کلمه جو
صفحه اصلی

guppy


معنی : ماهی گول بچهزا، ماهی ابنوس
معانی دیگر : (جانور شناسی) گاپی (ماهی رنگین و کوچک و زنده زای آبهای شیرین - بومی جزیره ی ترینیداد - نام لاتین: poecilia reticulata)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) ماهی گول بچه زا، ماهی ابنوس


گاوپسی، ماهی گول بچهزا، ماهی ابنوس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: guppies
• : تعریف: a small, often brightly colored freshwater minnow that is native to northern South America and the West Indies, and often kept in aquariums.

• small tropical fish (often kept in aquariums)
a guppy is a small, brightly-coloured tropical fish. people sometimes keep guppies in aquariums.

مترادف و متضاد

ماهی گول بچه زا (اسم)
guppy

ماهی ابنوس (اسم)
guppy

جملات نمونه

1. Guppy and Marsh, son of a multi-millionaire advertising executive, each had £000 shares in Inca.
[ترجمه ترگمان]Guppy و Marsh، پسر یک مدیر اجرایی چند مولتی میلیونر، هر یک از هر یک از هر یک هزار سهم در اینکا داشتند
[ترجمه گوگل]گوپپی و مارش، پسر یک مدیر اجرایی تبلیغات چند میلیونر، هرکدام از سهام های 000 پوند در اینکا داشتند

2. Guppy later told him to close the account because of worries about possible criminal action.
[ترجمه ترگمان]Guppy بعدا به او گفت به دلیل نگرانی ها در مورد اقدام احتمالی جنایی، این گزارش را ببندد
[ترجمه گوگل]بعد از آن گوپپی به او گفت که حساب را به دلیل نگرانی در مورد اقدامات جنایی امکان پذیر می کند

3. Herobbed Guppy just outside the area and swept a low shot past keeper Paul Hyde.
[ترجمه ترگمان]به بیت از محوطه خارج شد و با تیر کوتاهی از کنار نگهبان هاید هاید رد شد
[ترجمه گوگل]Herobbed Guppy فقط در خارج از محوطه قرار گرفته و یک گلوله کوچک دروازه بان Paul Hyde را در پیش گرفت

4. Guppy, 2 of, Ladbroke Grove, London has denied fraud charges.
[ترجمه ترگمان]Guppy، ۲ ساله، Ladbroke گروو، لندن اتهامات تقلب را رد کرده است
[ترجمه گوگل]گوپپی، 2 نفر از Ladbroke Grove، لندن اتهام تقلب را رد کرده است

5. Guppy and Marsh, having lodged their bogus insurance claim, flew back to New York on Concorde.
[ترجمه ترگمان]Guppy و مارش، که ادعای بیمه جعلی خود را در دست گرفته بودند، با کنار Concorde به نیویورک پرواز کردند
[ترجمه گوگل]گوپپی و مارش، با ادعای بیمه ای دروغین خود، به کنکورد بازگشته اند

6. YS has some of the best Red Guppy Gene bank I have seen to date.
[ترجمه ترگمان]YS مقداری از بهترین بانک ژن Guppy را دارد که تا به امروز دیده بودم
[ترجمه گوگل]YS دارای برخی از بهترین بانک قرمز Guppy ژن من تا به امروز دیده می شود

7. Fish collectors pay from 19 cents for a guppy to $ 100 or more for hard - to - breed fish.
[ترجمه ترگمان]جمع آوری کنندگان ماهی از ۱۹ سنت به ۱۰۰ دلار یا بیشتر برای ماهی با نژاد سخت پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]جمع آوری ماهی ها از 19 سنت برای یک ماهی قزل آلا به 100 دلار و یا بیشتر برای ماهی های سخت پرورش پرداخت می کنند

8. Guppy put on his best clothes and went to the theater.
[ترجمه ترگمان]Guppy لباس هایش را پوشید و به تئاتر رفت
[ترجمه گوگل]گپپیپی بهترین لباس ها را به او داد و به تئاتر رفت

9. Mr. Guppy was a very large man.
[ترجمه ترگمان]آقای Guppy مرد بسیار بزرگی بود
[ترجمه گوگل]آقای گپپی یک مرد بسیار بزرگ بود

10. The wild guppy is a tiny fish with a dorsal mouth and a pair of large eyes. Its pectoral fins are placed high on the body and the rounded caudal fin is slightly elongated.
[ترجمه ترگمان]The وحشی یک ماهی کوچک با دهانی کوچک و یک جفت چشم بزرگ است باله های pectoral بر روی بدن قرار داده شده اند و باله دمی گرد کمی کشیده شده است
[ترجمه گوگل]گوساله وحشی یک ماهی کوچک با دهان پشتی و یک جفت چشم بزرگ است باله های گردن آن بالا بر روی بدن قرار دارد و باله دور کمر کمی دراز است

11. Another excellent source for guppy genetics information until recently has been Junichi Ito in Japan.
[ترجمه ترگمان]یک منبع عالی دیگر برای اطلاعات ژنتیکی guppy تا همین اواخر Junichi ایتو در ژاپن بوده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از منبع عالی برای اطلاعات ژنتیک گوپیپ تا کنون، Junichi Ito در ژاپن بوده است

12. Mr Guppy has no eyes for either of these magnates.
[ترجمه ترگمان]آقای Guppy به هیچ یک از این اشراف چشم ندارد
[ترجمه گوگل]آقای گپپیکی هیچ کدام از این مغزها را نمی بیند

13. When the day came, Mr. Guppy put on his best clothes and went to the theater.
[ترجمه ترگمان]پس از فرا رسیدن روز، آقای Guppy لباس هایش را پوشید و به تئاتر رفت
[ترجمه گوگل]وقتی روز آمد، آقای گوپپی بهترین لباس ها را به او داد و به تئاتر رفت

Some people keep guppies in aquariums.

برخی مردم ماهی گاپی را در آکواریم نگه‌می‌دارند.



کلمات دیگر: