1. When he reached the guardroom he stopped and turned round for one last look at the parade ground.
[ترجمه ترگمان]وقتی به اتاق نگهبانی رسید، ایستاد و برای آخرین بار به زمین رژه خود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او به اتاق نگهبانی رسید او متوقف شد و برای آخرین نگاه به زمین رژه متوقف شد
2. Under the vaulted ground floor was a guardroom and small prison.
[ترجمه ترگمان]زیر زمین طاق دار اتاق نگهبانی و زندان کوچک بود
[ترجمه گوگل]زیر کف مقبره ای یک قفسه نگهبان و یک زندان کوچک بود
3. The officers' quarters in the guardroom contained a large board labelled with the names of different areas.
[ترجمه ترگمان]مقر افسران در اتاق نگهبانی یک کشتی بزرگ با نام نواحی مختلف بود
[ترجمه گوگل]محله های افسران در اتاق نگهبانی شامل یک هیئت مدیره بزرگ با نام های مختلف مناطق است
4. As a final gesture they came upon the guardroom.
[ترجمه ترگمان]به محض ادای آخرین حرکت به اتاق کشیک رسیدند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ژست نهایی، آنها بر سر گورستان آمدند
5. One pierced the other with guardroom and acanthus patterns.
[ترجمه ترگمان]یکی آن دیگری را با guardroom و الگوی acanthus سوراخ کرد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر با الگوهای سرپوشیده و acanthus سوراخ شده است
6. At 15am, as they slept, Hobbins allegedly crept into the guardroom and took the rifle.
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۱۵ صبح as به اتاق نگهبانان خزید و تفنگ را برداشت
[ترجمه گوگل]در ساعت 15 صبح، زمانی که خوابیدند، هابینز به اتاق گنجه کشیده شد و تفنگ را برداشت
7. You, hurry to Nostradamus 's house to arrest him, and you take care of his former assistant. You can just lock him up in the guardroom.
[ترجمه ترگمان]برای دستگیری او عجله کنید و از دستیار سابقش مراقبت کنید میتونی اونو تو اتاق نگهبانی زندانی کنی
[ترجمه گوگل]شما، عجله به خانه نوستراداموس برای دستگیری او، و شما را از دستیار سابق خود مراقبت شما فقط می توانید او را در اتاق نگهبانی قفل کنید
8. Whenever the king went to the Lord 's temple, the guards went with him, bearing the shields, and afterward they returned them to the guardroom.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که پادشاه به معبد لرد می رفت، نگهبانان با او می رفتند، سپرها را تحمل می کردند و بعد از آن، آن ها را به اتاق کشیک می دادند
[ترجمه گوگل]هر گاه پادشاه به معبد خداوند رفت، نگهبانان با او، سپرها را حمل کردند، و بعد آنها را به پاسگاه بردند
9. Whenever the king went to the Lord 's temple, the guards bore the shields, and afterward they returned them to the guardroom.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که پادشاه به معبد لرد می رفت، نگهبانان محافظ را حمل می کردند و بعد از آن آن ها را به اتاق کشیک می دادند
[ترجمه گوگل]هر گاه پادشاه به معبد خداوند رفت، نگهبانان سپرها را بر زمین انداختند و بعد آنها را به اتاق نگهبانی بازگشتند