کلمه جو
صفحه اصلی

inhere


معنی : چسبیدن، ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن
معانی دیگر : درون زاد بودن، فطری بودن، موجود بودن در، ملازمه داشتن

انگلیسی به فارسی

ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن، چسبیدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: inheres, inhering, inhered
• : تعریف: of a quality, element, or part, to belong innately; be intrinsic, inborn, or natural.
مشابه: lie

• exist as a natural and integral part, be an intrinsic part

مترادف و متضاد

چسبیدن (فعل)
adhere, stick, hold, cohere, inhere, pester, incline, paste, glue, cleave, handfast

ذاتی بودن (فعل)
inhere

جبلی بودن (فعل)
inhere

ماندگار بودن (فعل)
inhere

جملات نمونه

1. The need to be loved inheres in human nature.
[ترجمه Djawad] نیاز به دوست داشته شدن، ریشه در طبیعت انسان دارد
[ترجمه ترگمان]نیاز به دوست داشتن در طبیعت انسان وجود دارد
[ترجمه گوگل]نیاز به عشق ورزیدن به طبیعت بشر است

2. Beauty inheres in art.
[ترجمه ترگمان]زیبایی هنر در هنر بود
[ترجمه گوگل]زیبایی در هنر است

3. She felt inhere handbag for the piece of paper on which her father had written down al the details of the journey and gave it to the porter.
[ترجمه ترگمان]کیف دستی اش را برای تکه کاغذی که پدرش در آن جزئیات سفر را نوشته بود احساس کرد و آن را به دربان داد
[ترجمه گوگل]او برای کیسه ای کاغذی که کیف پدرش جزئیات جزئیات سفر را نوشته بود، احساس کرد و آن را به بندر داد

4. To some extent, inhere course contents can support the implement of research study so long as it is teached properly.
[ترجمه ترگمان]تا حدودی، محتوای مسیر inhere می تواند از اجرای مطالعه تحقیق تا زمانی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، پشتیبانی کند
[ترجمه گوگل]تا حدودی، مطالب دوره می تواند از پیاده سازی تحقیقات تحقیقاتی پشتیبانی کند تا زمانی که به درستی آموزش داده شود

5. When he faced lifes inhere finity, he has his special passion and special spirit.
[ترجمه ترگمان]وقتی زندگی با زندگی سالم بمونه، اون علاقه خاص و روح خاص خودشو داره
[ترجمه گوگل]هنگامی که او با کمال تعالیم روبرو شد، او شور و شوق خاص و روح خاص خود را دارد

6. Compared with inhere neural algorithm, results of the simulation show that the new algorithm has faster convergence speed and lower square error.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با الگوریتم عصبی inhere، نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم جدید سرعت هم گرایی سریع تر و خطای مربع کمتری دارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با الگوریتم عصبی در داخل، نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم جدید دارای سرعت همگرایی سریع تر و خطای مربع پایین تر است

7. The authors to write benign opuses must inhere the capability and skill of reining the language.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان باید بنویسند که opuses خوب باید قابلیت و مهارت مهار کردن زبان را داشته باشند
[ترجمه گوگل]نویسندگان برای نوشتن خواسته های خوش بینانه باید توانایی و مهارت در تطبیق زبان را داشته باشند

8. On the base of GuangHuanXinWang inhere network exit, there are new international exit.
[ترجمه ترگمان]در پایه خروجی شبکه GuangHuanXinWang inhere، یک خروجی بین المللی جدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]بر اساس GuangHuanXinWang خارج از خروج از شبکه، خروجی بین المللی جدید وجود دارد

9. Large-scale power systems in infirm interconnections which inhere weak natural damping sometimes bring a low frequency self-oscillation phenomenon.
[ترجمه ترگمان]سیستم های قدرت در مقیاس بزرگ در ارتباطات ضعیف و ناتوان که میرایی طبیعی ضعیف را تضعیف می کنند گاهی پدیده self فرکانس پایین را به همراه می آورند
[ترجمه گوگل]سیستم های قدرت در مقیاس بزرگ در ارتباطات ناخوشایند که ضعف های طبیعی را ضعیف می کنند، گاهی اوقات موجب پدیده نوسانات فرکانس پایین می شوند

10. The corporate deadlock is the result that the inhere contradiction in the structure of the inside corporate governance and the system arrange of the corporate law integrate in the close corporation.
[ترجمه ترگمان]نتیجه شرکت ها نتیجه آن است که تناقض inhere در ساختار حاکمیت شرکتی و سیستم تنظیم قانون شرکتی که در یک شرکت نزدیک ادغام می شود
[ترجمه گوگل]بلوتوث شرکتی نتیجه آن است که تناقض در ساختار درون حاکمیت شرکتی و سیستم، تطبیق قانون شرکت در یک شرکت نزدیک است

11. The economic crises inhere in the economic system .
[ترجمه ترگمان]بحران های اقتصادی در نظام اقتصادی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]بحران اقتصادی در سیستم اقتصادی وجود دارد

12. Vaule of health is the unity of inhere vaule and tool vaule.
[ترجمه ترگمان]Vaule سلامت، وحدت of vaule و vaule ابزار است
[ترجمه گوگل]ووئل سلامت وحدت وحشی و ابله است

13. A hostess could invite her friends inhere, but according to traditions she had no right to send them away.
[ترجمه ترگمان]زن کاروانسرا دار می توانست دوستان خود را حفظ کند، اما بنا به آداب و رسوم حق نداشت آن ها را از آنجا دور کند
[ترجمه گوگل]میزبان می تواند دوستانش را در جای دیگری دعوت کند، اما طبق روایات او مجاز به ارسال آنها نیست

14. Instead he explores a number of aspects that all inhere in a state of contemplative awareness of a reality beyond time.
[ترجمه ترگمان]در عوض او تعدادی از جنبه هایی را بررسی می کند که همگی در حالت آگاهی و آگاهی از واقعیتی فراتر از زمان هستند
[ترجمه گوگل]در عوض او تعدادی از جنبه ها را بررسی می کند که همه در یک وضعیت آگاهی عمیق از یک واقعیت فراتر از زمان قرار دارند

The rights inhering in the constitution.

حقوقی که در قانون اساسی پیش‌بینی شده‌است.


پیشنهاد کاربران

ذاتا موجود بودن
وجود داشتن


کلمات دیگر: