1. He was ambitious to be recognized as a physiologist as successful as his father.
[ترجمه ترگمان]او جاه طلب بود که به عنوان یک physiologist موفق به عنوان پدر خود شناخته شود
[ترجمه گوگل]او بلندپرواز بود تا به عنوان یک فیزیولوژیست به عنوان پدرش موفق شود
2. It includes doctors Nick Walters, an exercise physiologist, and Tim Leigh, an expert in the clinical side of nutrition.
[ترجمه ترگمان]این گروه شامل دکترها، نیک والترز، an ورزشی، و تیم لی، متخصص در بخش بالینی تغذیه بود
[ترجمه گوگل]این شامل پزشکان نیک والترز، فیزیولوژیست ورزش، و تیم لی، متخصص در زمینه بالینی تغذیه
3. They're supported by teams of physiologists and laboratory researchers.
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط تیم هایی از محققان physiologists و آزمایشگاه حمایت می شوند
[ترجمه گوگل]آنها توسط تیم های فیزیولوژیست و محققان آزمایشگاهی حمایت می شوند
4. Psychologists and physiologists have always been resigned to using statistical analyses to extract meaning from and interpret their data.
[ترجمه ترگمان]روانشناسان و physiologists همواره از تجزیه و تحلیل های آماری برای استخراج معانی و تفسیر داده های آن ها استعفا داده اند
[ترجمه گوگل]روانشناسان و فیزیولوژیست ها همیشه با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری به منظور استخراج معنی از داده ها و تفسیر آنها، استعفا دادند
5. But anatomists and physiologists will not find an ape, or a bull, or for that matter instincts.
[ترجمه ترگمان]اما anatomists و physiologists یک میمون پیدا نخواهند کرد، یا گاو نر یا برای آن غریزه ماده
[ترجمه گوگل]اما آناتومیست ها و فیزیولوژیست ها یک مگس یا یک گاو نر را پیدا نخواهند کرد و یا غرایز مربوط به آن
6. He began his academic career as a physiologist and pharmacologist.
[ترجمه ترگمان]حرفه آکادمیک خود را به عنوان a و داروساز آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او فعالیت تحصیلی خود را به عنوان فیزیولوژیست و متخصص داروشناسی آغاز کرد
7. So Dreadco's physiologists are setting up a variable-pressure metabolic laboratory to study the matter.
[ترجمه ترگمان]بنابراین physiologists های Dreadco یک آزمایشگاه متابولیک تحت فشار متغیر را برای مطالعه این موضوع تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین فیزیولوژیست های Dreadco در حال آزمایش آزمایشگاه متابولیک فشار خون متغیر هستند
8. For much of the 1950s physiologists probed the visual cortex using the single cell recording technique.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از دهه ۱۹۵۰ physiologists با استفاده از تکنیک ضبط سلول منفرد، قشر بینایی را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از دهه 1950 فیزیولوژیست با استفاده از تکنیک ضبط سلول، قشر بینایی را مورد بررسی قرار داد
9. In 1850 German physiologist Hermann von Helmholtz attached wires to a frog's leg muscle so that when the muscle contracted it broke a circuit.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۵۰ physiologist آلمانی هرمان فون هلمهولتز سیم های متصل به ماهیچه پای قورباغه را وصل کرد، به طوری که وقتی عضلات منقبض شدند، یک مدار ایجاد شد
[ترجمه گوگل]در سال 1850، هرمان فون هلمولتز، فیزیولوژیست آلمانی، سیم را به عضله قورباغه متصل کرد، به طوری که وقتی که عضله آن را متوقف کرد، مدار را شکست
10. Russian physiologist who observed conditioned salivary responses in dogs ( 1849 - 1936 ).
[ترجمه ترگمان]physiologist روسی که واکنش های شرطی مشروط را در سگ ها مشاهده کرد (۱۸۴۹ - ۱۹۳۶)
[ترجمه گوگل]فیزیولوژیست روسی که پاسخ سلیج خوراکی را در سگ مشاهده کرد (1849 - 1936)
11. The physiologist Otto Loewi was working on me mechanism of nerve action, in particular on the chemicals produced bynerve endings.
[ترجمه ترگمان]The اوتو لوئوی به طور خاص بر روی من کار کرد
[ترجمه گوگل]اتو لووی، فیزیولوژیست، روی مکانیسم عمل عصب کار خود، به ویژه در مورد مواد شیمیایی تولید شده توسط انتهای نابود، کار می کرد
12. Best: american - born Canadian physiologist noted for his work on the discovery and application of insulin.
[ترجمه ترگمان]بهترین: physiologist آمریکایی متولد آمریکا برای کار خود در زمینه اکتشاف و استفاده از انسولین اشاره کرد
[ترجمه گوگل]بهترین متخصص فیزیولوژیست کانادا که متولد آمریکایی است، به خاطر کارش در کشف و استفاده از انسولین اشاره کرد
13. I think a physiologist ought to know what to spray on his fruit trees.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم یک آدم physiologist باید بداند که روی درخت های میوه خود چه می کند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم فیزیولوژیست باید بداند که چه چیزی در اسپرس درختان میوه اش اسپری می کند
14. At the same time as Muybridge, the physiologist and photographer Etienne-Jules Marey was also using photography to analyse movement.
[ترجمه ترگمان]در همان زمان به عنوان muybridge، the و عکاس اتین - Jules نیز از عکاسی برای تحلیل حرکت استفاده کردند
[ترجمه گوگل]در همان زمان به عنوان Muybridge، عطیه جولز ماری، فیزیولوژی و عکاس نیز برای تحلیل جنبش از عکاسی استفاده می کرد