کلمه جو
صفحه اصلی

loculus


معنی : حفره، محوطه یا قسمت کوچک، محوطه یا حفره کوچک، حفره کیسه گرده، سلول یا حفره تخمدان مرکب
معانی دیگر : (زیست شناسی) خانچه، گریچ، حفره ی کوچک (locule هم می گویند)، اطاقک، محوطه یا حفره کوچک مثل محوطه درون مقبره یاسردابه

انگلیسی به فارسی

محوطه یا قسمت کوچک، اطاقک، حفره، محوطه یا حفره کوچک (مثل محوطه درون مقبره یاسردابه)، (گیاه‌شناسی) سلولیا حفره تخمدان مرکب، حفره کیسه گرده


loculus، محوطه یا قسمت کوچک، حفره، محوطه یا حفره کوچک، حفره کیسه گرده، سلول یا حفره تخمدان مرکب


انگلیسی به انگلیسی

• cell, small cavity (biology, anatomy)

مترادف و متضاد

حفره (اسم)
hollow, hole, grave, cell, ditch, trench, pit, cavern, delve, socket, cavity, fossa, fovea, gutter, sinus, lacuna, loculus, pothole

محوطه یا قسمت کوچک (اسم)
loculus

محوطه یا حفره کوچک (اسم)
loculus

حفره کیسه گرده (اسم)
loculus

سلول یا حفره تخمدان مرکب (اسم)
loculus


کلمات دیگر: