کلمه جو
صفحه اصلی

foetus


معنی : جنین، رویان، جنینی
معانی دیگر : رجوع شود به: fetus، fetal : تش، رویانی

انگلیسی به فارسی

( foetal ، fetal =) (کالبدشناسی) جنینی، رویانی


( fetus ) جنین، رویان


جنین، جنینی، رویان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of fetus.

• young of a human or animal while in the womb or egg
a foetus is an unborn animal or human being, used especially to refer to the period of its development from eight weeks until birth.

مترادف و متضاد

جنین (اسم)
afterbirth, fetus, embryo, germ, chrysalis, foetus

رویان (اسم)
fetus, embryo, foetus

جنینی (اسم)
fetus, foetus

جملات نمونه

1. A routine scan revealed abnormalities in the foetus.
[ترجمه ترگمان]یک اسکن روزمره، ناهنجاری هایی را در جنین نشان داد
[ترجمه گوگل]یک اسکن معمولی اختلالات در جنین را نشان داد

2. The fertilized egg implants and becomes a foetus.
[ترجمه ترگمان]کاشت تخمک بارور شده و به جنین تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]تخم مرغ تخم ریزی ایمپلنت می شود و به جنین تبدیل می شود

3. No one knows why a foetus is not automatically rejected by the mother's immune system.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند که چرا جنین به طور خودکار توسط سیستم ایمنی بدن رد نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند که چرا جنین به طور خودکار توسط سیستم ایمنی مادر رد نمی شود

4. But so is the 6-month-old foetus.
[ترجمه ترگمان]اما جنین پسر ۶ ماهه است
[ترجمه گوگل]اما جنین 6 ماهه است

5. During an ectopic pregnancy, the foetus damages or ruptures surrounding tissue as it grows, which causes abdominal pain.
[ترجمه ترگمان]جنین در دوران بارداری ectopic، بافت اطراف خود را یا پارگی بافت اطراف آن آسیب می زند که موجب درد شکمی می شود
[ترجمه گوگل]در دوران بارداری خارج رحمی، جنین آسیب یا پارگی اطراف بافت را وقتی که رشد می کند، باعث درد شکم می شود

6. They inform her that the foetus is not at risk from the medication.
[ترجمه ترگمان]آن ها به وی اطلاع می دهند که جنین در معرض خطر دارو قرار ندارد
[ترجمه گوگل]آنها او را مطلع می کنند که جنین در معرض خطر دارو نیست

7. It was a foetus - a few cells - not yet a baby.
[ترجمه ترگمان]یک جنین دختر جنین بود - هنوز بچه نبود
[ترجمه گوگل]این یک جنین بود - چند سلول - هنوز یک کودک نیست

8. The foetus gets nourishment via the mother's blood supply.
[ترجمه ترگمان]جنین از طریق تامین خون مادر تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]جنین از طریق تامین خون مادر تغذیه می شود

9. Keeping the focus on the foetus has been the constant theme of opposition to abortion.
[ترجمه ترگمان]تمرکز بر جنین موضوع ثابت مخالفت با سقط جنین بوده است
[ترجمه گوگل]حفظ تمرکز بر روی جنین موضوع دائمی مخالفت با سقط جنین بوده است

10. Incidentally it changes its composition considerably between the foetus and the adult.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، ترکیب بندی خود را به طور قابل توجهی بین جنین و بزرگ سال تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]در حقیقت ترکیب آن به طور قابل توجهی بین جنین و بزرگسال تغییر می کند

11. The tissue samples are taken from the foetus at seven weeks old, when it is only about one inch long.
[ترجمه ترگمان]بافت بافت از جنین در هفت هفته زمانی گرفته می شود که تنها حدود یک اینچ طول دارد
[ترجمه گوگل]نمونه های بافت از جنس هفت هفت ساله گرفته می شود، زمانی که فقط حدود یک اینچ طول دارد

12. The development and growth of a foetus involves constant cell division, which can lead to an increase in the mother's demand for folate.
[ترجمه ترگمان]رشد و رشد جنین شامل تقسیم سلولی ثابت است که می تواند منجر به افزایش تقاضای مادر برای اسید فولیک شود
[ترجمه گوگل]رشد و رشد جنین شامل تقسیم سلولی دائمی است که می تواند منجر به افزایش تقاضای مادر برای فولات شود

13. Between the eighth week of development and birth a human embryo is called a foetus.
[ترجمه ترگمان]بین هشت هفته توسعه و تولد جنین انسان جنین نام دارد
[ترجمه گوگل]بین هفته هشتم رشد و تولد جنین انسان جنین نامیده می شود

14. Using a scanner, we can look at the unborn foetus.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک اسکنر، ما می توانیم به جنین متولد نشده نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از اسکنر، می توانیم به جنین نوزاد متولد شویم

15. The main importance of the virus, however, lies in its capacity to infect the foetus in utero.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اهمیت اصلی این ویروس در ظرفیت خود برای آلوده کردن جنین در رحم قرار دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، اهمیت اصلی این ویروس بستگی به ظرفیت آن برای انتقال جنین به داخل رحم دارد


کلمات دیگر: