1. Humbleness is productive, narcissism is destructive. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]Humbleness سازنده است، خود خودشیفتگی مخرب است دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]هوسرانی سازنده است، نارسیسم مخرب است دکتر T P Chia
2. Humbleness is good sense and wisdom. Modesty invites encouragement and support. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]عقل سلیم و عقل سلیم است تواضع تشویق و حمایت می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]معنویت حسن نیت و عقل است معشوقت تشویق و پشتیبانی می کند دکتر T P Chia
3. Humbleness promotes respect and good will. Arrogance invites disrespect and ill will. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]Humbleness احترام و حسن نیت را ترویج می دهد غرور، غرور و اراده بد را به نمایش می گذارد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]احترام به احترام و اراده خوبی است اغراق، ناامیدی و بدبختی را دعوت می کند دکتر T P Chia
4. It's a swagger, a humbleness and a confidence wrapped into a single gaze.
[ترجمه ترگمان]این یک فیس و افاده است، اعتماد به نفس و اعتماد به نفس
[ترجمه گوگل]این دروغگو، تسلیم شدن و اعتماد به نفس است که در یک نگاه تنها قرار دارد
5. Consciousness is the mother of progress; humbleness is the source of degeneration.
[ترجمه ترگمان]ادراک، مادر پیشرفت است؛ تواضع منبع انحطاط است
[ترجمه گوگل]آگاهی مادر پیشرفت است؛ معبودی منبع انحطاط است
6. Along with his humbleness because he knew so little, there arose a conviction of power.
[ترجمه ترگمان]در کنار humbleness، چون خیلی کم می دانست، به قدرت رسید
[ترجمه گوگل]همراه با تسلیم شدن او، چون او خیلی کم می دانست، محکومیت قدرت بود
7. Looming confrontations can usually be defused by simple non-defensive humbleness.
[ترجمه ترگمان]مقابله با Looming معمولا می تواند توسط تواضع ساده و بدون دفاع خنثی شود
[ترجمه گوگل]مقابله با استقرار معمولا با تخفیف ساده و غیر دفاعی از بین می رود
8. A good father is a source of inspiration and self-restraint. A good mother is the root of kindness and humbleness. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]یک پدر خوب منبع الهام و خویشتن داری است یک مادر خوب ریشه مهربانی و تواضع است دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]پدر خوب یک منبع الهام بخش و آرامش است یک مادر خوب ریشه مهربانی و مهربانی است دکتر T P Chia
9. Thus no-action should not interpret as stagnancy. It should be meant no arming, no hostility, modesty, humbleness, amiableness to people.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ اقدامی نباید به عنوان stagnancy تعبیر شود نه مسلح کردن، نه دشمنی، تواضع، تواضع و تواضع و احترام به مردم
[ترجمه گوگل]بنابراین هیچ اقدامی نباید به عنوان رادیو تفسیر شود باید به معنای هیچ گونه تسلیحاتی، بدون خصومت، عفت، تسلیم شدن، احترام به مردم نباشد
10. Whether or not it is completeness, consummation and gain don't change his humbleness.
[ترجمه ترگمان]چه کامل باشد، چه کامل باشد و کسب تواضع و فروتنی خود را تغییر ندهد
[ترجمه گوگل]این که آیا آن کامل است، تکمیل و به دست آورد، عفت او را تغییر نمی دهد
11. K è q ì not only means considerate, polite, and well mannered, but also represents humbleness and modesty.
[ترجمه ترگمان]K، q نه تنها به معنی considerate، مودب، و مودب است، بلکه تواضع و تواضع را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]K è q نه تنها به معنی ملاحظه، مودبانه، و به خوبی رفتار می کند، بلکه نشان دهنده فروتنی و فروتنی است
12. Arrogance will not make you be respected by others; humbleness however makes you respectable.
[ترجمه ترگمان]غرور، نباید به دیگران احترام بگذاری، اما به هر حال آدم محترمی هستی
[ترجمه گوگل]اکراه شما دیگران را احترام نخواهد کرد احترام است اما شما را احترام می کند
13. " In Therese's last words, she said, "Virtue is an attitude - we understand our " littleness " before God, so that we recognise our humbleness and weakness, there by believing in the kindness of God.
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \"در آخرین کلمات ترز،\" تقوا نگرشی است - ما \"littleness\" خود را در برابر خداوند درک می کنیم، به طوری که فروتنی و ضعف مان را، با ایمان به مهربانی خداوند، به رسمیت بشناسیم
[ترجمه گوگل]'در آخرین سخنان تریس، او گفت:' فضیلت یک نگرش است - ما کمبود ما را در برابر خدا می فهمیم، به طوری که با اعتقاد به مهربانی خدا، کمال و ضعف ما را به رسمیت می شناسیم
14. Neither riches nor honours can corrupt him ; neither poverty nor humbleness can make him swerve from principle ; and neither threats nor forces can subdue him.
[ترجمه ترگمان]نه ثروت و نه احترام نمی تواند او را فاسد کند؛ نه فقر و فروتنی می تواند او را از اصل منحرف سازد؛ و نه تهدید و نه نیرو نمی تواند او را مطیع سازد
[ترجمه گوگل]نه ثروت و نه افتخار نمی تواند او را فاسد کند نه فقر و نه عقلانیت می تواند او را از اصل بیرون کند؛ و نه تهدیدات و نه نیروها می توانند او را زیر پا بگذارند