کلمه جو
صفحه اصلی

pick out


معنی : جدا کردن، انتخاب کردن
معانی دیگر : 1- برگزیدن، گزیدن، انتخاب کردن 2- تشخیص دادن، سوا کردن، شناختن، درک کردن

انگلیسی به فارسی

جدا کردن، انتخاب کردن


تمییز دادن، تشخیص دادن


انتخاب کن، انتخاب کردن، جدا کردن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to choose.
مترادف: choose, select, single out
مشابه: elect, favor, pick, settle on

(2) تعریف: to distinguish or discern.
مترادف: discern, distinguish
مشابه: discriminate, notice

• choose

مترادف و متضاد

جدا کردن (فعل)
chop, cut off, disconnect, intercept, rupture, analyze, choose, part, divide, dispart, amputate, separate, unzip, detach, segregate, try, calve, select, rive, cleave, unlink, pick out, sequester, insulate, dissociate, disassociate, individuate, disunite, draw off, enisle, excide, exscind, lixiviate, uncouple, prescind, seclude, sequestrate, sever, sunder, untwist

انتخاب کردن (فعل)
single, choose, chap, elect, select, opt, pick out, wale

Ornament or relieve with lines etc. of a different (usually lighter colour)


Distinguish


جملات نمونه

1. Bring up a raven and he'll pick out your eyes.
[ترجمه ترگمان]یه کلاغ بیار و چشمات رو باز میکنه
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک کمان و او چشم های خود را انتخاب کنید

2. Can you pick out the three deliberate mistakes in this paragraph?
[ترجمه حسین جدیدی] آیا میتونید سه اشتباه عمدی این پاراگراف رو تشخیص بدید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما می توانید سه اشتباه عمدی در این پاراگراف را انتخاب کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید سه اشتباه عمدی در این پاراگراف را انتخاب کنید؟

3. Could you help me to pick out the yellow pieces?
[ترجمه ترگمان]میتونی کم کم کنی تکه های زرد رو بردارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا قطعه های زرد را انتخاب کنید؟

4. We're going to Andreas's Boutique to pick out something original for both of us.
[ترجمه ترگمان]ما به فروشگاه (آندریاس)خواهیم رفت تا برای هر دوی ما یک چیز اصیل انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم بوتیک آندریاس را انتخاب کنیم که برای هر دو از ما چیزی اصلی است

5. They had to stop to pick out thorns from their feet.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند تا خارها را از روی پاهایشان بردارند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از پاهای خود جدا شوند

6. Pick out a dozen oranges for me.
[ترجمه ترگمان] یه ده دوازده تا پرتقال رو برای من انتخاب کن
[ترجمه گوگل]برای من یک عدد پرتقال را انتخاب کنید

7. Read the play again and pick out the major themes.
[ترجمه ترگمان]دوباره بازی را بخوانید و تم های اصلی را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]دوباره بازی را بخوانید و موضوعات اصلی را انتخاب کنید

8. Listen to the interview again and pick out the bits you want to use in the article.
[ترجمه ترگمان]دوباره به مصاحبه گوش دهید و چیزهایی را که می خواهید در این مقاله استفاده کنید را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]دوباره به مصاحبه بپردازید و بیت هایی را که می خواهید در مقاله استفاده کنید انتخاب کنید

9. She tried to pick out the tune of a song she had heard on the radio.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد آهنگ ترانه ای را که از رادیو شنیده بود بردارد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد لحن آهنگی را که در رادیو شنیده بود انتخاب کند

10. I can pick out a simple tune on the piano, but that's about it.
[ترجمه ترگمان]می توانم یک آهنگ ساده را از روی پیانو انتخاب کنم، اما در این مورد
[ترجمه گوگل]من می توانم یک لحن ساده روی پیانو بگذارم، اما در مورد آن است

11. I have to pick out its meaning with the help of an English translation.
[ترجمه ترگمان]من باید معنای آن را با کمک یک ترجمه انگلیسی بردارم
[ترجمه گوگل]من باید با استفاده از یک ترجمه انگلیسی، معنای آن را انتخاب کنم

12. Let's pick out the bad potatoes from the basket.
[ترجمه ترگمان]بیا سیب زمینی بد رو از سبد برداریم
[ترجمه گوگل]بیایید سیب زمینی بد را از سبد انتخاب کنیم

13. It was just possible to pick out the hut on the side of the mountain.
[ترجمه ترگمان]فقط امکان داشت که کلبه را از طرف کوه بردارد
[ترجمه گوگل]تنها کافی بود که در کنار کوه قرار بگیرد

14. Can you pick out the operatic arias quoted in this orchestral passage?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید آوازهای اپرایی را که در این passage orchestral نقل کردید، بردارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آریای اپرا را که در این قسمت ارکستر نقل شده است انتخاب کنید؟

15. We must pick out the enemy's weakest units for attack.
[ترجمه ترگمان]ما باید نیروهای دشمن را برای حمله انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید ضعیف ترین واحد های دشمن را برای حمله انتخاب کنیم

پیشنهاد کاربران

انتخاب کردن

انتخاب کردن
گزینش کردن
برگزیدن
سوا کردن

قسمتی را از قسمتی دیگر جدا نمودن

Choose


کلمات دیگر: