامن، نه یک دهقان، حتی یک مرغ را از بین می برد

8. It's very uncomfortable living in a dirty hovel like ours.
[ترجمه ترگمان]زندگی در یک خانه کثیف مثل مال ما، خیلی ناراحت کننده است
[ترجمه گوگل]این خیلی ناراحت کننده است که در یک کراوات کثیف مثل ما زندگی می کنیم

9. INSIDE his hovel of branches and rags, a pauper called Badshah Kale keeps a precious object.
[ترجمه ترگمان]از داخل زاغه از شاخه ها و پارچه های کهنه، یک گدا، که Badshah نامیده می شود، یک شی گران بها را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]درون شکم خود را از شاخه ها و ژنده پوشان، موی سر نام Badshah Kale شیء گرانبها را حفظ می کند

10. What a hovel he lives in!
[ترجمه ترگمان]چه hovel است که در آن زندگی می کند!
[ترجمه گوگل]چه چیزی را که او در آن زندگی می کند!

11. Welcome, outlander, to our glorious hovel. I know you're here to challenge the evil that's driven us from our ancestral home.
[ترجمه ترگمان]خوش آمدید، بیگانه، به خانه مجلل ما خوش آمدید من می دونم که تو اینجایی تا شیطانی رو که ما رو از خونه اجدادی ما هدایت کرد به مبارزه دعوت کنی
[ترجمه گوگل]خوش آمدید، غریبه، به شکایات شکوهمند ما من می دانم که شما اینجا هستید برای مبارزه با شر که ما را از خانه اجدادی ما رانده است

12. She's back in the old hovel already.
[ترجمه ترگمان]او قبلا به خانه قدیمی برگشته است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در مجله قدیمی است

13. From the same materials one man builds palaces, hovel.
[ترجمه ترگمان]از همان مواد، یک مرد کاخ، زاغه، و خانه می سازد
[ترجمه گوگل]از همان مواد یک مرد قصر ها را می سازد

14. I went for a living-in job, but the room I was given was a hovel.
[ترجمه ترگمان]من برای یک شغل زندگی کردن رفتم، اما اتاقی که به من داده شده بود، یک زاغه بود
[ترجمه گوگل]من برای زندگی در محل کار رفتم، اما اتاقی که به من داده شد، یک تسبیح بود

پیشنهاد کاربران

noun
[count] :
a small, poorly built and often dirty house



1
an open shed or shelter
2
religion : TABERNACLE
3
a small, wretched, and often dirty house : HUT


هاوُل
خانه های غیر مدرن و رعیتی و قدیمی - خانه ی مساکین - خانه ی غیر پیشرفته - معمولا این خانه ها از گل یا کاه گل و بقیه چیزا ساخته میشه
در گذشته بیشتر استفاده میشده


کلمات دیگر: