1. Daphne was so guileless that Claire had no option but to believe her.
[ترجمه ترگمان]دفنی \"خیلی معصوم بود که\" کلر \"چاره ای جز این نداشت که حرفش رو باور کنه\"
[ترجمه گوگل]دافنه خیلی غریب بود که کلر هیچ گزینه ای نداشت ولی به او اعتقاد داشت
2. She had the guileless innocence of a child.
[ترجمه ترگمان]او معصومیت معصوم کودکی را داشت
[ترجمه گوگل]او بی گناه گناهکار یک کودک داشت
3. She gave him a guileless look, but he knew he couldn't really trust her.
[ترجمه ترگمان]نگاه guileless به او انداخت، اما می دانست که نمی تواند به او اعتماد کند
[ترجمه گوگل]او به او نگاه بی دغدغه داد اما او می دانست که نمی تواند به او اعتماد کند
4. She regarded him with wide, guileless blue eyes.
[ترجمه ترگمان]او را با چشمان گشاد و معصوم و معصوم برانداز کرد
[ترجمه گوگل]او او را با چشمهای آبی گسترده و غم انگیز نگاه داشت
5. She was totally guileless, honest, with a mordant sense of humour and sardonic wit.
[ترجمه ترگمان]او کاملا صادق و صادق و با عقل سلیم و بذله گویی بود
[ترجمه گوگل]او کاملا بی رحمانه، صادقانه، با احساس طعم و مزه و طعم ساردونیک بود
6. His thoughts were in turmoil and his open guileless face reflected the chaos in his mind.
[ترجمه ترگمان]افکارش آشفته بود و چهره گشاده و guileless در ذهنش جرقه آشفتگی را منعکس می کرد
[ترجمه گوگل]افکار او در معرض آشفتگی قرار داشت و چهره بی رحم او بازتابی از هرج و مرج در ذهن او بود
7. I was guileless and awkward in sports.
[ترجمه ترگمان]من در ورزش guileless و بی دست و پا بودم
[ترجمه گوگل]من در ورزش ها بی رحم و بی دست و پا بودم
8. If Cynthia Coppersmith were nothing else, she was guileless.
[ترجمه ترگمان]اگه سینتیا coppersmith چیز دیگه ای نبود، اون معصوم بود
[ترجمه گوگل]اگر Cynthia Coppersmith چیز دیگری بود، او بی گناه بود
9. He was still smiling, a charming, guileless smile that made him appear even more handsome than he already was.
[ترجمه ترگمان]او هنوز لبخند می زد، لبخندی ملیح و بی ریا که باعث می شد حتی زیباتر از قبل به نظر برسد
[ترجمه گوگل]او هنوز لبخند زده بود، لبخند جذاب و بی رحمانه که باعث شد او حتی بهتر از او هم باشد
10. Distressing, precisely because it was so genuine, so guileless.
[ترجمه ترگمان]دقیقا به خاطر این بود که خیلی واقعی و بی ریا بود
[ترجمه گوگل]ناراحت کننده بود، دقیقا به این دلیل که خیلی واقعی بود، خیلی بی حوصله
11. He is naive, simple and guileless; he cannot be guilty of fraud.
[ترجمه ترگمان]ساده است، ساده و معصوم است، او نمی تواند به کلاه برداری متهم باشد
[ترجمه گوگل]او ساده لوح و بی پروا است او نمی تواند متهم به تقلب شود
12. Dear and guileless infancy of art and of stage machinery!
[ترجمه ترگمان]کودکی معصوم و معصوم و معصوم و معصوم!
[ترجمه گوگل]فرزند عزیز و دلسوز هنر و ماشین آلات مرحله!
13. Dogs being guileless signed and delivered.
[ترجمه ترگمان]سگ ها guileless را به امضا می رسانند و تحویل می دهند
[ترجمه گوگل]سگ هایی که بی ادب هستند امضا کردند و تحویل دادند
14. Even Stalin, no guileless, believed in and, to his later regret, protected Mao.
[ترجمه ترگمان]حتی استالین، هیچ guileless و guileless را باور نکرد و بعدها پشیمان شد
[ترجمه گوگل]حتی استالین، بدون هیچ غلطی، به آن اعتقاد داشت و به پشیمانی بعد، از مائو محافظت می کرد
15. The style of natural guileless, show a long time ago agrestic breath.
[ترجمه ترگمان]شیوه of طبیعی، مدت مدیدی است که تنفس بدبو را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سبک بی رحم طبیعت، نفس نفس عمیقی را نشان می دهد