کلمه جو
صفحه اصلی

piceous


معنی : قابل اشتعال، اتشگیر، قیروار، قیردار، زفت دار
معانی دیگر : قیرگون، قیر مانند

انگلیسی به فارسی

قیروار، قیردار، زفت دار، قابل اشتعال، اتشگیر


پریسا، قیروار، قیردار، زفت دار، قابل اشتعال، اتشگیر


انگلیسی به انگلیسی

• of tar, of pitch; black as tar, black as pitch

مترادف و متضاد

قابل اشتعال (صفت)
flammable, piceous

اتشگیر (صفت)
inflammable, flammable, piceous, fulminating, fulminant

قیروار (صفت)
piceous

قیردار (صفت)
piceous

زفت دار (صفت)
piceous


کلمات دیگر: