1. Hand-made by top milliners, they represent a colourful souvenir of the sixties.
[ترجمه ترگمان]آن ها که توسط کلاه دوز بالا ساخته شده اند، یادگار colourful از دهه شصت هستند
[ترجمه گوگل]دست نشانده های میلیمتری بالا، آنها یک سوغات رنگارنگ از دهه شصت را نشان می دهند
2. With attentive milliners advising sooner rather than later, the hat hunt for whatever date in your diary looms largest should be over.
[ترجمه ترگمان]با milliners دلسوز که دیر یا زود به فروشنده توصیه می کنند، کلاه برای هر تاریخی که در دفتر خاطراتش به کار می رود، باید تمام شود
[ترجمه گوگل]با توجه به اهداف مورد نظر، به جای اینکه بعدا به زودتر مشاوره شود، شکار کلاه برای هر تاریخ در دفترچه خاطرات شما بزرگتر خواهد بود
3. Do you know any milliners who might need a sales assistant?
[ترجمه ترگمان]، تو milliners می شناسی که به یه دستیار فروشنده نیاز داشته باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید هر میلیونی که ممکن است به یک دستیار فروش نیاز داشته باشد؟
4. Do you HAs a milliner, can I meet he?
[ترجمه ترگمان]کلاه فروشی سرت می شود، می توانم او را ببینم؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک ماشین کاردان هستی، آیا می توانم او را ملاقات کنم؟
5. 'Yes, I'm her milliner, and she's a neighbour of mine. '
[ترجمه ترگمان]بله، من milliner، و همسایه من است
[ترجمه گوگل]'بله، من کارگرش هستم، و او همسایه من است '
6. French dancing girl, a Viennese milliner.
[ترجمه ترگمان]دختر رقاص فرانسوی، کلاه milliner
[ترجمه گوگل]دختر رقص فرانسوی، یک ماشین لباسشویی وین
7. The hat, by milliner Philip Treacy, was given a starting price of 000 pounds and 32 bidders have placed 60 bids in the last six days.
[ترجمه ترگمان]این کلاه که توسط فیلیپ تریسی تهیه شد، به قیمت ۱۰۰۰ پوند شروع شد و ۳۲ برنده مناقصه، ۶۰ مناقصه را در شش روز گذشته جای دادند
[ترجمه گوگل]کلاه، توسط فیلیپ تریسی، میلیاردر، قیمت پایه ای به مبلغ 000 پوند داده شد و 32 تن از داوطلبان طی شش روز گذشته 60 پیشنهاد را ارائه کرده اند
8. It was designed by milliner Phillip Treacy.
[ترجمه ترگمان]این فیلم توسط فیلیپ تریسی تهیه شده بود
[ترجمه گوگل]این توسط milliner Phillip Treacy طراحی شده است
9. Articles, especially women's hats, sold by a milliner.
[ترجمه ترگمان]مواد، به خصوص کلاه های زنانه، به یک کلاه فروشی فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]مقالات، به خصوص کلاه زنان، توسط یک ماشین فروش فروخته می شود
10. Bellingham practised as an insurance broker and his wife as a milliner.
[ترجمه ترگمان]Bellingham به عنوان دلال بیمه و همسرش به عنوان یک کلاه فروشی کار می کرد
[ترجمه گوگل]بلینگامام به عنوان یک کارگزار بیمه و همسرش به عنوان یک کارمند کار می کرد
11. Her hat will be chosen from than 250 made by her personal milliner, John Boyd.
[ترجمه ترگمان]کلاه او از ۲۵۰ نفر توسط کلاه فروشی شخصی اش، جان بوید، انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]کلاه او از بیش از 250 ساخته شده بوسیله شخصی خود، جان بوید انتخاب شده است
12. For one night in Paris, you're not a corporate lawyer - you're a concert pianist turned milliner.
[ترجمه ترگمان]برای یک شب در پاریس، تو یک وکیل شرکت نیستی - یک پیانیست کنسرت بود
[ترجمه گوگل]برای یک شب در پاریس، شما یک وکیل شرکت نیستید - شما یک پیانیست کنسرت هستید
13. These two girls had been above an hour in the place, happily employed in visiting an opposite milliner, watching the sentinel on guard, and dressing a salad and cucumber.
[ترجمه ترگمان]این دو دختر بیش از یک ساعت از یک ساعت گذشته بودند، با خوشحالی به کلاه فروشی روبه رو سر زده بودند و نگهبان را تماشا می کردند و سالاد خیار و خیار و خیار شور را تماشا می کردند
[ترجمه گوگل]این دو دختر بیش از یک ساعت در محل بوده اند، با خوشحالی در بازدید از یک کارگر مخالف، تماشای نگهبان نگهبان و ساندویچ کردن یک سالاد و خیار
14. These two girls had been above an hour in the place, happily employed in visiting an opposite milliner, watching the sentinel on guard, and dressing a sallad and cucumber.
[ترجمه ترگمان]این دو دختر بیش از یک ساعت از یک ساعت گذشته بودند، با خوشحالی به کلاه فروشی خلاف سر زده بودند و نگهبان را تماشا می کردند و a و خیار و خیار شور را تماشا می کردند
[ترجمه گوگل]این دو دختر بیش از یک ساعت در محل بوده اند، با خوشحالی در بازدید از یک ماشین لباسشویی مخالف، تماشای نگهبان نگهبان و پوشیدن یک سولاد و خیار