1. We used seven twists in binding on the phylacteries.
[ترجمه ترگمان]ما از هفت پیچ در اتصال به the استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما از هفت تیر در اتصال به فیلوکریدها استفاده کردیم
2. A lich whose phylactery is destroyed suffers no harm, but cannot construct a new one.
[ترجمه ترگمان]A که phylactery نابود شده است، آسیب نمی بیند، اما نمی تواند تصویر جدیدی بسازد
[ترجمه گوگل]یک لیش که صفت آن تخریب شده است هیچ آسیبی ندارد، اما نمی تواند یک ساختار جدید ایجاد کند
3. Equips the Necron Lord with the Phylactery artifact.
[ترجمه ترگمان]یا خدا را شکر خدا را شکر که چه بلایی سر اون سر و کله لرد سیاه اومده
[ترجمه گوگل]مجهز به لشکر نکرون با آثار فلیکرتی
4. He got a phylactery from the temple, which was said to be very efficacious.
[ترجمه ترگمان]اون یه طلسم از معبد گرفته که گفته میشه خیلی موثر باشه
[ترجمه گوگل]او از یک معبد دارای خصوصیاتی بود که گفته شد بسیار کارآمد است
5. An ornament or a band worn on the forehead as a phylactery.
[ترجمه ترگمان]یا یک دسته گل یا یک نوار روی پیشانی
[ترجمه گوگل]یک تزئین یا گروهی در پیشانی به عنوان یک فیلسوف شناخته شده است