کلمه جو
صفحه اصلی

instauration


معنی : تجدید، تعمیر، نوسازی، احیاء، تجدید بنا
معانی دیگر : بازیابی، احیا

انگلیسی به فارسی

تجدید، نوسازی، تعمیر، احیا ، تجدید بنا


استقرار، تجدید، نوسازی، تعمیر، احیاء، تجدید بنا


انگلیسی به انگلیسی

• act of renewing; renewal; restoration; renovation; repair; establishment of something, act of instituting, founding

مترادف و متضاد

تجدید (اسم)
resumption, restoration, anabiosis, renewal, revival, repeat, recrudescence, repetition, instauration

تعمیر (اسم)
repair, reparation, maintenance, upkeep, facelifting, renovation, instauration

نوسازی (اسم)
novation, modernization, renovation, instauration, reconstruction, rehabilitation

احیاء (اسم)
regeneration, instauration, wake

تجدید بنا (اسم)
instauration, reconstruction

جملات نمونه

1. The second chapter is about the instauration and effect of endorsement of bill pledge.
[ترجمه ترگمان]فصل دوم درباره the و اثر حمایت از تعهد لایحه است
[ترجمه گوگل]فصل دوم در مورد تأیید و تأیید تأیید اعتبار وثیقه است

2. Instauration the Computer 3 D Interactive model of CDH.
[ترجمه ترگمان]instauration مدل تعاملی Computer ۳ D of
[ترجمه گوگل]Instauration Computer 3 D Interactive Model of CDH

3. The effective management and instauration of topology relationship were built by object sending and receiving messages.
[ترجمه ترگمان]مدیریت موثر و instauration رابطه توپولوژی با ارسال و دریافت پیام ها ساخته شدند
[ترجمه گوگل]مدیریت موثر و پشت سر گذاشتن رابطه توپولوژی با ارسال و دریافت پیام ها ساخته شد

4. The system can easily attain the instauration and management of websites and be easily transplanted to any other congeneric websites.
[ترجمه ترگمان]این سیستم می تواند به راحتی به مدیریت و مدیریت وب سایت ها دست یابد و به راحتی به هر وب سایت congeneric دیگر منتقل شود
[ترجمه گوگل]این سیستم به راحتی می تواند به مدیریت و مدیریت وب سایت ها دست یابد و به راحتی پیوند به سایر وب سایت های سازنده را پیوند دهد

5. Methods: To observe the clotting time and instauration rate of collagen - adrenaline model of mice.
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای مشاهده زمان انعقاد خون و نرخ instauration مدل collagen - آدرنالین در موش ها
[ترجمه گوگل]روش ها: برای مشاهده زمان لخته شدن و میزان بازسازی کلاژن - آدرنالین مدل موش

6. Objective: Discuss the function about acupuncture points injects for instauration of patients muscle power with CVA.
[ترجمه ترگمان]هدف: درباره عملکرد نقاط طب سوزنی توضیح دهید تا قدرت ماهیچه بیمار را با cva تزریق کند
[ترجمه گوگل]هدف: در مورد عملکرد نقاط طب سوزی برای تنظیم قدرت عضلانی بیماران با CVA بحث کنید

7. Besides, chlorophyll content, soluble protein, thylakoid membrane lipids fatty acid instauration and activity of Violaxanthin de-epoxidase(VDE)were all decreased with the progress of senescence.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محتوای کلروفیل، پروتیین محلول،، لیپیدها و instauration اسید چرب و فعالیت Violaxanthin de - (VDE)همگی با پیشرفت of کاهش پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، محتوای کلروفیل، پروتئین محلول، تجمع اسید های چرب غلظت غشای تیلاکوئید و فعالیت Violaxanthin deepoxidase (VDE) با پیشرفت پیری کاهش می یابد

8. When the service of mullock field is expires, for the sake of the improvement view, the instauration ecosystem, it is important to carry on the land to recultivate.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سرویس حوزه mullock به اتمام می رسد، به خاطر دیدگاه بهبود، اکو سیستم instauration، مهم است که بر روی زمین به recultivate حمل شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که خدمات زمینه میدان ملوک به پایان رسیده است، به خاطر نمایه بهبود، اکوسیستم instaurration، مهم است که به ادامه زمین برای recultivate

9. "That you now call your parent come over. "Teacher Zhang at slowly instauration dispassion .
[ترجمه ترگمان]ژانگ به آرامی گفت: \" حالا که شما به پدر و مادر خود زنگ می زنید، آن را به پایان برسانید \"
[ترجمه گوگل]حالا که پدر و مادرت با هم تماس می گیرن 'معلم ژانگ در حالت آرام نابهنگام

10. The infrared ray warms up the magnetic force treatment, ameliorative blood circulation, instauration physical strength.
[ترجمه ترگمان]اشعه مادون قرمز، عملیات نیروی مغناطیسی، گردش خون ameliorative و قدرت بدنی را گرم می کند
[ترجمه گوگل]اشعه مادون قرمز موجب تقویت نیروی مغناطیسی، گردش خون مسهل، ایجاد نیروی فیزیکی است

11. Jiangnan social charity in Song Dynasty had characteristics of earlier instauration, larger scale, completer facilities and more beneficial paupers.
[ترجمه ترگمان]بنیاد خیریه اجتماعی Jiangnan در رشته موسیقی دارای ویژگی های of، مقیاس بزرگ تر، امکانات completer و فقرا بود
[ترجمه گوگل]خیریه اجتماعی Jiangnan در سلسله Song دارای ویژگی های از پیش تعیین شده، مقیاس بزرگتر، امکانات تکمیلی و بیشتر مفسران سودمند است

12. Enterprises " M & A is a general of absorption mergers, instauration mergers and acquisitions. "
[ترجمه ترگمان]شرکت \" M & A یک کلی از ادغام جذب، ادغام instauration و مالکیت است \"
[ترجمه گوگل]شرکت M * A عمومی از ادغام جذب، ادغام و بازسازی است '


کلمات دیگر: