کلمه جو
صفحه اصلی

lotto


معنی : لوتو
معانی دیگر : (نوعی قمار) لوتو، loto لوتو نوعی بازی

انگلیسی به فارسی

( loto ) لوتو (نوعی بازی)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: lottos
(1) تعریف: a game of chance, similar to bingo, in which a leader draws a numbered disk and the players cover the corresponding numbers on their boards, continuing until someone has covered five numbers in a row.

(2) تعریف: a lottery, usu. operated by a state government, in which players choose numbers that may match those selected at an official drawing.

• game of chance which is similar to bingo; government-run lottery in which players choose a series of numbers that are matched against the numbers selected in the official drawing

مترادف و متضاد

لوتو (اسم)
lotto

جملات نمونه

1. We save winning lotto picks in a text file.
[ترجمه ترگمان]ما برنده جایزه لوتو که یک پرونده متنی است را نجات می دهیم
[ترجمه گوگل]ما صرفه جویی در پیروزی لوتو را در یک فایل متنی ذخیره می کنیم

2. We'll give our class a namespace lotto, and we'll call our class Lottery.
[ترجمه ترگمان]ما برنده مسابقه لوتو هستیم و ما به کلاس بخت آزمایی our زنگ می زنیم
[ترجمه گوگل]ما کلاس خود را به لوتو فضای نامی اختصاص خواهیم داد و ما خواهیم پرداخت Letters کلاس ما

3. By regularly adding actual lotto picks to the text file containing our list of picks, we can trend number-picking over the long term.
[ترجمه ترگمان]با اضافه کردن مداوم جایزه لوتو که حاوی فهرست مجموعه های ما است، ما می توانیم تعداد زیادی را در بلند مدت انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]با به طور مرتب اضافه کردن لوتو واقعی به فایل متنی حاوی لیست ما انتخاب می کند، ما می توانیم شماره گیری روند در طولانی مدت

4. After the talk, Lotto and Dave Strudwick, Blackawton Primary School's head teacher, decided to try to do an original research project with the students where the kids would have full control.
[ترجمه ترگمان]بعد از سخنرانی، Lotto و دیو strudwick، معلم مدرسه ابتدایی Blackawton، تصمیم گرفتند تا یک پروژه تحقیقاتی اصلی را با دانشجویانی انجام دهند که در آن ها کودکان تحت کنترل کامل قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]پس از گفتگو، لوتو و دیو استودویک، معلم سرپرستی دانشکده ابتدایی بلکاکوتن، تصمیم گرفتند که یک پروژه تحقیقاتی اصلی را با دانش آموزانی که بچه ها کنترل کامل دارند، انجام دهند

5. Eddy's lotto prize compensated his loss in the stock.
[ترجمه ترگمان]جایزه لوتو s از دست رفتن او در این سهام جبران شد
[ترجمه گوگل]جایزه لدوی ادی جبران خسارت خود را در سهام

6. For the Coach every day is lotto day.
[ترجمه ترگمان]برای مربی هر روز مسابقه لوتو هستش
[ترجمه گوگل]برای مربی هر روز روز لوتو است

7. Cracking the Lotto is the latest software that people are using to play the lottery.
[ترجمه ترگمان]Cracking آخرین نرم افزاری است که مردم از آن برای بازی در لاتاری استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]Cracking Lotto آخرین نرم افزاری است که مردم برای بازی در قرعه کشی استفاده می کنند

8. A game of chance, similar to lotto, that uses balls rather than counters.
[ترجمه ترگمان]بازی شانس، شبیه لوتو که بجای counters از توپ استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک بازی شبیه لوتو، که از توپها به جای شمارنده استفاده می کند

9. "I feel like I just won the lotto, " he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" من احساس می کنم که جایزه لوتو را بردم \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'احساس می کنم که من فقط لوتو را برنده شدم '

10. Lotto also ran a scientific outreach program called Street Science, whose aim was to get non-scientists to do original experiments outside the lab.
[ترجمه ترگمان]Lotto همچنین یک برنامه توسعه علمی به نام علم استریت را اجرا کرد که هدفش گرفتن non برای انجام آزمایش های اصلی خارج از آزمایشگاه بود
[ترجمه گوگل]لوتو همچنین یک برنامه آموزشی علمی به نام Street Science را هدف قرار داده بود تا دانشمندان غیرمستقیم را برای انجام آزمایشات اولیه در خارج از آزمایشگاه بیاورد

11. Lotto and Strudwick are now developing a similar program called "i, scientist" at the Science Museum in London, where visitors and classes from nearby schools can do real experiments on-site.
[ترجمه ترگمان]Lotto و strudwick در حال حاضر در حال توسعه یک برنامه مشابه با نام \"من، دانشمند\" در موزه علوم لندن هستند، که در آن بازدیدکنندگان و کلاس هایی از مدارس مجاور می توانند آزمایش ها واقعی را انجام دهند
[ترجمه گوگل]لوتو و استرووایک اکنون برنامه مشابهی به نام 'من، دانشمند' در موزه علم در لندن دارند که در آن بازدیدکنندگان و کلاس های مدارس مجاور می توانند آزمایش های واقعی را در محل انجام دهند

12. Those explanations miss the larger point, says Beau Lotto, a brain research at University College London.
[ترجمه ترگمان]Beau Lotto، یکی از تحقیقات مغز در کالج دانشگاه لندن می گوید که این توضیحات بیشتر از حد larger
[ترجمه گوگل]بیو لوتو، یک تحقیق مغزی در دانشگاه کالج لندن می گوید، این توضیحات از دست دادن نقطه بزرگتر است

13. Picking the right six numbers in a lotto is, to say the least, statistically improbable.
[ترجمه ترگمان]انتخاب شش عدد صحیح در یک جایزه لوتو است که به نظر اماری غیر محتمل است
[ترجمه گوگل]انتخاب شش عدد درست در یک لوتو، به حداقل می رسد، از نظر آماری غیر ممکن است

14. Unemployed roadsweeper Mickey Reid hit the jackpot when his £4 Lotto ticket won him £ 8m.
[ترجمه ترگمان]roadsweeper Unemployed، میکی ماوس، در حالیکه بلیط ۴ £ او ۸ میلیون پوند به او رسید، دست به این کار زد
[ترجمه گوگل]مایک رید، جاده شغلی بیکار، زمانی که جایزه ی لوتو 4 پوند او را 8 میلیون پوند به دست آورد، جکپات را به دست آورد

پیشنهاد کاربران

نوعی قمار

لاتاری

بخت آزمایی


کلمات دیگر: